نشست «تبیین، تقویت و تحکیم نقش خانواده در مواجهه با فرایند جهانی شدن» از سلسله نشستهای نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا با همکاری سازمان سینمایی، سهشنبه (۲۰ تیرماه ۱۴۰۲) با حضور و سخنرانی حجتالاسلام سید علی اصغر تقوی، توحید محرمی و مهرنوش هدایتی در سرای کتاب خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
مهمترین ویژگی جامعه جدید حرکت به سمت جهانی شدن است
در ابتدای این نشست، حجتالاسلام سید علی اصغر تقوی با اشاره به برگزاری نخستین دوره جشنواره بینالمللی فیلم حوا گفت: این جشنواره با همکاری سازمان سینمایی و معاونت توسعه فناوری و مطالعات سینمایی، سلسله نشستهای پژوهشی با محوریت زن و خانواده برگزار میکند که قابل تقدیر است. وقتی از جهانیسازی صحبت میکنیم باید از مولفههای اساسی تحولات اجتماعی در مقیاس جهانی پردهبرداری کنیم و بدانیم با چه پدیدهای روبهرو هستیم. اگر فهم و درک درستی از جهانی شدن داشته باشیم در آن صورت میتوانیم درباره نقش زن و خانواده ایرانی در مواجهه با این فرآیند صحبت کنیم. فرایند دموکراتیک شدن جهان، گفتمان حقوق بشر و شهروند جهانی، گسترش رژیمهای فراملی، به حرکت درآمدن جنبشهای اجتماعی و... مولفههای اساسی تحولات اجتماعی در مقیاس جهانی هستند.
تقوی با تأکید بر اینکه جهان رو به جلو است و نمیتوان در برابر آن ایستاد، ادامه داد: باید با حرکت جهانی همراه شویم، اما بر محمل دیگری سوار نشویم بلکه باید برای حرکت در مسیر جهانی شدن جسارت پیدا کنیم و قدرت نقد و ایدهپردازی را در خود افزایش دهیم و حرف جدیدی برای گفتن داشته باشیم. فرایند جهانی شدن ساختار زندگی بشر را دچار تحولات کرده است. ساختاری که کمتر از گذشته از آداب و رسوم متأثر است و بیشتر قرین آینده است. ابزارهای مختلف جهانی شدن به دنبال فرایند یکسانسازی فرهنگی در جهان است و ما ناخواسته با آن مواجه میشویم. تنها راهی که وجود دارد این است که ما هم تولید کنیم و بسازیم.
این استاد دانشگاه ادامه داد: درباره مفهوم خانواده در دهههای اخیر یک جریان نوساز فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بروز و ظهور پیدا کرده که تغییرات اساسی در بحث خانواده ایجاد کرده است. هر تغییری که در جامعه رخ میدهد، چالشهایی در درون خود دارد که این چالشها دلنگرانیهایی ایجاد میکند. باید منشأ این چالشها را پیدا کنیم و راه حلی برای آن بیابیم. مهمترین ویژگی جامعه جدید حرکت به سمت جهانی شدن است. ازجمله ویژگیهای جهانی شدن در خانواده میتوان به تنوعبخشی در مرجعهای اجتماعی از سوی جوانان و نوجوانان، دشوار کردن هویتسازی سنتی، تولید احساس موقتی بودن و چیرگی این احساس بر ذهن، ایجاد احساس ترس، ناامنی و فروپاشی دیوارها و مرزها و نفوذ به فضای بسته و.. اشاره کرد. افراد الگوهای خود را از مرجعهای اصلی به سمت مراجع بیشمار رسانهای انتقال دادهاند؛ مراجعی که نمیتوان به آنها تکیه کرد، چراکه برداشت و نگاه ما از آنها سطحی است.
تقوی درباره ضرورت عدم انفعال مقابل تکنولوژی گفت: وقتی درک و شناختی از تکنولوژی نداریم در مقابل آن منفعل هستیم. تکنولوژی مولود تمدن دیگر است و آن تمدن در امتداد تمدن ما قرار ندارد؛ بنابراین ما نمیتوانیم درک درستی از آن داشته باشیم. از اینرو در برابر آن منفعل هستیم. این تکنولوژی به شکلی عرضه میشود که ما ناگزیر از پذیرش آن هستیم. با این حال باید الزامات آن را هم بپذیریم. جهانی شدن بستری است که در حال رخ دادن است و ما ناخواسته در آن قرار میگیریم. فرهنگهای مختلف خود را در عرصه جهانی شدن عرضه میکنند و فرهنگی که قویتر باشد، فراگیرتر و موفقتر عمل میکند. جهانیسازی برای ما تهدید، اما جهانیشدن برای ما فرصت است. جهانیسازی فرهنگی است که میخواهد خود را به ما غالب کند، اما ویژگیهایی دارد که با فرهنگ ایرانی اسلامی ما وجه تمایز دارد و این تمایز موجب دلنگرانی ما میشود. اما باید بدانیم دلنگرانی چیزی را درست نمیکند بلکه باید دنبال راهکار باشیم. در حال حاضر یکی از نمودهای جهانیشدن در خانوادههای ایرانی بحران بار اضافه و وظایف سنگینی است که بر عهده آنها قرار دارد. خانوادههای ایرانی وظایف، ارزشها، سنتها، باورها و... دارد که باید آنها را در درون خود حفظ کند که نیاز به مراقبت و مواظبتهایی دارد. این بار اضافی ناشی از الزامات جهانیشدن است.
