آتش زدن اتوبوسها، پرتاب کوکتل مولوتف، غارت مغازهها و با اسلحه چرخیدن در خیابان اقداماتی است که نمیشود تعبیری جز شورش و آشوب به آن اطلاق کرد. آنچه گفته شد مواردی از اتفاقاتی است که در چند شب گذشته بهوفور در خیابانهای فرانسه دیده میشود و باید به مخاطبان حق داد که عنوان آشوب را روی آن بنهند. آنچه، اما محل انتقاد است این است که برخی از افراد و رسانههایی که این روزها به اتفاقات فرانسه به چشم آشوب مینگرند درمورد اتفاقات مشابهی که چند ماه پیش در ایران رخ داد نظر کاملا متفاوتی داشته و بدون اینکه انتقادی به پرتاب کردن کوکتل مولوتف و تخریب اموال عمومی از جانب آشوبگران داشته باشند عنوان اعتراض مدنی بر التهابات نهاده و آن را تشویق میکردند.
این مواجهه متناقض در رسانههای معاند خارجنشین بهقدری واضح و گلدرشت است که مخاطبان بدون داشتن دانش سیاسی و رسانهای و اصطلاحا با چشم غیرمسلح هم میتوانند متوجه آن شوند. در ادامه به مرور برخی از مواضع متناقض چند روز اخیر رسانههایی پرداختهایم که شاید اگر سکوت میکردند و درمورد اتفاقات فرانسه اظهارنظر نمیکردند حداقل اندک آبرویی برای آشوبپراکنی علیه ایران برایشان باقی میماند. البته بعضی از این رسانهها متوجه شدهاند که در شرایط فعلی سکوت بهترین راهبرد برای حفظ آبرو است، اما از آنجایی که ماهیت رسانه اطلاعرسانی و پرداخت به اخبار مهم جهان را لازم میکند این رسانهها نیز به ناچار در موارد معدودی به اخبار فرانسه پرداختهاند که البته در همین معدود موارد نیز مصادیق خوبی برای نشان دادن تعاریف دوگانه آنها از آشوب خیابانی وجود دارد.
وقوع سونامی خشونتبار در فرانسه به روایت اینترنشنال
«نائل با یک مرسدس بنز قلابی دستگیر شده است، پلیس او را نگه داشت که کنترلش کند، بدون گواهینامه و بیمه بوده و ۱۲ بار سابقه دستگیری داشته است. چهار بار سابقه داشته که به حرف پلیس گوش نداده است. چندینبار برای خرید و فروش اموال دزدی دستگیر شده است. سه روز قبل از اینکه این مساله پیش بیاید بازداشت شده بود....» این صحبتها نه اظهارات پلیس فرانسه که صحبتهای یکی از کارشناسان شبکه اینترنشنال است. بعد از کشته شدن نائل ۱۷ ساله در پاریس به دست پلیس فرانسه، خیابانهای این کشور، شاهد وقوع ناآرامی و بروز خشم و ناراحتی مردم از این اتفاق است.
در این میان، اما آنچه موردتوجه قرار دارد، نوع پرداخت رسانههای فارسیزبان خارجنشین از جمله اینترنشنال به این ناآرامیهاست. شباهت آشوبهایی که در خیابانهای فرانسه درحال وقوع است به آنچه در پاییز ۱۴۰۱ در خیابانهای ایران اتفاق افتاد، این سوال را ایجاد میکند که رسانهای مثل اینترنشنال که در ناآرامیهای ایران از الفاظی مثل «خیزش» یا «انقلاب» استفاده میکرد، درمورد اتفاقات درحال وقوع در فرانسه چه موضعی گرفته و چگونه اخبار این ناآرامیها را پوشش میدهد. ارائه آمار دقیق از میزان خسارتهایی که معترضان به اموال عمومی وارد کردهاند، ازجمله مواردی است که اینترنشنال آن را موردتوجه و تاکید قرار میدهد.
