روز پنجشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۱ و در حاشیه مراسم گرامیداشت یاد شهدای موشکی سپاه و سردار شهید حاج حسن طهرانیمقدم، فرمانده نیروی هوافضای سپاه از دستیابی این نیرو به سلاح موشکی جدیدی با توانمندی بسیار برتر از سامانههای فعلی خبر داد. سردار حاجیزاده اعلام کرد سپاه موفق شده است موشک بالستیک با سرجنگی با سرعت بسیار بالا و هایپرسونیک با توان مانور بالا در جو و خارج از جو بسازد.
وی تصریح کرد که این سامانه به ویژه برای غلبه بر سپرهای دفاع موشکی چه آنها که در داخل جو عمل میکنند و چه انواعی که برای عملکرد در خارج از جو توسعه یافتهاند، آماده شده و به واسطه سرعت بسیار بالا در عین قابلیت مانور، بعید است تا سالهای بعد هم سامانههای دفاع موشکی به توان دفاع در برابر این سلاح دست یابند.
با گذشت حدود شش ماه این موشک بالاخره به طور رسمی با نام «فتاح» نامی که فرمانده معظم کل قوا برای آن انتخاب کردهاند، رونمایی شد تا گشاینده راههای جدیدی در قدرت موشکی کشور باشد. در این گزارش نگاهی به جنبههای مختلف سلاح هایپرسونیک جدید ایران میاندازیم.
«هایپرسونیک» چیست؟
در دانش هوافضا بر اساس سرعت پرواز وسایل پرنده، سرعت آنها در دستههای فروصوت (ساب سونیک) که به سرعتهای کمتر از سرعت صوت مربوط است، مانند سرعت اغلب پهپادها و هواپیماهای تجاری و بالگردها، فراصوت (سوپرسونیک) برای سرعتهای معادل صوت تا پنج برابر آن مانند سرعت اغلب موشکهای تاکتیکی و هواپیماهای جنگنده و ابرصوت (هایپرسونیک) برای سرعتهای پروازی بیش از پنج برابر صوت تقسیم میشوند. به سرعت معادل سرعت صوت، یک ماخ هم گفته میشود، بنا بر این وسایل پروازی با سرعت بالای پنج ماخ، در رژیم پروازی هایپرسونیک قرار میگیرند که شامل اغلب موشکهای بالستیک برد متوسط و بالاتر که از دوران جنگ سرد در حال ساخت و توسعه هستند هم میشود.
با افزایش سرعت وسیله پروازی در رژیمهای سرعتی مورد اشاره، اتفاقات بسیار مهمی رخ میدهد که هر یک به نوبه خود به افزایش پیچیدگیهای علمی و فنی طراحی و ساخت وسایل پروازی در این بازههای سرعتی منجر میشود. شاید بتوان گفت مهمترین چالش که با عبور سرعت از عدد ماخ ۵ مشهود میشود، تولید گرمای شدید در اثر برخورد لایههای هوا با جسم است. این حرارت به قدری با افزایش سرعت شدید میشود که عملاً فلزات تحمل این حرارت را ندارند و یکی از دلایل تأخیر در توسعه تسلیحات هایپرسونیک پیدا کردن راهکاری برای همین مورد بوده است.
سپرهای حرارتی از مواد سرامیکی چندلایه که در سامانههای فضایی مورد استفاده قرار میگرفت هم در صورت نیاز به پرواز طولانی در جو غلیظ نیاز به ضخامت بالا داشت که به وزن بیشتر وسیله منجر میشد یا در صورت استفاده از مواد ترکیبی پایه کربنی، زمان کوتاهی برای حرکت وسیله در داخل جو غلیظ با سرعت هایپرسونیک قابل حصول بود. چالش مهم دیگر در این رژیم سرعتی، نیاز به سامانههای بسیار دقیق با سرعت پاسخ بسیار بالا برای هدایت وسیله پروازی هایپرسونیک است. در واقع با رسیدن به سرعت سیر چندهزارمتر در هر ثانیه، کوچکترین خطایی در محاسبات یا عملکرد عملگر کنترلی به خطایی محسوس تبدیل میشود که برای تسلیحات نظامی اهمیتی بسیار بالا دارد. بالاخره در چند دهه این مشکلات توسط برخی بازیگران عرصه صنعت موشکی در دنیا به شکلی رفع شد و برخی کشورها موفق به توسعه سرجنگیهای بازگشتکننده به جو با سرعت پروازی هایپرسونیک برای موشکهای بالستیک خود شدند.