رسانهها به مفهوم واقعی و حقیقی عشق آسیب زدهاند
مهرنوش هدایتی نیز در این نشست گفت: بدون شک موضوع سینما یا هر رسانه جمعی که از جذابیتهای بصری و حرکتی استفاده میکند به عنوان ابزار فرهنگی اثرگذار یا ابزار ساخت خرده فرهنگ اجتماعی موضوعی مهم و بنیادین است و میتوان از جنبههای مختلف به آن نگاه کرد. بهطور خاص نمیتوان از نقش و سهم سینما و رسانههای جمعی بر تحول شگرفی که در این سالها و دهههای اخیر بر خانواده وارد شده چشمپوشی کرد، چراکه سهم بسیار خاصی دارد. حتی در تحقیقاتی که در سراسر دنیا انجام شده و در تعاملی که با خانوادها بهعنوان خانوادهدرمانگر داریم از بحث تاثیر رسانههایی مانند سینما نمیتوانیم غافل شویم.
وی افزود: این تحول در ساختار، ارزشها، مرزهای میان خانواده و حتی در نقشهای تعریف شده برای خانواده قابل شناسایی و مشهود است. در سالهای اخیر نظام خانواده از طریق رسانههای مختلف از متنی که به صورت نمایشنامه، داستان، رمان و... به یک امر بصری مانند سینما و تئاتر تبدیل شده، ما تحولی از مخالفت با فرهنگ دیگرگرایی یا دیگر محوری یا اخلاق ایثار و فداکاری میبینیم که نقد شدیدی به آن وارد است. این اتفاق باعث میشود رسانهها به جای سوق دادن خانوادهها به سمت رابطه محوری آنها را به سمت فرد محوری پیش ببرند. در رویکردی که به مفهوم خانواده دارم خانواده نه فرد محور نه دگرمحور است بلکه خانواده رابطه محور است. به این معنا که در خانواده مفهوم مستقلی به نام رابطه وجود دارد که فراتر از تک تک افراد است. اگر به نفع خانواده انعطاف نشان میدهیم به معنای از خودگذشتگی نیست بلکه مفهوم عمیقتری به نام ساختار خانواده را به دنبال دارد. مفهومی که به خوبی انتقال داده نمیشود. به این دلیل که چیزی که رسانهها به آن نیاز دارند پایبندی به اصل لذتگرایی به شکل تمامیتخواه و آنی است. خانوادهای که به سمت رابطه محوری حرکت میکند باید از برخی از لذتهای آنی چشمپوشی کند؛ بنابراین میبینیم که رابطه با این خانوادهها نقد میشود و به سمت خانوادههای هستهای، تکفرزند، بیفرزند، تک والد و... سوق داده میشود. این وضعیت چرخه تجاری- اقتصادی را میچرخاند که رسانه سینما و سایر رسانهها در خدمت آن قرار دارند؛ بنابراین فرهنگ فرد محور بر ساختار خانواده آسیب میزند.
این روانشناس عنوان کرد: رسانهها به مفهوم واقعی و حقیقی عشق آسیب زدهاند. مفهوم حقیقی عشق که از طریق رسانهها تحریف شده و آسیب دیده، عشق را از یک عامل اصلی شکلگیری و دوام خانواده به یک مفهوم ناقص تحت عنوان عشق رمانتیک به جامعه ارائه کرده است که بسیار شکننده است. بهنظر من این تعریف تحریفشده از عشق، شبیه به برفی است در آفتاب تموز. عامل تمام شکستهای خانوادگی فقط این عشق تحریف شده نیست، اما اگر روزی فرصت شود نظام خانواده و آسیبهای آن بررسی کنیم تا حد زیادی به این مفهوم تحریف شده از عشق بر میگردیم. در کشور ما تا حدود دو تا سه دهه گذشته ازدواجها مبتنی بر علایق فردی نبود بلکه هیجانی، مبتنی بر مصلحت و بقای نسل، صلاحدید خانوادهها و... بود. قطعا جامعه این اتفاق را بر نتابید که شاهد تغییر و تحولات در این مسیر هستیم. از دو تا سه دهه پیش اعضای خانوادهها احساس کردند کسی را انتخاب کنند که در کنار او احساس خوبی داشته باشد. این امر تا جایی خوب پیش رفت. اما به مرور دچار دگردیسی خطرناکی شد که رسانهها در آن نقش بدی ایفا کردند و عشق را از یک عشق عمیق به یک مفهوم هیجانی که به آن مرحله نخستین عشق مینامیم تقلیل دادند. تحقیقات جهانی نشان میدهد عامل تزلزل خانواده مشکلات عاطفی، هیجانی و عشقی است. هر چند مسائل دیگر نیز در آن دخیل هستند.