«دوهزار خودرو به آتش کشیده شدهاند، بیش از ۲۰۰ افسر پلیس بازداشت شدهاند و حدود هزار نفر هم بازداشت شدهاند.» خبرنگار اینترنشنال با اشاره به اعتراضات در فرانسه میگوید: «ناآرامیها تا حدودی آرام شده است و دلیلش هم تا حدی، حضور پررنگ نیروهای پلیس از دوهزار نفر در شب اول به ۴۵ هزار نفر در شب پنجم رسیده که خیلیها را از حضور در اعتراضات منصرف میکند، یا محاکمه سریع کسانی که به اماکن عمومی آسیب و دست به خشونت علیه پلیس زدهاند. میدانید که خشونت علیه پلیس، کم نبوده و حدود ۴۵ نیروی پلیس، زخمی شدهاند، یکی از آنها هم از ناحیه سر زخمی شده است.» نکته قابلتوجه اینکه این رسانه از لفظ سرکوب، توسط پلیس که آن را بارها در ناآرامیهای پاییز ۱۴۰۱ ایران بهکار برده بود، استفاده نمیکند.
حال آنکه علت کم شدن «ناآرامی» در خیابانهای فرانسه را حضور زیاد نیروهای پلیس در خیابان میداند و محاکمه سریع کسانی را که به اموال عمومی آسیب زدهاند، عامل موثری در کنترل شدن آشوبها میداند. این اقدامات در میانه ناآرامیهای ایران، اما با عنوان سرکوب یا دستگیری و محاکمه معترضان توسط حکومت، به وسیلهای برای تحریک احساسات و ایجاد حس منفی در میان مردم توسط این رسانه تبدیل شده بود.
سوال دیگری که شبکه اینترنشنال پاسخی دوگانه به آن میدهد این است که معترضان در خیابانهای پاریس چه کسانی هستند؟ کارشناسان اینترنشنال در مواجههای دوگانه با اتفاقات فرانسه و ایران، واژههایی مثل «خیزش انقلابی»، «مردم معترض» و «اعتراضات ضدحکومتی» را درمورد اتفاقات پاییز ۱۴۰۱ در ایران بهکار میبردند و اینطور القا میکردند که حتی خسارت و آسیب به اموال عمومی یک واکنش مردم معترض است.
این واژهها، اما درمورد ناآرامیهای فرانسه جای خود را به «سونامی خشونتبار»، «باندهای خشونتطلب» و «آشوبگران» داده است، معترضان حالا آشوبگرانی هستند که به اموال عمومی آسیب میزنند. تحلیل یکی از کارشناسان اینترنشنال درباره آنچه در خیابانهای فرانسه درحال وقوع است، از این حیث قابلتوجه است: «کسانی که به خیابان آمدهاند بیشتر از آنچه باید به خشونت دست زدهاند... فروشگاهها غارت شدهاند... حتی داروخانهها ویران شدهاند. مغازههای جواهرفروشی غارت شدهاند، درواقع چیزی که باید بگویم این است که گروهی هستند به اسم (کسر) اینها کاری ندارند که اعتراضات و تظاهرات بهدنبال چیست.
اینها بیش از ۳۰۰ نفر هستند و به محض اینکه یک تظاهراتی راه میافتد، وارد عمل میشوند و مغازههایی را که وسایل الکترونیکی، تلفن و ضبطصوت دارد و مکانهایی را که جواهرات و لباس دارند، غارت میکنند، اینها را حتی پلیس هم میشناسد.» نکته قابلتوجه اینکه این شبکه درمورد آنچه در خیابانهای این کشور درحال وقوع است از انقلاب علیه حکومت صحبتی به میان نمیآورد و با تاکید عامل بیشتر این ناآرامی را عموما آشوبگرانی میخواند که حال فرصت جولان پیدا کردهاند: «افرادی که در تجمعات شرکت میکنند، افراد حاشیهشهرها، افراد مربوط به شبکههای دزدی محلهها، افراد مربوط به شبکههای قاچاق، ناراضیهای سیاسی چپ افراطی، کسانی هستند که قبلا در زندان بوده و خارج شدهاند؛ یک مجموعه کاملا نامتجانس. در میان آنچه میبینیم، با هیچ گونه خواست مواجه نیستیم.» یکی دیگر از این کارشناسان میگوید: «معترضان که میتوانیم به آنها بگوییم آشوبگران، دست به سرقت و آشوب میزنند و به هیچ عنوان خواسته مشخصی را دنبال نمیکنند. آشوبگران درحال تخریب و سرقت هستند و هیچ خواسته مشخصی را دنبال نمیکنند.