اما در سالهای اخیر طراحی نسل جدیدی از سلاحهای پروازی با سرعت هایپرسونیک که دارای شکلهای متفاوتی با سرجنگی موشکهای بالستیک مرسوم هستند، سبب شده است نام سلاحهای هایپرسونیک به صورت خاصتری بر سر زبانها بیفتد. روسیه و امریکا به عنوان دو قطب اصلی پیشرو در صنعت هوافضا در زمینه توسعه تسلیحات هایپرسونیک هم جلوتر از سایرین حرکت کردهاند و اولی تا به امروز چندین نوع سلاح هایپرسونیک را به مرحله عملیاتی رسانده و دومی هم در حال تلاش برای رفع عیوب و رسیدن به آزمایشهای موفق دستکم دو نوع سلاح هایپرسونیک است.
نکته دیگری که در تسلیحات هایپرسونیک در معنای امروزی و نه صرفاً فنی آن گنجانده میشود، قابلیت تغییر مسیر و نه صرفاً پیمودن مسیر بالستیکی موشکهای بالستیک است. همانطور که اشاره شد، موشکهای بالستیک برد متوسط و بالا قبلاً هم به سرعتهای هایپرسونیک میرسیدند، اما سرجنگی آنها پس از جدایش از موتور اصلی روی یک مدار بالستیکی مشخص حرکت میکرد. در تسلیحات امروزی هایپرسونیک امکان تغییر مسیرهای مکرر خارج از مدار بالستیکی و طی مسیرهای پیچیده هم لحاظ میشود که در ادامه به مزیتهای این امر پرداخته میشود.
سابقه ایران در رژیم هایپرسونیک
با تعاریف مطرحشده از نظر علمی و فنی در بخش قبلی پیرامون سرعت هایپرسونیک مشخص میشود که متخصصان موشکی کشورمان از مدتها پیش پا به عرصه سرعتهای بالا گذاشتهاند. در واقع با ساخت اولین نسل از شهاب ۳ در اواخر دهه ۱۳۷۰ که توان گذر از سرعت پنج ماخ را در بخشهایی از مسیر داشت، عملاً ایران نشان داد به برخی از فناوریهای درگیر در توسعه وسایل پروازی در رژیم سرعتی هایپرسونیک دست یافته است. این موارد شامل سازه و بدنه تحملکننده بارهای وارده در این سرعتها، مواجهه با چالش حرارت تولیدی بالا در نوک دماغه سرجنگی پروازی در سرعت بالای ماخ ۵ و نیز نحوه پایدارسازی وسیله پروازی در این سرعتهاست.
در ادامه و با توسعه موشکهای قدر و سجیل در دهه ۱۳۸۰، ایران پا به حریم بالای ۱۰ ماخ گذاشت که نیازمند استفاده از مواد خاصی در نوک دماغه موشک به عنوان سپر حرارتی بود. برخی منابع سرعت موشک سجیل را ۱۴ ماخ اعلام کردهاند. تمام چالشهای مطرح شده هم برای این موشکها دوچندان شده است ولی متخصصان کشور با تولید انبوه این موشکها نشان دادند راهحلهای مناسب را برای غلبه بر مشکلات مییابند. در دهه ۱۳۹۰ ساخت موشک عماد نشان داد ایران به فناوری هدایت و کنترل پرتابههایی با سرعت بالا هم دست یافته است و نقطهزنی موشکهای عماد و خرمشهر ۲ نشان داد متخصصان کشور پا روی پلهای بالاتر در رژیم سرعتی بالا گذاشتهاند.
