با مرور تاریخ پس از انقلاب، متوجه حضور قهرمانان گمنام میشویم، قهرمانانی که جانشان را کف دست گذاشتند و به میدان نبرد حق علیه باطل رفتند. بدون تردید تعداد این قهرمانان کم نیست، قهرمانانی که شاید کمتر نامشان را شنیده باشیم، اما از رشادتهای آنها کم نمیشود، چراکه آنها به دنبال نام و نشان نبودند و فقط جانشان را فدای حفظ سرزمینمان ایران کردند.
تعداد قهرمانان گمنام، چه در دوران مبارزات آزادیخواهانه پیش از انقلاب و چه در روزهای پرتلاطم انقلاب اسلامی بسیار زیاد است؛ بنابراین سازندگان آثار نمایشی موظف هستند آنها را به مردم این سرزمین معرفی کنند؛ چراکه نسل جوان باید بداند این جوانمردان در ایران چه جانفشانیهایی کردند. باتوجه به این موارد بود که سریال سوران شکل گرفت تا تصویرگر یکی از این قهرمانان باشد، قهرمانی از خطه کردستان که فدارکاریهایش زبانزد است. پخش این سریال از شب گذشته از شبکه یک شروع شده است. در این گزارش جزئیاتی از این مجموعه را آوردیم که در ذیل میخوانید.
سریال تلویزیونی سوران روایتگر زندگی شهید سردشتی، مبارز آزاده شمالغرب ایران است که حاضر نشده بود مردم و میهنش را بفروشد تا سرباز استعمار و استکبار شود و به آغوش حزب بعث برود. همین هم باعث شده بود که ضدانقلاب کینهاش را به دل بگیرد. سردشتی تجربه سه دوره زندانی شدن داشت، اما با همه اینها از مسیر خود برنگشت و در برابر دشمنان مردم کوتاه نیامد.
بیشتربخوانید
باورپذیری قصه
زندگی سعید سردشتی در کتاب «عصرهای کریسکان» توسط کیانوش گلزار راغب روایت شده است. داستان نهفته در این کتاب آنقدر ویژگیهای متمایزی دارد که از چندی پیش سازمان سینمایی سوره درپی اقتباس از آن برآمد و با همراهی مجتبی فرآورده به عنوان تهیهکننده و سروش محمدزاده، کارگردان دست به کار شد تا بتوانند مجموعه سوران را به صورت برداشتی آزاد از این شخصیت بسازد. البته کار گروه سازنده سریال سوران دشوار بود، چراکه قصه برای مقطع زمان حال نیست و متعلق به ۴۰ و اندی سال پیش است؛ بنابراین آنها باید فضای جغرافیایی کردستان را به گونهای میساختند تا با فضای قصه همخوانی داشته باشد و همین کار گروه را سخت میکرد. همچنین تهیهکننده و کارگردان سریال برای انتخاب هنرمندان سریال تصمیم گرفتند سراغ چهرههای کمتر شناختهشده بروند تا به باورپذیری اثر کمک کند. به همین دلیل آنها بیشتر دنبال کسانی رفتند که سابقه تئاتر داشتند یا کمتر در نقشهای اصلی دیده شده بودند تا چهرههای تازهای از آنها را به تصویر بکشند.
چالشهای نقش سوران
در این مجموعه مهدی نصرتی نقش سوران را بازی میکند که برگرفته از شخصیت واقعی سعید سردشتی و زندگی او در دهه ۵۰ شمسی است. در مصاحبهای که نصرتی پیشتر با جامجم داشته در اینباره عنوان کرد: بازی کردن شخصیت سوران برای او و هر بازیگر دیگری جذابیتهای زیادی دارد که از مهمترین دلایل جذابیت این شخصیت میتوانم به مشقتها و مصیبتهایی که این آدم در طول زندگیاش متحمل میشود اشاره کنم.
