قدیمها افراد فامیل و دوست و آشنا به بهانههای مختلف دور هم جمع میشدند و بهسادگی و دور از هرگونه تجملگرایی و خودنمایی، به دورهمی و شادی میپرداختند. آش دندونک، آش پشت پا، جشن دروی محصول و… نمونههای خیلی کوچکی از این جشنهای قدیمی بود که از قضا طرفداران زیادی هم داشت؛ اما در نهایت سادگی برگزار میشد و پذیراییاش به یک قلم خوراکی ختم میشد، مانند آش رشته. اما نکته جالبش این بود که تنها بهانه برگزاری این جشنها، دورهمی و شادی افراد و آرزوی سلامتی و روزی فراوان برای هم بود. نه از ریخت و پاشهای عجیب و غریب خبری بود، نه از بوق و کرنا کردن جشنها در میان غریبهها؛ برخلاف آنچه امروز در شبکههای مجازی با آن روبهرو هستیم.
این روزها صفحات شبکههای مجازی از عکس و فیلم جشنهای خانوادگی برخی کاربران به قولی ترکیده است. بدتر از انتشار تصاویر جشنهای خانوادگی، انتشار تصاویری از جشنهای عجیب و غریب است که هر روز هم بر تعدادشان افزوده میشود و هیچ پیشینه و تاریخچهای هم ندارند و صرفا به بهانه دیدهشدن و بهاصطلاح لایکگرفتن در فضای مجازی برگزار میشود. برای اینکه عکسها و فیلمها حسابی در چشم بروند و برای کاربران هم جذاب باشد، برای برگزاری این جشنها افراد تمهای متناسب با هر جشن را هم باید تهیه کنند. در این نوع جشنهای پرهزینه دقیقا مثل مهمانیدادن در فرهنگ غرب، پذیرایی با فینگرفود بهصورت سلفسرویس انجام میشود؛ جشنهایی که کارشناسان فرهنگی و اجتماعی معتقدند این جشنهای بیهویت حکم ضدارزشها را در جامعه ایرانی ما با فرهنگ غنی دارد.
جشن طلاق؛ خوشحالی زورکی برای جدایی واقعی
یکی از شرکتکنندگان در جشن طلاق تجربه خود را چنین نقل میکند: کارت جشن طلاقشان همانطور به دستمان رسید که کارت عروسیشان را ۳سال پیش گرفته بودیم. وقتی عنوان جشن را متوجه شدیم و بهانه دعوت به آن را، مات و مبهوت مانده بودیم باید چه بگوییم؟ مبارک باشد؟ بهسلامتی؟ خوشبخت شوید؟ دهانمان قفل شده بود. نگاهی به کارت میکردیم و نگاهی به زوجی که با خوشحالی این کارتها را تقسیم میکردند و قرار بود چند روز دیگر از هم جدا شوند. روز موعود فرارسید. تالاری که برای برگزاری جشن طلاق آماده کرده بودند، چیزی کم از تالار روز جشن عروسیشان نداشت. با این تفاوت که روی کیکی که روی میز قرار داشت همان جملات روی کارت طلاق درج شده بود: «یا رب آن دلبر شیرین که سپردی به منش/ با رضایت کامل او را سپردم به ننش….». عدهای در گوشه سالن بغ کرده بودند و از جدایی این دو در زندگی ناراحت بودند، عدهای خوشحال بودند و سر از پا نمیشناختند. زوج جوان هم گرچه صبح همانروز در دفتر طلاق به زندگی مشترکشان پایان داده بودند، اما با لبخندی گرم از مهمانها پذیرایی میکردند یا در میانه سالن به جشن و پایکوبی مشغول بودند. جشنی عجیب و غریب که برای خیلی از مهمانها تنها دلیل شرکت در آن به جرأت میتوان گفت تعجب و حیرتشان از چنین مراسم عجیب و غریبی بود.» درست است نخستین جشنهای طلاق در اواخر دهه۸۰ و اوایل دهه۹۰ برگزار شد، اما انتشار تصاویر و فیلمهای این مراسم در شبکههای مجازی چنان زیاد شد که حالا «حسین وروانی فراهانی» کارشناس اجتماعی، رهایی از آسیبها و فشارهای روانی زندگی مشترک را علت برگزاری این جشن از سوی زوجها معرفی میکند و میگوید آنها غافل از این هستند که با تأثیرپذیری از سبک زندگی غربی هویت اجتماعی- ایرانی خود را زیر سؤال میبرند.