در ادامه، موشکهای تاکتیکی ایران هم پا به فراتر از ماخ ۵ گذاشتند که دزفول اولین مورد آنها بود. عملکرد درخشان این موشک در اصابت بسیار دقیق به ساختمانهای مدنظر در اختیار گروه تروریستی داعش در شرق سوریه در دو عملیات نشان داد موشکهای سوخت جامد تاکتیکی ایران هم در سرعتهای بالا قابل هدایت دقیق هستند. موشکهای دزفول و خیبرشکن هم در ادامه همین مسیر را طی کردند و با سرعتهای پروازی هایپرسونیک و توان کنترل و تصحیح مسیر تا لحظه اصابت عملیاتی شدند، اما این موشکها با وجود سرعت هایپرسونیک و حتی قابلیت کنترل، اولاً امکان اجرای مانورهای سنگین را در فازهای مختلف نداشتند و ثانیاً فاقد پیشران در داخل سرجنگی بودند. این دو مؤلفه، شاخصههای مهم سلاحهای هایپرسونیک امروزی هستند که قله بزرگ بعدی پیش روی متخصصان موشکی کشور بود.
مزیتهای سلاح هایپرسونیک در نبرد مدرن
ویژگی بسیار مهم تسلیحات هایپرسونیک سرعت سیر بسیار بالای آنهاست که سبب میشود در زمان کوتاهی به هدف خود برسند. مثلاً یکی از سلاحهای در دست توسعه در امریکا با ایده ایجاد امکان حمله به هر نقطه از دنیا در کمتر از یک ساعت دنبال میشود، زیرا با داشتن سرعت ۲۰ ماخ که تقریباً برابر ۲۲ هزارکیلومتر بر ساعت است، میشود به هدف مذکور دست یافت. یک نمونه روسی هم دارای سرعت بیش از ۲۵ ماخ ادعا شده و چینیها هم در سودای رسیدن به سرعت بیش از ۲۰ ماخ هستند.
از سوی دیگر این سرعت بالا سبب دشواری کشف و رهگیری و درگیری با سلاح هایپرسونیک هم میشود. بسیاری از رادارهای امروزی با وجود پیشرفتهای فراوان امکان کشف اهدافی با سرعت پروازی چنددهماخ را ندارند. در نتیجه سرعت پروازی در این حد که البته در ارتفاعات بالا و در خارج از جو غلیظ ممکن میشود، سبب ناکارآمد شدن بسیاری از رادارهای جستوجو و کشف میشود. در صورت توانمند بودن رادار در کشف، باز هم سرعت بسیار بالای تسلیحات هایپرسونیک سبب دشواری فرایند ردگیری و فراهم کردن دادههای دقیق برای موشکهای ضدموشک میشود. لازم به ذکر است با توجه به سرعت پروازی حدود ۱۵ تا ۲۷ ماخ یعنی ۵/۴ تا ۳/۸ کیلومتر بر ثانیهای اغلب موشکهای هایپرسونیک کوچکترین خطای محاسباتی در سامانه دفاع موشکی سبب ایجاد فاصله قابل توجه بین موشک رهگیر و سلاح مهاجم هایپرسونیک میشود.