این ناآرامیها و این جدال بین پلیس و آشوبگرانی که من آنها را اسلامگرایان تندرو و مهاجران حاشیهنشین میخوانم، بههمراه نسل جدید فرانسه در مرکز تخریب و آشوبها آمدهاند.» علاوهبراینکه اینترنشنال در این میان صحبتی از انقلاب نمیکند، از لفظ موش و گربه بازی بین پلیس و مردم درباره این اتفاقات استفاده میکند، یکی از کارشناس این شبکه میگوید: «در محلهای که من زندگی میکنم تا پنج صبح نتوانستیم بخوابیم، چون یک بازی موش و گربه بین پلیس و معترضان وجود داشت و معترضان سعی میکنند با سروصدا و آتش بازی، توجهها را به خود جلب کنند.» از رویکرد رسانهای اینترنشنال برمیآید که این رسانه اعتراضات فرانسه را شورش خیابانی توصیف میکند که عمده افراد آن را شخصیتهای تبهکار و مترصد فرصت برای غارت و آشوب تشکیل میدهند که زندگی مردم را مختل کردهاند و همه مردم بهجز عده معدودی، مخالف این اقدامات هستند. حال آنکه این رسانه در شرایط مشابه در ایران رویکردی کاملا متضاد با آنچه الان اتخاذ کرده، درپیش گرفته بود و اینطور القا میکرد که اعتراضات ایران یک جنبش انقلابی است و معترضان با آتش زدن اماکن، ماشینها و بنرها درحال انجام اقدامی اعتراضی و انقلابی هستند.
بلوغ سیاسی زودرس؛ توجیه منوتو برای روایت متناقض
منوتو در کانال تلگرامی خود در چند روز اخیر تنها دو مطلب مرتبط با پلیس فرانسه منتشر کرده که از آنها نیز فقط یکی به اعتراضات اخیر مربوط میشود. منوتو در اوج اعتراضات فرانسه یکی از دو خبری را که به پلیس فرانسه مربوط میشود به پیدا شدن ۴۰ راس گوسفند توسط پلیس در یک محوطه ۱۰ متری اختصاص داده تا نشان دهد برای این شبکه ارزشهای خبری به نحوی دیگری تعیین شدهاند. منوتو در تنها خبر مرتبط با فرانسه که در کانال تلگرام خود منتشر کرده با رویکردی به پرداخت خبر اقدام کرده است که کاملا متناقض با شیوه این شبکه در پوشش آشوبهای ایران بود. این شبکه در روایت خبر بدون اشاره به برخوردهای پلیس فرانسه صرفا رفتارهای خشن معترضان را مورد اشاره قرار میدهد و مینویسد: «درپی گسترش اعتراضات در فرانسه، شب گذشته یک پارکینگ اتوبوسهای شهری در شمال پاریس به آتش کشیده شد. ظاهرا یک گروه از معترضان با «کوکتلمولوتف» به اتوبوسهای پارکشده حمله کردهاند و حداقل ۱۲ اتوبوس با آتشسوزی عمدی تخریب شدهاند.»