وی بیان کرد: من با سوران تفاوتهای زیادی دارم. از شرایط و محیط زندگی تا دوره تاریخی که هرکدام زندگی و تجربه کردیم، با هم تفاوت دارد. نزدیک شدن به شخصیت یک جوان کرد روستایی چالشهای زیادی را برای من به وجود میآورد که از آن استقبال کردم.
این هنرمند درباره تجربه همکاری با سروش محمدزاده، کارگردان این سریال افزود: سروش محمدزاده کارگردان باهوش و کاربلدی است که به کارش اشراف دارد. ایده، حرف بازیگر و عوامل دیگر برایش اهمیت دارد. همچنین روی کارش کاملا تمرکز دارد و از قبل میداند باید چهکار کند، ولی یکی از بهترین ویژگیهای سروش محمدزاده که کار کردن با او را برای من خیلی دلچسب کرد، اخلاق فوقالعادهاش است. علاوهبر آن در شرایط سخت کاری، گاهی بازیگر به توانایی فنی کارگردان یا همکاران دیگر نیاز ندارد. در این لحظات، حسن خلق اطرافیان شاید تنها چیزی است که میتواند شما را برای ادامه کار دلگرم و کمکت کند که سختیها را پشتسر بگذارید.
نصرتی با اشاره به تهیهکننده گفت: در مورد تهیهکننده کار باید بگویم آقای مجتبی فرآورده، تهیهکننده حرفهای سینماست. او محیط سینما و مسائلش را بهخوبی میشناسد. با مشکلات با خونسردی برخورد میکند به نحوی که به کار گروه لطمهای وارد نشود. او در تمام طول فیلمبرداری از اولین ساعت تا پایان کار سر صحنه حضور داشت که فکر میکنم در سینما و تلویزیون این رفتار معمول نیست.
یکی از نکات قابل تامل در این سریال، کارگردانی سروش محمدزاده است. او سعی کرده قصه را به بهترین شکل به تصویر بکشد. البته به گفته خودش این اولین تجربه کارگردانی اش در این حوزه است و پیش از این قصههای روز را به تصویر کشیده است. وی درباره میزان اقتباس در قصه عنوان کرد: به اصل کتاب به لحاظ قصه وفادار بودیم، اما سعی کردیم با در نظرگرفتن عناصر اقتباس، نعل به نعل جلو نرویم. ضمن حفظ درام و کاراکترها تلاش کردیم در جزئیات تغییر ایجاد کنیم تا از نظر دراماتیک در خدمت جذب مخاطب باشد.
از سوی دیگر در این مجموعه مخاطبان میتوانند شاهد بازی زندهیاد حسام محمودی باشند. بازیگر جوانی که هرگز خودش را اسیر کلیشه نکرد و علاقهمند بود تا نقشهای متفاوت را بازی کند. او چندی پیش بر اثر سکته قلبی درگذشت. شادروان در این مجموعه نقش رستگار را بازی کرده بود.
فرمانده کومله
مصطفی کولیوندی از دیگر بازیگران سریال سوران است که نقش فتاح را بازی میکند که یک فرمانده کومله است. به گفته این هنرمند، این نقش از نظر تیپ و ظاهر به او بسیار نزدیک بود. وی ادامه داد: من از طریق دوستان به کار معرفی شدم و طرح را دیدم و مطالعه کردم. فضای کار برایم خیلی جالب بود. قبلا در کارهایم کوشیدم متفاوت باشم، اما بیشتر کمدی کار کردم. به همین دلیل این کار برایم یک چالش جدید بود و دوست داشتم در این کار حضور داشتهباشم.
این بازیگر تصریح کرد: چیزی که من دیدم وجود یک گروه متخصص پای کار بود که چند ماه شبانهروز تلاش کردند کار را به پایان برسانند و جدای از آن، فیلمنامه و داستان بود که بخشی از تاریخ کشور است. جذابیت دیگر کار برای من لوکیشنها، سبک کاری و نگاه جدید کارگردان بود که بهنظرم در خروجی باعث جذب مخاطب خواهد شد. از دید من این سریال یکی از پربینندهترین سریالها و جزو سریالهای موفق خواهد شد. باید از همه عوامل تشکر کنم؛ بهخصوص تهیهکننده و کارگردان که به من اعتماد کردند.