اما طراحان تسلیحات هایپرسونیک به همین قابلیتها هم اکتفا نکردهاند و همانطور که پیشتر اشاره شد، قابلیت تغییر مسیر و انصراف از طی مدار بالستیکی مرسوم را هم در این تسلیحات ایجاد کردهاند. موشکهای بالستیک به طور معمول روی مداری بیضوی طی مسیر میکنند که این مدار برای سامانههای دفاع موشکی پس از کشف موشک مهاجم قابل محاسبه با دقت بالاست. در نتیجه حتی در صورت افزایش سرعت سیر پرتابه باز هم درصد اندکی احتمال درگیری موفق با سلاح مهاجم پرسرعت وجود دارد، هر چند این امر بر پایه شلیک تعداد زیادی موشک پدافندی به سمت یک هدف مهاجم و البته در جو رقیق شاید ممکن باشد، زیرا سرعت موشکهای پدافندی هم متناسب با غلظت هوا کاهش مییابد، اما در صورت ایجاد قابلیت تغییر مسیر، آن هم به صورتی که از هیچ رویه و الگوریتم تکراری تبعیت نکند، امکان ردگیری شدن پرتابه به کمترین حد ممکن میرسد.
لازم به ذکر است سامانههای راداری برای قفل کردن روی هدف، نیازمند پیشبینی مسیر آن در لحظه بعد از کشف هستند و در صورت کشف مجدد در محل احتمالی پیشبینی شده، قفل روی هدف صورت میگیرد، اما در صورتی که سلاح مهاجم تغییر مسیر آنی داده و در محلی غیر از محل پیشبینی شده توسط سامانه دفاع موشکی حضور داشته باشد، عملاً قفل راداری صورت نمیگیرد. در گام بعدی هم اگر بر فرض وجود قفل راداری، موشک پدافندی شلیک شود و اگر بر فرض، از نظر سرعت پروازی هم قابلیت مقابله با سلاح مهاجم را داشته باشد، تغییر مسیرهای سنگین صورت گرفته توسط سلاح هایپرسونیک موجب جا ماندن موشک پدافندی و خروج سلاح مهاجم از محدوده تأثیر سرجنگی موشک مدافع میشود.
این موارد نشان میدهد تسلیحات هایپرسونیک قابلیت عملیاتی در جهت بیاثر کردن سامانههای دفاع موشکی دشمن را دارند؛ مطلبی که صراحت بیان آن توسط فرمانده نیروی هوافضای سپاه نشان میدهد هدف اصلی از توسعه چنین سلاحی در ایران، ناکارآمد کردن و از دور خارج کردن سامانههای دفاع موشکی دشمن شامل پاتریوت و تاد و اِرو بوده است.
ویژگیهای فتاح ایرانی
موشک هایپرسونیک فتاح برخلاف طراحیهای امریکایی، روسی و چینی شکل ظاهری مشابه موشکهای قبلی بالستیک ایرانی دارد، اما آنچه سبب ایجاد قابلیتهای طرح شده برای تسلیحات هایپرسونیک در فتاح دارد، در داخل بدنه آن قرار گرفته است. این شکل ظاهری به خودی خود نشاندهنده این است که ایران در مسیر توسعه سلاح هایپرسونیک، دنبالهرو هیچ یک از سه کشور فوق نبوده است. این عدممشابهت با نمونههای خارجی، مسئلهای است که حتی کارشناسان هوافضای صهیونیست هم به آن اذعان کردهاند. همچنین به عملیاتی و نه صرفاً یک طرح توسعهای بودن این موشک هم توسط کارشناسان خارجی اعتراف شده است.
فتاح موشکی دومرحلهای است که مرحله دوم آن به جای یک سرجنگی فاقد پیشران که در موشکهای قبلی ایرانی مرسوم بود، دارای یک پیشران کروی سوخت جامد است. در واقع برخلاف موشکهای قبلی، در فتاح سرجنگی هم به تنهایی یک موشک کامل است. وجود پیشران در سرجنگی سبب میشود افت سرعت سرجنگی رخ ندهد و حتی افزایش سرعت نسبت به لحظه جدا شدن از موتور مرحله اول محقق شود.