وی افزود: ما راهی نداریم بهجز اینکه به جهانیشدن بپیوندیم. قرار نیست مثل جزیرهای تنها خود را درنظر بگیریم. گریزی نداریم و ما هم باید وارد این جریان شویم. تهاجم فرهنگی مانند سیلی است که ما را بهصورت منفعل با خود میبرد. ما باید کاری کنیم که آدمهای سازنده و اثرگذاری در این جریان جهانیشدن باشیم. تحقق این هدف از مدرسه شروع میشود. دانشآموز باید بتواند به معلم، ناظم و همکلاسیهای خود نقد وارد کند و مطالبهگر حق و حقوق خود باشد. اگر جوانان را نقاد بار نیاوریم در برابر اهداف تولید محتوا در جهان با آسیب روبهرو میشوند. در غیر این صورت بهعنوان یک فرد منفعل با جریانهای حاکم حرکت میکنیم و بهجای آنکه روی آنها تاثیر بگذاریم از آنها تاثیر میپذیریم.
برای داشتن دولت و ملت قوی باید خانواده قوی داشته باشیم
توحید محرمی از دیگر سخنرانان حاضر در این نشست گفت: من از حوزه تخصصی خودم یعنی سیاست و حکومت وارد بحث میشوم. من قائل به این نیستم که خانواده باید سیاسی یا حکومتی باشد بلکه سیاست و حکومت باید خدمتگزار خانواده باشند. در دنیای امروز که بازیگرانش دولتها و ملتها هستند، برای داشتن دولت و ملت قوی باید خانواده قوی داشته باشیم تا انسانهای فرهیخته پرورش پیدا کنند و ایران به سمت جهانی شدن برود. فرآیند جهانی شدن برای خود مختصاتی دارد و فرایند جهانی شدن با نظریه دهکده جهانی در دنیا آغاز شده است. آیا ما با جهانی شدن مشکل داریم؟ ما مسلمانان مردمی هستیم که پیامبر ما خاتم الانبیاء است. پس ما جهانی هستیم. در مقوله شیعه ما امام عصر داریم. ما مدعی جهانی شدن هستیم و توانمندیهای لازم در اندیشه دینی ما وجود دارد که جهانی شود؛ بنابراین نباید از جهانی شدن بترسیم.
وی افزود: جهانی شدن در این سالها گسترش پیدا کرده، اما ما جا ماندیم. ما با جهانی شدن مشکلی نداریم بلکه با جهانیسازی مشکل داریم چرا که جهانیسازی یعنی مانند ما فکر کنید. نه تنها ما بلکه بسیاری از ملتها و دولتها با جهانیسازی مشکل دارند. جهانیشدن با توسعه و حمل و نقل و ارتباطات شروع شد. حمل و نقل انسانها و ارتباطات اذهان را به هم نزدیک کرد. جهانی شدن از این نظر اتفاق بزرگی است که فاصلهها را از بین برده و ما را به هم نزدیکتر کرده است. سرعت تولید علم و تکنولوژی به قدری بالا رفته است که از زمان مطرح شدن نظریه جهانی شدن تاکنون، چند لایه به آن اضافه شده است. به همین خاطر میگویم ما عقب هستیم. زمان یک مسیر یکطرفه است و برگشتی ندارد. ما با جهانی شدن هیچ مشکلی نداریم، اما با جهانیسازی مشکل داریم.