بعد از این روایت یکسوی منوتو بهنقل از شرکت حملونقل عمومی پاریس اقدامات معترضان را غیرقابلقبول میخواند و خسارات به داراییهای این شرکت را محکوم میکند. شبکه منوتو درحالی چنین رویکردی را نسبت به اتفاقات فرانسه دارد که درمورد ایران ماجرا کاملا برعکس بوده و این شبکه بهجای آنکه اقدامات هنجارشکنانهای همچون آموزش ساخت کوکتلمولوتف و استفاده از آن علیه شهروندان را مورد تقبیح قرار دهد، صرفا اخبار برخورد با آشوبگران را با اغراق و تحریف روایت میکرد. شبکه منوتو درحالیکه نسبت به اتفاقات فرانسه بیتوجه است، مرور اتفاقات سال گذشته در ایران و فضاسازی حول آن را در صدر اخبار خود قرار داده است، بهطور مثال در برنامهای که تحتعنوان اتاق خبر در شبکه تلویزیونی منوتو پخش میشود، اخبار ناامیدکننده درمورد ایران در همان ابتدا پخش میشود و خبری مختصر درمورد اتفاقات فرانسه نیز در بخش دوم مورد اشاره قرار میگیرد.
حال آنکه اگر ارزشهای خبری موردتوجه باشد یک برنامه مرتبط با اخبار باید جدیدترین خبر را بازنشر دهد، بهویژه آنکه آن خبر مرتبط با اتفاقات و آشوبهای بزرگی باشد که در چند شب اخیر در پاریس و شهرهای حومه رخ داده است. در برنامه اتاق خبر شبکه منوتو که شنبه ۱۰ تیر از این شبکه پخش شد، سازندگان در بخش ابتدایی برنامه یکواژه جدید خلق کردند و چندین دقیقه به موضوعی تحتعنوان «بلوغ سیاسی زودرس» پرداختند تا نشان دهند معترضان در ایران ولو اگر سن کمی هم داشته باشند، از فهم و درک کافی برای اعتراض برخوردارند. رویکرد متناقض، اما خیلیزود دست آنها را رو میکند؛ چراکه چند دقیقه بعد زمانی که در قسمت دوم برنامه به موضوع اتفاقات فرانسه با عنوان شورش پرداخته میشود، کارشناس دعوتشده معترضان را جوانان و نوجوانان خارجیتبار میخواند تا به این طریق بتواند منطق پشت شکلگیری اعتراضات را زیرسوال ببرد و آن را خشمی کودکانه جلوه دهد. مجری برنامه نیز با عباراتی همچون «آشوبگران با شکستن ویترین فروشگاهها دست به غارت زدند» لفظ شورشی را به آنها اطلاق کند و برخورد با آنها را موجه جلوه دهد.
در قسمت دیگری از برنامه اتاق خبر مجری با پرسیدن این سوال که آیا در جریان مراسم تشییع نوجوان ۱۷ ساله تنشی بین معترضان و پلیس بهوجود آمده، قصد دارد مطابق خط خبری این رسانه اینگونه به مخاطب خود القا کند که رویکرد پلیس با معترضان در فرانسه کاملا منطقی بوده است. کارشناس این شبکه، اما سناریو مجری را برهم زده و از کشته شدن دو نفر خبر میدهد. این کارشناس در ادامه برای موجه جلوه دادن علت مرگ این دو نفر میگوید: «قربانیها قربانیهای پاریس نیستند، یک نفر هنگام غارت مغازهها از بام افتاده و دیگری توسط یک تیرانداز غیررسمی، اینگونه صحنهها نتیجه عمل یک اقلیت بسیار بسیار ناچیز است.» این رسانه درحالی سعی میکند کشتهشدگان حوادث پاریس را نادیده بگیرد که درمورد حوادث ایران نظر دیگری داشته و هرگونه حادثه منجر به فوتی را به التهابات خیابانی مرتبط میدانست.