در پیشران کروی مرحله دوم فتاح، از نازل متحرک استفاده شده است. فناوری نازل متحرک برای کنترل بردار رانش برای موتورهای سوخت جامد اولین بار در کشور توسط سپاه در سالهای اخیر توسعه یافته و در فتاح هم مجهز شدن به این فناوری سبب شده است این موشک بتواند امکان اجرای مانورهای مختلف در خارج از جو را که بالکهای کنترلی روی بدنه فاقد کارایی هستند، داشته باشد. این حرکتهای مانوری خارج از مسیر بالستیک همان راهکاری است که برای ناکارآمد کردن دستهای از سامانههای دفاع موشکی عملکننده در خارج از جو مورد نیاز است. در داخل جو غلیظ هم هر چند بالکهای کنترلی کارایی دارند، اما در صورت روشن بودن پیشران، هم امکان مانورهای سنگینتر به واسطه کنترل بردار رانش و هم حفظ سرعت ممکن میشود. در نهایت به واسطه بالکهای کنترلی نصبشده روی سرجنگی یا همان مرحله دوم فتاح، این موشک به قابلیت اصابت دقیق به هدف همچون موشکهای قبلی میرسد که در ویدئوی انتشار یافته از اصابت فتاح به هدف هم مشخص است.
فرمانده نیروی هوافضای سپاه برد موشک فتاح را فعلاً هزارو ۴۰۰ کیلومتر اعلام کرده و گفته است در آینده برد آن هم افزایش داده خواهد شد. با برد فعلی فتاح میتواند هر نقطه از سرزمینهای اشغالی فلسطین را از داخل مرزهای کشور مورد اصابت قرار دهد. این امر حتی از نقاطی در فاصله بیش از ۲۰۰ کیلومتری از مرزهای کشور در عمق خاک ایران هم قابل انجام است. طبق اعلام رسانهها، موشک فتاح به سرعت ۱۳ تا ۱۵ ماخ دست پیدا میکند که عدد قابل قبولی برای یک سلاح هایپرسونیک محسوب میشود. طبق برخی گمانهزنیها، این موشک در کمتر از شش دقیقه با شلیک از ایران به سرزمینهای اشغالی میرسد. در گذشته هم برای موشکهای دیگر ایرانی زمان پنج تا هفت دقیقه برای رسیدن به هدفهایی در بیشینه برد آنها ذکر شده بود. این زمان بسیار کمتر از عدد مورد نیاز برای جمعآوری سامانههای فعلی دفاع موشکی دشمن است. در واقع از آنجا که فتاح وظیفه اصلی تهاجم به ابزارهای دفاع موشکی دشمن را دارد، رسیدن به محل هدف پیش از جمعآوری آن بسیار حیاتی است، البته این خود نکته برجستهای است که یک سلاح ایرانی سبب شده است دشمن به فکر فراری دادن سامانههای پدافندی خود در داخل سرزمینهای تحت مدیریتش شود.
تفاوتهای فتاح و خرمشهر ۴
کمتر از یک ماه پیش وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح از نسخه چهارم موشک بالستیک برد بلند خرمشهر رونمایی کرد. این موشک دارای سرعت ۱۶ ماخ در خارج از جو و هشت ماخ در فاز نهایی است. در واقع خرمشهر ۴ هم یک موشک هایپرسونیک دیگر به شمار میرود، اما چه تفاوتهایی بین آن و فتاح وجود دارد؟
اصلیترین تفاوت را شاید بتوان مأموریت این دو موشک عنوان کرد. همانطور که اشاره شد فتاح وظیفه اولیه انهدام سامانههای دفاع موشکی دشمن در انواع مختلف شامل تاد و پاتریوت و اِرو و ایجیس را دارد. از آنجا که ابزار اصلی و واکنش سریع ایران در مواجهه با امریکا و اسرائیل همین موشکهای بالستیک در انواع معرفی شده بوده و دشمن هم سرمایهگذاری سنگینی روی دفاع ضدموشکی داشته، در نتیجه فتاح دارای یک وظیفه راهبردی یعنی از دور خارج کردن سامانههای مذکور است. برای این منظور فتاح با مشخصات مطرحشده شامل سرعت هایپرسونیک و قابلیت مانورهای غیرقابل پیشبینی در خارج و داخل جو طراحی شده است تا دست هیچ سامانه دفاع ضدموشکی به آن نرسد. در ادامه و با از دور خارج شدن پدافند موشکی دشمن، راه برای تهاجم گسترده و ایمن موشکهای نسل قبلی هموار میشود تا ضربه خردکننده به تمام ارکان حیاتی دشمن در زمین و دریا محقق شود.