جشن دماغ؛ شیرینی برای بینی جدید
از وقتی این جراحیهای زیبایی پایشان به زندگی مردم باز شد و خیلیها گمان کردند با سپردن اعضای بدنشان به تیغ جراحی میتوانند در کنار برخورداری از اعتمادبهنفس بیشتر در مسیر آرزوهایشان هم محکمتر قدم بردارند، هر روز شاهد افزایش تعداد این جراحیها و بالا رفتن هزینههای مربوط به آن هستیم. حالا دیگر به جایی رسیدهایم که نهتنها جراحی بیهوده زیبایی بینی را کسی نقد و نکوهش نمیکند، بلکه افراد میکوشند با بهرهگیری از شبکههای مجازی و اشتراک فیلم عکسهای قبل و بعد عمل جراحیشان این خبر را به گوش همه برسانند که صاحب بینی جدید شدهاند. البته این یکی، دو سال اخیر افراد حتی جشن دماغ هم برگزار میکنند آنهم با کیکی که نمادش همین دماغ جراحیشده و چسبهای آن است. شاید باورتان نشود، اما بازار فروش کیک در فروشگاههای آنلاین شیرینیفروشی حسابی داغ است و کلی هم ایده برای تزئین این کیک دارند. عباس فرساد، مدیر یکی از این قنادیهای آنلاین است که میگوید: «در یکی، دو سال اخیر فروش این محصول ما خیلی بیشتر شده است و در مقایسه با سایر کیکها طرفداران بیشتری دارد.»
جشن تاتی؛ راه برو و کادو بگیر
در میان جشنهای عجیب و غریبی که به جرأت میتوان گفت اغلبشان زاییده همین کاربرد نادرست فضای مجازی در زندگی افراد است، جشن تاتی برای خودش حسابی طرفدار دارد. این جشن زمانی برگزار میشود که کودک نخستین قدمهایش را برای راهرفتن برمیدارد. نماد کیکش هم یک جفت کفش است! فائزه که خودش یک دختر یکساله دارد دراینباره میگوید: «با وجود اینکه اغلب خانواده این روزها از شرایط اقتصادی ناراضیاند، اما در ماه حتما به یکی، دو تا از این جشنهای عجیب و غریب دعوت میشویم. نمونهاش همین چند روز پیش بود. جشن تاتی یکی از بچههای فامیل. جالب اینجا بود که کودک با کمک پدر و مادر راه میرفت و با ایستادن در مقابل هر مهمان هدیه خود را دریافت میکرد.» به اعتقاد او، درست است اغلب زوجهای جوان از رفتارهای جدید فرزندانشان ذوقزده میشوند، اما خوب است در این شرایط کمی حواسمان هم به بچههای نیازمند باشد و با صرف هزینههای سنگین برای برگزاری چنین جشنهایی به حل مشکلات بچهها در مناطق محروم بپردازیم. جشن تاتی این روزها در شبکههای مجازی یکی از جشنهای نوظهور است، اما استقبال کاربران از آن بسیار زیاد بوده است.
جشن سوراخکردن گوش؛ شکار گوشوارههای طلا
شاید باورتان نشود، اما این روزها والدینی که صاحب دختر هستند به بهانه سوراخکردن گوشهای دخترشان هم جشنی مفصل برگزار میکنند. اسم این جشن هم جشن گوشواره است! رسم است در این جشن بزرگترها به دخترکی که صاحب جشن است، گوشواره هدیه دهند. البته خیلی از پزشکان معتقدند برخی خانوادهها بهخاطر برگزاری این جشن بدون توجه بهنظر متخصصان در سن خیلی کم اقدام به سوراخکردن گوش کودکان خود میکنند و با این کار سلامتی بچههای خود را به خطر میاندازند. حسین وروانی فراهانی، کارشناس اجتماعی علت تعدد و تکثر جشنهایی که این روزها در جامعه برگزار میشود را تکفرزندبودن بسیاری از خانوادهها و متمرکزشدن تمام توان و سرمایه خانوادهها بر همان یک کودک عنوان میکند و میگوید سبک زندگی خانوادهها تغییر کرده و با وجود اینکه خیلی از خانوادهها شاید با مشکل اقتصادی روبهرو باشند، اما برای اینکه از چشم و همچشمیها عقب نمانند و در کورس اشتراکگذاری پست در فضای مجازی عقب نمانند، تن به برگزاری این جشنها میدهند.