محک ادعای بیطرفی بیبیسی
بیبیسی فارسی از قدیمیترین رسانههای فارسیزبان خارجی بهحساب میآید و تحت حمایت مالی مستقیم دولت انگلیس قرار دارد. این رسانه نیز در روزهای گذشته پوشش جالبی از حوادثی که در فرانسه رخداده داشته است. مقایسه شیوه و ادبیات روایت این رسانه از حوادث فرانسه و اتفاقات مشابهی که سال گذشته در ایران رخ داد، میتواند محک خوبی برای سنجش ادعاهای پرشمار بیطرفی این رسانه باشد. بیبیسی فارسی در مطلبی با عنوان «چرا میتوانید به بیبیسی اعتماد کنید؟» که بهصورت ثابت در قسمت پایینی سایت خود قرار داده است به تشریح خط مشیهای رسانهای خود پرداخته است.
قبل از مقایسه روایت این بنگاه خبرپراکنی از اعتراضات در ایران و فرانسه، بد نیست سطوری از این متن را مرور کنیم. بیبیسی در این مطلب ادعا میکند که «ما مستقل، بیطرف و راستگو هستیم. ما متعهد به دستیابی به بالاترین استاندارد در زمینه دقت عمل و انصاف هستیم و تلاش میکنیم هرگز از روی عمد مخاطبان خود را گمراه نکنیم.... تعهد ما به رعایت انصاف ستون ارتباط ما با مخاطب براساس اعتماد است. در تمام خروجیها ما هر موضوعی را با بیطرفی دنبال میکنیم و همه نقطهنظرات را حول آن موضوع بازتاب میدهیم.» با وجود این عبارات، نیاز به توضیح بیشتری از آنچه بیبیسی درمورد خود ادعا میکند، وجود ندارد. با توجه به شباهت بسیار بالایی که حوادث روزهای گذشته فرانسه با آشوبهای پاییز سال گذشته در ایران از جهات مختلف دارد، فرصت مناسبی است که ادعاهای بیبیسی فارسی را بسنجیم. از سهشنبه بیبیسی فارسی که بهصورت میانگین چیزی حدود ۱۰۰ پست در کانال تلگرام خود منتشر میکند، بهطور متوسط روزی سه پست را به حوادث فرانسه اختصاص داده است که از مهمترین اخبار این روزهای جهان بهحساب میآید.
میزان پوشش این اتفاقات در صفحه اینستاگرام این رسانه شرایط مشابهی دارد، اما مهمتر از میزان پوشش، نحوه روایت و اطلاعرسانی این رسانه از وقایع فرانسه است. اولین مورد قابلتوجه استفاده بیبیسی از عبارات «آشوب» و «اعتراضات خشونتبار» برای توصیف اعتراضات در فرانسه است؛ درحالیکه حجم خشونتها در اعتراضات پاییز سال گذشته ایران حتما گستردهتر و عمیقتر از فرانسه بوده است، اما بیبیسی فارسی برای توصیف اعتراضات ایران از عباراتی همچون «انقلاب» و «اعتراضات سراسری» استفاده میکرد و هرگز برای توصیف اعمال خشنی که از معترضان و آشوبگران سر میزد، هیچگونه عبارت منفی ازجمله «خشونتبار» و… را به کار نمیبرد. همچنین در روایت جزئیات کنشها و واکنشهای پلیس و معترضان به یکدیگر نیز نکات قابلتاملی وجود دارد. بیبیسی فارسی اعزام نیروهای پلیس فرانسه را با هدف «برقراری نظم» توصیف میکند و معتقد است که «حضور» نیروهای پلیس در نقاط مختلف شهری اعتراضات را «کنترل کرده است» و توانسته «معترضان را تا حدودی از حضور خیابانی منصرف کند»؛ در لابهلای روایت بیبیسی فارسی خبری از اقدامات خشونتآمیز پلیس در مقابله با معترضان نیست.
گویی پلیس فرانسه صرفا با «حضور» خود توانسته اعتراضات را کنترل کند. اما در پوشش اعتراضات ایران خبری از «کنترل اعتراضات توسط پلیس» و «انصراف معترضان از حضور در خیابان» نبود و همگی این توصیفات جانبدارانه جای خود را بهعباراتی با مضمون «سرکوب اعتراضات توسط پلیس» داده بودند. همچنین بیبیسی فارسی در ادامه روایات خاص خود به ذکر جزئیات حملات معترضان به نیروهای پلیس میپردازد. این رسانه در چندین پست مجزا به اعمال خشونتبار معترضان ازجمله «مجروح شدن ۴۵ نیروی پلیس» پرداخته است. بیبیسی حتی از شمارش مواردی که مواد آتشزا بهسمت پلیس پرتاب شده است غافل نمانده و تعداد این پرتابها را ۸۰۰ مورد گزارش کرده است.