اما موشک خرمشهر ۴ یک موشک برد بلند با سرجنگی سنگین و دقت بسیار خوب برای انهدام و محو کردن تأسیسات دشمن با بیش از یک تن مواد منفجره در سرجنگی منفرد خود است. نقش دیگر خرمشهر ۴ استفاده از کلاهکهای مجتمع برای حمله همزمان به چند هدف یا چند نقطه از یک هدف است. نقش دیگر استفاده از مهمات فرعی یا بمبلت به تعداد بالا برای پوشش دادن یک ناحیه گسترده از اهداف مختلف با حفاظت پایین است. به گفته فرمانده نیروی هوافضای سپاه تا ۸۰ راکت در سرجنگی هر یک از موشکهای سنگین ایران قابل جایدهی است که میتوانند محوطه گستردهای را مورد اصابت قرار دهند.
تفاوت مهم دیگر مجهز بودن فتاح به پیشران در کنار سرجنگی خود است که به آن امکان اجرای مانور سنگین حتی در جو غلیظ را میدهد. در خرمشهر ۴ با استفاده از رانشگرهای کوچک کنترلی امکان تغییر مسیر در خارج از جو وجود دارد، اما پس از تنظیم نهایی روی مسیر هدف، خرمشهر ۴ برای اصابت قطعی به هدف تنها متکی به سرعت سیر بالای خود است. در فتاح این قابلیت تغییر مسیر در جو هم اضافه شده است تا موشک به صورت مطمئنی از چنگ سامانههای دفاع موشکی در امان بماند و هدف خود را مورد اصابت قرار دهد.
تفاوتهای دیگری هم بین فتاح و خرمشهر ۴ وجود دارد که شامل ابعاد کوچکتر فتاح برای استفاده چند فروندی روی پرتابگرهای موجود موشکی و نیز حملونقل و اختفا و انبار کردن سریع و ساده و حتی مدفونسازی آن در زمین به سبک و سیاق مرزعههای موشکی رونمایی شده در سالهای اخیر است، در حالی که خرمشهر ۴ یک سامانه موشکی سنگین است که یا به صورت تکی سوار بر پرتابگر متحرک میشود یا احتمالاً به صورت ذخیره شده در سیلوی موشکی زیرزمینی همچون سایر موشکهای دوربرد قدر، سجیل و عماد قابل استفاده است. توضیحات بیشتر پیرامون موشک خرمشهر ۴ در شماره ۶۷۶۷ روزنامه جوان به تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۲ قابل مطالعه است.
همانطور که بازتابهای متعدد رونمایی از موشکهای خرمشهر ۴ و به فاصله کمی از آن فتاح نشان میدهد، دشمن دریافته است قدرت موشکی ایران در حالت پوستاندازی و در حال حاضر یک گام یا بیشتر از فناوریهای دفاعی دشمن جلوتر است. این امر سبب میشود دشمن در حرکت مهرههای خود برای توسعه آتی دنبالهرو فضای ترسیمشده توسط نیروهای مسلح کشور باشد و همواره پشت سر حرکتهای ایران مجبور به انتخاب مسیر باشد، البته در چندین عملیات موشکی اجراشده در خارج از مرزهای کشور، جلوههایی از قدرت موشکی ایران اسلامی برای دشمن آشکار شده است که هنوز هم هیاهوی سفیر دردناک آنها در مغز مزدوران دشمن جریان دارد.
منبع: روزنامه جوان
بایست به خیبر شکن تغییرنام پیدانماید