محرمی اضافه کرد: جهانی شدن مزایا و معایبی دارد؛ سهولت بهرهگیری از تجربیات بشری یکی از مزایای جهانی شدن است. معایب جهانیسازی نیز سیستمهای یکپارچه و استدلالهای سیستمی است. به این نحو که یا شما با سیستم هستید یا بر علیه آن. آنها میگویند هرچه ما میگوییم باید انجام دهید. آنچه که در خانواده در خصوص جهانی شدن برای ما مهم است مسئله هویت و چیستی است. باید بپرسیم که وجه تمایز خانواده ایرانی با خانوادههای سرزمینهای دیگر چیست؟ این هویت برای خود ویژگی لامکانی و لازمانی پیدا کرده است. در عرصه جهانی نباید مکان و زمان داشته باشید. خانواده میتواند هسته اولیه یک ملت قوی باشد. ملتی که دولتی قوی را به وجود میآورد. دولتی که میتواند در مناسبات جهانی شدن بازیگر قوی باشد. نمیشود خانواده را نادیده بگیریم و توقع داشته باشیم دولت و ملت قوی داشته باشیم. با دولت قوی نمیتوان شعار داد، اما با دانشمندان قوی میتوانیم در عرصه جهانی حرفی برای گفتن داشته باشیم.
این نویسنده درباره ضرورتهای عرضه جهانی شدن نیز اشاره کرد: در عرصه جهانی شدن نباید به دنبال این باشیم که شبیه دیگران شویم بلکه فرهنگ ایرانی اسلامی خودمان را تقویت کنیم. خانواده را نباید محدود به جامعهشناسی و روانشناسی کنیم. در جهان غرب جدید و قدیم شرکتهای خانوادگی داریم. برای بررسی خانواده در جهان امروز باید دیگر حوزههای علمی و تخصصی را نیز در نظر بگیریم و برای تقویت خانواده باید به این حوزهها نیز اجازه ورود بدهیم. در حوزه سینما نیز اگر سینماگران به تنهایی وارد کار شوند با فیلمنامههای ضعیفی روبهرو میشویم. استادان ادبیات، فلسفه، روانشناسی و... باید وارد حوزه سینما بشوند و مباحث خود را با سینماگران مطرح کنند. اگر فیلمنامههای ما ضعیف است به دلیل این است که ادبیات فارسی ما مانند گذشته قوی نیست. اگر ادبیات فارسی ما مانند گذشته قوی بود میتوانستیم قصههای قویتری بنویسیم و فیلمنامههای زیباتری به تصویر بکشیم. نمیتوانیم خانوادهها را در سطح محدود ببینیم و از آنها توقع و کارکردهای جهانی شدن داشته باشیم. تعریف جدیدی از خانواده در عرصه جهانی ارائه شده که مورد قبول ما نیست. ما باید تعریف جدیدی از خانواده ایرانی اسلامی ارائه کنیم. ما در خانواده با چالشهای آموزش، مهاجرت و سالمندی مواجه هستیم.
وی اضافه کرد: در اینکه سینما ارزشهای مشترک انسانی و اعتلای خانواده در سطح جهانی را پیگیری میکند شکی نیست و سینمای ما در این زمینه فعال بوده، هست و خواهد بود. در حوزه ملی، سینمای مستند آسیبشناسی میکند، اما فیلمهای سینمایی ما صرفا وظیفه آسیبشناسی ندارد بلکه روایتسازی و ترسیم وضعیت مطلوب برای جامعه جزو کارکردهای سینما است. در دنیا در کشورهایی که این موضوع مهم است پرداختن به این مقولهها جزو وظایف سینما است. تصویر سیلی زدن دختر به پدرش تصویر خانواده ایرانی نیست. حضور در جهان با ارائه تصاویر غیر واقعی ممکن نیست. اتفاقات و هنرهای موجود در خانواده ایرانی در دنیا ارزشمند است؛ هنر آشپزی، قالی بافی و.. از دل خانوادها بیرون آمده و به صنعت تبدیل شده است.
محرمی در پایان عنوان کرد: یکی از راهکارهای مواجهه با فرآیند جهانی شدن این است که سینما بتواند خانواده اصیل ایرانی را معرفی و عرضه کند. به نظر میرسد در سینما و هر مقوله دیگری که میتواند معرف خانواده ایرانی باشد باید دست به حرکت بزنیم. آنچه ما را فراگرفته یک انقلاب جهانی است و نباید آن را دست کم بگیریم. پدیدههای مدرن الزامات جهانی شدن به دنبال دارند که عموما برای ما ناشناخته هستند. ما باید خانوادهها را با این پدیدهها آشنا کنیم و پدیدههای مدرن که الزامات جهانی شدن دارند برای عموم مردم شناسایی کنیم. عدم آشنایی آنها با این پدیدهها جامعه را دچار مشکل و آسیب میکند. در اینجا جامعه باید وظیفه آموزش را بر عهده بگیرد و پیش از ورود این پدیدهها شناخت و آموزش کافی به خانوادهها برای مقابله با پیامدهای آن را برعهده بگیرد.