این شبکه یک خبر مجزا در رابطه با حمله معترضان به خانه یکی از شهرداران حومه پاریس منتشر کرده و نوشته است معترضان درحالی درصدد آتش زدن خانه شهردار بودند که «همسر و فرزندان ۵ و ۷ ساله این شهردار در خانه در خواب بودند.» این اقدام معترضان فرانسوی حتما یادآور خشونتهای بسیار وحشتناکتری علیه ماموران حافظ امنیت در ایران در جریان حوادث سال گذشته است. درحالیکه هنوز در فرانسه هیچ مامور دولتی یا نیروی پلیسی کشته نشده، اما بیبیسی بخش عمدهای از اخبار خود در رابطه با این حوادث را به روایت خشونتها علیه پلیس اختصاص داده است. اما در زمان آشوبهای سال گذشته ایران بیبیسی فارسی تنها وقتی به کشته شدن نیروهای پلیس یا افرادی غیرنظامی مانند آرمان علیوردی و روحالله عجمیان اشاره میکرد که قصد داشت خبر دستگیری یا برگزاری دادگاه متهمان این جنایات را اعلام کند.
همچنین بیبیسی فارسی از هیچ تلاشی برای ایجاد شک و تردید در دست داشتن آشوبگران در قتلهای مذکور فروگذار نمیکرد، بهطور مثال در ماجرای شهادت آرمان علیوردی فیلم شکنجه او توسط آشوبگران منتشر شده بود و آنها با افتخار از ضرب و شتم آرمان سخن میگفتند که منجر به شهادت او شد. اما بیبیسی با نادیده گرفتن مستندات قطعی سعی در پاک کردن لکه ننگ چنین جنایت هولناکی را از دامان معترضان داشت و نوشت: «رسانههای دولتی ایران مدعیاند که آقای علیوردی در اعتراضات چهارشنبهشب [۱۱ آبان]در تهران مجروح شد و سپس در بیمارستان جان داده است.» در جریان اتفاق مشابه دیگری در ایران آشوبگران در مهاباد به خانه چندین شهروند عادی حمله کردند و وسایل این خانهها را تخریب کردند.
اما در آن زمان بیبیسی فارسی نهتنها نگران ساکنان این خانهها و کودکان خردسالی که در آنها زندگی میکردند نشد، بلکه با انتشار ویدئوی این حرکت وحشیانه نوشت: «معترضان میگویند که اسباب خانه کسی را که جاش [مزدور]میخوانند، بیرون آوردهاند و با آن سنگربندی کردهاند.» همچنین بیبیسی فارسی با ترجمه مقالهای با عنوان «چرا پلیس در ایست بازرسیها مسلح است؟» که در سایت بیبیسی انگلیسی منتشر شده به بررسی علت مسلح بودن پلیس فرانسه در ایستهای بازرسی پرداخته است تا به این نحو شلیک به نوجوان ۱۷ ساله را توجیه کرده باشد. این مقاله با اشاره به آمار بسیار بالای بیکاری و جرم و جنایت در «مناطق حومهای» شهرهای پاریس، اشاره به آمار پایین افرادی که در فرانسه به وسیله شلیک مستقیم نیروهای پلیس در مقایسه با آمریکا و کانادا کشته شدهاند و همچنین نقل دفاعیات مقامات دولتی از قانونی که دست پلیس فرانسه را برای شلیک بازتر میکند، بهصورت غیرمستقیم به دلایل منتقدان این قانون پاسخ داده است. آنچه بررسی شد تنها بخشی از تناقضهای رفتاری آشکار بیبیسی فارسی در روایت اتفاقاتی کاملا مشابه، اما در کشورهایی متفاوت بود، اما بهنظر میرسد همین میزان هم برای قضاوت درباره اینکه بیبیسی فارسی به ادعای خودش چقدر «بیطرف» است و به «دستیابی به بالاترین استاندارد انصاف» متعهد است کافی باشد.