جشن تعیین جنسیت؛ بالاخره دختر یا پسر؟
تمام در و دیوارهای خانه با آویزهای صورتی و آبی پوشانده شده است. بادکنکهای صورتی در یک طرف و بادکنکهای آبی در سمت دیگر. خانواده زوجی که قرار است صاحب فرزند شوند با دردستگرفتن بادکنکهایی به رنگ جنسیتی که دوست دارند بچه داشته باشد، دل توی دلشان نیست. حتی کیکی که روی میز قرار گرفته هم نیمی صورتی و نیمی آبی است. پدر و مادر بادکنک تعیین جنسیت را از روبانهای بلندی که آویزانش است، در دست میگیرند و با شمارش معکوس حاضران، خود را برای ترکاندن آن آماده میکنند. با شمارش آخرین عدد و ترکیدن بادکنک پلیسههای رنگی صورتی روی سر و روی پدر و مادر بریزند؛ پلیسههایی که خبر از دختردار شدن آنها میدهد. شاید در گذشته فقط گروه خاصی از والدین خود را مجاب به برگزاری این جشن میکردند، اما این روزها برگزاری جشن تعیین جنسیت در میان بسیاری از خانوادهها طرفداران بسیاری دارد و چهبسا افرادی برای برگزاری این جشن حاضرند به اندازه یک عروسی مجلل هزینه کنند؛ از کرایه باغ و تالار گرفته تا ملزوماتی مانند تم و بادکنک جادویی. کارشناسان اجتماعی و خانواده معتقدند ورود این جشنها به زندگی اجتماعی افراد باعث شده تا بدعتهای جدیدی وارد سبک زندگی جوانها شود. در خیلی از مواقع هم زوجین بعد از دیدن کلیپهای برگزاری این جشنهای پرزرق و برق کلا بیخیال فرزندآوری میشوند و میگویند دیگر بچهدارشدن مانند گذشته آسان و بیدغدغه نیست. از لحظهای که متوجه بارداری بشویم باید تا تولد نوزاد درگیر مراسم و جشنهای مختلف باشیم که انجامدادن یا انجامندادنش هر کدام عواقب خودش را دارد.
گودبای پمپرز؛ جشن برای ترک پوشک
بعد از جشن دماغ، یکی از عجیب و غریبترین جشنهای پرطرفدار در فضای مجازی جشن خداحافظی با پوشک یا همان گودبای پمپرز است. البته شوخیهای زیادی هم با این جشن در فضای مجازی میشود؛ جشنی که حداقل هزینههای برگزاری آن برای خانوادهها از ۳میلیون تومان شروع میشود و تا دهها میلیون تومان هم ادامه دارد. واقعیت این است که جشن پمپرز یکی از عجیبترین جشنهای پرطرفدار این روزهاست. هاجر صالحی وقتی از تجربه حضورش در این جشن برایمان میگوید، چهرهاش پر از تعجب و علامت سؤال است: «وقتی از طرف یکی از اقوام به این جشن دعوت شدم نامش برایم عجیب و غریب بود، اما اصلا حدس نمیزدم چیست. همین که در محل برگزاری جشن حاضر شدم و دیزاین سالن را دیدم، برای لحظهای خشکم زده بود. عکسبرگردانهای قهوهایرنگی که از در و دیوار خانه آویزان بودند و پمپرزهایی که در هوا پرت میشدند و خوشحالی پدر و مادر کودک همه و همه مرا حیرت زده کرده بود.» جشن پمپرز هم از آن جشنهایی است که این روزها نمونههای برگزاریاش را زیاد در شبکههای مجازی میبینیم.
منبع: روزیاتو