همنوایی معتمدی با سوران
محمد معتمدی، خواننده تیتراژ پایانی مجموعه نمایشی «سوران» است. این قطعه با آهنگسازی مسعود سخاوتدوست و شعری از محمدمهدی سیار تنظیم شده است. معتمدی که یکی از خوانندگان موسیقی سنتی ایرانی است، اجرا در برخی ژانرهای دیگر را هم تجربه کرده و در این سالها اجرای قطعات موسیقایی چندین قطعه برای تیتراژهای تلویزیونی و سینمایی را بر عهده داشته است. بعضی از این تیتراژهای تلویزیونی از یادرفته، جلالالدین، کوبار، لحظه گرگ و میش، مستند ایران، سرباز، ملکاوان، خاک گرم، گشت ویژه، شرایط خاص، وضعیت زرد و گیلدخت هستند که روی آنتن سیما رفتند. قطعاتی هم برای فیلمهای سینمایی سیانور و بدون قرار قبلی خوانده است.
معتمدی صدای گرم و گیرایی دارد و برخی قطعات او برای سریالهای تلویزیونی علاوه بر آثاری که در قالب تکآهنگ و آلبوم روانه بازار شد، در ذهن بسیاری از مخاطبان این رسانه باقی مانده است. برای مثال بازخوانی قطعه «سنگ قبر آرزو» برای تیتراژ پایانی سریال لحظه گرگ و میش و همچنین «حالا که میروی» قطعه ابتدایی، «آرام من» و «پاییز» قطعات میانی این اثر بودند که جزو آثار خاطرهانگیز برای مخاطبان تلویزیون هستند. این خواننده که سابقه آوازخوانی در اپرای عاشورا و اپرای مولوی را هم دارد و با مقوله نمایش بیگانه نیست و میتوان ادعا کرد همین همراهی به اجرای هر چه بهتر دیگر آثار او نیز کمک میکند. به گونهای که میتوان هر کلام او را که به آواز بیان میشود باور کرد و فارغ از سلیقه موسیقایی، هم به حس و هم تکنیک او نمره قبولی داد. خوانندهای که در زمینه ایجاد و پرورش تحریر کتابی دارد که با عنوان آلاله آبیرود منتشر شده است.
شیرینی اقتباس در تلویزیون
آثار اقتباسی همیشه با نگاه ویژه نگریسته میشود و میتوان گفت همین که کارگردانی سراغ اقتباس از یک اثر مکتوب میرود و آن را با چاشنی درام درمیآمیزد تا به نمایش درآورد، دست کم از همان ابتدا صاحب توجهاتی از سوی منتقدان میشود تا ببینند چقدر در این کار به موفقیت رسیده و آیا قلهای فراتر از کتاب را فتح کرده یا در جایگاهی پایینتر از نسخه مکتوب رسیده است. در کارنامه آثار اقتباسی در جهان و ایران چه در تلویزیون و چه در رادیو آثار موفق و ناموفق زیادی داشتیم که گاهی آنقدر خوب از آب درآمده است که بهتر و بیشتر از اثر نخستین در اذهان باقیمانده و البته گاهی هم با نقد نویسنده همراه بوده است. سریال سوران که از شب گذشته روی آنتن رفته، اقتباسی از کتاب «عصرهای کریسکان» است. این کتاب به قلم کیانوش گلزار راغب، خاطرات امیر سعیدزاده از رزمندگان جنگ ایران و عراق را روایت میکند. باید دید سوران در این اقتباس سربلند بیرون میآید؟
منبع: روزنامه جام جم
درود برکاک سوران
عوامل فیلمسازی