در حالی دوربینهای مداربسته راز وی را فاش کردند که همدست او در طراحی این نقشه شوم مدعی شد از این جنایت وحشتناک بی اطلاع بوده است.
عشق موازی
بیتا ۳۸ ساله مدتها بود که به اختلافات خانوادگی دامن میزد تا از شوهر ۵۸ ساله اش طلاق بگیرد او قبل از آن که با مرد نگون بخت ازدواج کند، از ازدواج اولش شکسته خورده بود و بعد از آن با یکی از اقوام نزدیکش ارتباط داشت، اما زمانی که قربانی به خواستگاری اش آمد برخلاف میل باطنی اش پای سفره عقد نشست و زندگی مشترک خود را با او آغاز کرد.
این درحالی بود که فرشاد دست بردار نبود و همچنان سعی داشت به ارتباط پنهانی خود با او ادامه دهد. تا این که در مهرماه سال گذشته مشاجره لفظی بین بیتا و شوهرش اوج گرفت و کار به جایی کشید که همسرش با کمربند به جانش افتاد و او را به باد کتک گرفت.
ساعتی بعد بیتا با صدای گریان با فرشاد تماس گرفت و ماجرای کتک خوردنش را به وی منتقل کرد. ارتباط بین این دونفراز فضای مجازی به دیداری تبدیل شد. از طرفی هم خشونت کلامی و فیزیکی همسر بیتا باعث شده بود که اختلافات خانوادگی بین آنها شدت بگیرد.
بیتا برای آن که از کتک خوردنهای همسرش خلاص شود، برای رسیدن به خواسته یش به هر ترفندی متوسل میشد تا این که برای بار چندم ماجرای کتک خوردن از همسرش را با فرشاد در میان گذاشت. افکار پلیدی ذهن او را درگیر کرده بود. نقشه کشید که فرشاد همسرش را بی سروصدا گوش مالی دهد.
بیتا با حرف هایش توانسته بود فرشاد ۴۸ ساله را وارد ماجرای خطرناکی کند و جان همسرش را بگیرد و کودکی را از داشتن پدر محروم کند. بالاخره طراحی این نقشه هولناک به پایان رسید و فرشاد برای خرید چاقو به بازار رفت. طولی نکشید که مقدمات این جنایت وحشتناک فراهم شد.
مهرماه سال گذشته بود که فرشاد با مراد تماس تلفنی گرفت و با او قرار ملاقات گذاشت و همزمان به بهانه اینکه با همسر یکی از اقوامش قرار ملاقات دارد، ازدوستش وحید ۲۳ ساله خواست که با موتورسیکلت وی را به سر قرار ببرد. مراد هم بی خبر از حادثه تلخی که انتظارش را میکشد، بی درنگ از خانه بیرون زد و به سمت محل قرار حرکت کرد.
عقربهها ساعت ۱۱ شب را نشان میداد فرشاد وقتی آنجا رسید همه چیز را آماده دید، اجرای جنایت خونین اش را آغاز کرد. او که کلاه کاسکت در سرداشت و خون جلوی چشمانش را گرفته بود به محض دیدن مراد به سمتش حمله ورشد و چاقو را از جیبش درآورد و بدون هیچ مقدمهای به جانش افتاد وضرباتی را به او وارد کرد.
مرد نگون بخت غرق درخون ونقش برزمین شد. مرد موتورسوار که غافلگیر شده بود، از برخورد خشونت آمیز فرشاد بهت زده شد. دقایقی بعد وقتی علت انگیزه وی را از جنایت خونین جویا شد، فرشاد گفت: قربانی همسر یکی از اقوام نزدیکم است خیلی او را اذیت کرده بود قصد کشتنش را نداشتم خواستم گوش مالی به او بدهم، اما دریک لحظه کنترل عصبی خود را از دست دادم با چاقو به جانش افتادم.
سپس عامل اصلی جنایت به همراه پسر جوان با موتورسیکلت درحالی از محل فرار کردند که نمیدانستند دوربین مداربسته محل جنایت خونین را به ثبت رسانده است.
ساعتی بعد رهگذران وقتی با جسد غرق درخون مردی روبروشدند خیلی زود ماجرای قتل را به پلیس ۱۱۰ گزارش دادند.
با ورودپلیس به صحنه جنایت و دستور مقام قضایی پیکر بی جان قربانی به پزشکی قانونی انتقال یافت، همزمان مشخص شد که جسد متعلق به مرد ۵۸ سالهای به نام مراد ا وساکن کوچصفهان. است.
ثبت لحظه جنایت خونین توسط دوربین مداربسته
بدین ترتیب به دستور بازپرس ویژه قتل، تیمی ازکارآگاهان پلیس ماموریت یافتند تا تحقیقاتی را برای شناسایی و دستگیری عامل یا عاملان این جنایت خونین آغاز کنند.
کارآگاهان درهمان تحقیقات اولیه دوربینهای مداربسته محدوده جنایت را مورد بازبینی قراردادند، پی بردند که دوربین مداربسته لحظه جنایت را ثبت کرده است.
همین سرنخ کافی بود که پلیس دریک قدمی عاملان این جنایت قرار بگیرد؛ بنابراین ابتدا صاحب موتورسیکلت احضار و تحت بازجویی قرار گرفت.
مرد جوان وقتی دید که دستشان برای پلیس روشده است و راز جنایت دوستش را افشا شده دید به ناچار لب به اعتراف گشود گفت که فرشاد با چاقو مراد را به قتل رسانده است.
به دنبال اعتراف پسر جوان خیلی زود فرشاد شناسایی و دستگیر شد.
این مرد وقتی دید که هیچ را انکاری ندارد، قتل مراد را به گردن گرفت و گفت: از آنجایی که بیتا حدود ۱۰ سال پیش از ازدواج اولش شکست خورده بود و با من ارتباط داشت، وقتی دیدم که معیارهایمان به هم نزدیک است، به خواستگاری اش رفتم، اما خانواده اش با ازدواج ما مخالفت کردند تا اینکه مراد که با او ۲۰ سال اختلاف سنی داشت به خواستگاری اش آمد و با او ازدواج کرد.
متهم به قتل ادامه داد: بیتا وقتی زندگی مشترکش را با مراد آغاز کرد تلفنی و از طریق فضای مجازی با من هراز گاهی در ارتباط بود و از سختیهای زندگیش میگفت. با توجه به اینکه مراد نیز از همسر اولش صاحب فرزند بود، همیشه بیتا میگفت که همسرش به بهانههای مختلف آنها را اذیت میکند. این درحالی بود که ۸ سال از زندگی مشترک آنها گذشته بود وبیتا مدعی بود که در این ۸ سال یک روز خوش به خود ندیده است.
فرشاد در ادامه اعترافش گفت: حرفهای بیتا بشدت مرا تحت تاثیر قرارداد و با مراد قرار گذاشتم وقتی آمد با چاقو به جانش افتادم. آن لحظه عصبانی بودم نمیدانستم دست به چه جنایت زدم، اما اکنون بشدت پشیمان هستم و تقاضای عفو بخشش دارم؛ بنابراین گزارش از سوی بازپرس پرونده این جنایت هولناک با صدورکیفرخواست به دادگاه کیفری استان گیلان فرستاده شد، اما دادگاه کیفری پرونده را نقض و خواستار تشکیل پرونده شخصیت برای متهم به قتل از سوی پزشکی قانونی شد.
بنابه این گزارش؛ همسر مقتول از آنجایی که شاکی خصوصی ندارد آزاد است!
منبع: ایران