روایت آشوبها در فرانسه به زبان رادیو فردا
موج خشم و تصاویر خشونتباری که از ناآرامیها در فرانسه درحال انتشار است، باعث شده توجه رسانههای دنیا بهسمت این اتفاقات جلب شود. در این میان، اما رادیو فردا درکنار دیگر رسانههای فارسیزبان خارجنشین، در پرداخت به اخبار آشوبها در فرانسه به روایت کلیت ماجرا بسنده کرده و تا جای ممکن جزئیات و اتفاقات درحال وقوع در فرانسه را پوشش نداده است، از طرفی تنها به روایت اتفاقات فرانسه بدون موضعگیری مشخص پرداخته، اما در مواردی هم اشاره میکند موج تخریبها باعث بروز نارضایتی مردم شده است. «میزان تخریب اموال و اماکن عمومی در شامگاه چهارشنبه در شهرهای مختلف کشور ازجمله لیون، تولوز و برست موجی از واکنش شهروندان و مقامهای فرانسه را برانگیخته است.» رادیو فردا در شرح آنچه برای نائل اتفاق افتاده نیز نوشته: «براساس اعلام دستگاه قضایی فرانسه، این نوجوان در خط ویژه اتوبوس درحال رانندگی باسرعت زیاد بود و پشت چراغ قرمز هم توقف نکرد و پلیس به همین دلیل او را متوقف کرده بود.»
این رسانه، اما سعی کرده کمتر به دام تناقضگوییهایی بیفتد که رسانههای فارسیزبان مثل اینترنشنال، بیبیسی و منوتو دچار آن شدهاند. رادیو فردا بهجای این رویکرد تلاش داشته پرداخت دوگانه به ناآرامیها فرانسه و ایران را توجیه کند. نمونه آن گزارشی است که این رسانه در سایت خود منتشر کرده است. در بخشی از این گزارش آمده: «اعتراضاتی که تاکنون چهارشب پیاپی در شهرهای مختلف فرانسه ادامه داشته، شدت خشونتهای غیرقابلتوجیه و غیرقابلقبولش منجر به تخریب گسترده اموال عمومی و خصوصی شده و عمق نفرت معترضانش بهت عمومی را برانگیخته، دلایل مشخص دارد. شناخت این دلایل نهتنها موجب درک این اعتراضات خواهد شد، بلکه مصونیتی دربرابر دام تبلیغات جهتدار حکومتهایی، چون جمهوری اسلامی ایجاد میکند.» این گزارش در شرح دلیل این اعتراضات، مینویسد: «یکی از مهمترین دلایل اعتراضات فرانسه که خود رسانهها و کارشناسان فرانسوی در روزهای اخیر بر آن بسیار تاکید کردهاند، سیاستهای شهرسازی این کشور در دهههای گذشته بوده است.»
آسیب به اموال عمومی و غارت مغازهها اتفاقات ناخوشایندی است و فارغ از اینکه علت اصلی آن کشته شدن نوجوان فرانسوی تحتتاثیر نژادپرستی نهادینهشده در پلیس فرانسه باشد یا ایرادات ساختاری و مشکلات معیشتی مردم این کشور امر مذمومی است. همانطور که اگر این اتفاقات در ایران نیز رخ دهد و منجر به سلب آسایش مردم شود باید آن را نقد کرد. اما از نگاه گردانندگان رسانههای معاند و خارجنشین چنین اقداماتی صرفا زمانی مذموم است که ریشه در مشکلات اقتصادی فرانسه داشته باشد نه ایران.
منبع: فرهیختگان
الان ماله بدست
در حال ماله کشی هستند
سرشون خیلی شلوغه