آیین رونمایی از کتاب «خانهای برای همه» با حضور مرضیه ذاکری (محقق و نویسنده کتاب)، مرضیه حیدری (پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت)، فضهسادات حسینی (فعال حوزه زنان) و بنتالهدی قابوستیان (مجری کارشناس و پژوهشگر تاریخ شفاهی) در سرای کتاب خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
منصوره قدسیان برای فرزندانش فرصت مشاهده مهیا میکرد
مرضیه حیدری در بخش ابتدایی این نشست گفت: خانم منصوره قدسیان، بانوی شاخص کتاب «خانهای برای همه» را فقط یک مادر نمونه و یک الگو ندیدم و با مطالعه این کتاب احساس کردم که در حال خواندن روایت یک شهر هستم نه یک فرد یا خانواده و بهنوعی تاریخ آن دوره از شهر مشهد از دریچه یک انسان روایت میشود. همچنین در هر برشی از داستان با زندگی شخصیتهای دیگری نیز آشنا میشویم.
وی افزود: یکی از ویژگیهای اثرگذار خانم قدسیان که باعث جریانسازی در زمان خودش شده، شبکهسازی بود. مبنای این شبکهسازی را در دو چیز میدانم؛ نخست اینکه ایشان دلسوز و بیدریغ مهربان بوده و نکته دوم نیز نحوه ارتباط گرفتن ایشان با دیگر افراد بود. این بانو براساس ظرفیت هر فرد و با توجه به روحیات و نیازهای افراد با آنها ارتباط میگرفت. وجود چنین انسانهایی مانند یک دانشگاه است که با شبکهسازی بهراحتی میتوانند داستانهای انسانیت را نسل به نسل منتقل کنند.
این پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت در بیان برخی دیگر از ویژگیهای قهرمان این کتاب گفت: ایشان در نقشهای مختلف خیلی موثر عمل کرده که پررنگترین آنها نقش مادری است. خانم قدسیان پنجره تربیتی را باز میگذاشت و برای فرزندانش فرصت مشاهده مهیا میکرد که همین امر باعث شد که حتی در زمانی که خودش در قید حیات نیست، فرزندانش با تصویر تربیتی که از ایشان داشتند بتوانند به روایت داستان بپردازند. مادر با انسانهای مختلفی در تعامل بوده و فرزندان این فرصت را داشتند که شکل مواجهه مادر را ببینند و حتی این رفتارها را داوری و درباره آنها اظهارنظر کنند. خانم قدسیان ابتدا به بچهها کرامت و عزت میدهد و روحشان را بزرگ و نگاهشان را وسیع میکند و سپس آنها را در انتخاب آزاد میگذارد.
حیدری ادامه داد: احساس کردم «خانهای برای همه» جزو معدود کتابهایی است که در هر صفحه از آن با رویداد و داستان جدیدی از منظر تربیتی مواجه میشویم. چیزی که در همه ماجراهای کتاب مشترک بود این است که بچهها از کودکی میتوانستند راوی باشند و حتی تحلیل کنند. خانم قدسیان از دادن هیچگونه مسئولیتی به بچهها دریغ نداشت و حتی در انجام کار خیر و خرج کردن مهربانی هم آنها را دخیل میکرد. شیوه تربیتی ایشان نشان میدهد که چقدر آسان و کمهزینه میتوان محبت را خرج کرد.
وی در پایان گفت: جای کار زیادی در حوزه معرفی زنان شاخص و موفق وجود دارد. حداقل میتوان برخی از این داستانها را در کتابهای درسی گنجاند. این داستانها باید بهدست همه برسد و حتی ترجمه شوند. چرا باید الگوی بینظیری مانند منصوره قدسیان ناشناخته بماند؛ الگویی که هیچ چیزی را در خود احتکار نمیکرد. اگر این هنر را نداشته باشیم که فضای ساری و جاری زندگی و شخصیت ایشان را نشر دهیم، بهمثابه نابود کردن یک سرمایه ملی است. بهویژه در روزگار کنونی نیاز به شناخت این الگوها داریم؛ الگویی عینی که تاییدکننده بسیاری گفتههاست. شخصیتی مانند منصوره قدسیان میتواند انسان را در فضایی قرار دهد که به این باور برسد اگر در جایی عقبگرد کرد، مقصر خودش بوده است.
هر شخصی در جایگاه خود میتواند یک زن موفق باشد
فضهسادات حسینی نیز در این نشست با اشاره به نهضت روایت زن ایرانی گفت: این نهضت از سال ۱۴۰۱ در جشنواره عمار مورد توجه قرار گرفت که به شناسایی چند بانوی شاخص منجر شد. در ادامه طی فراخوانی از علاقهمندان بهویژه نوجوانان برای شناسایی و روایت زندگی زنان شاخص دعوت شد که اتفاق بزرگی بود. تولید آثار مستند و یا فیلم در کنار انتشار کتاب میتواند یک گام رو به جلو در این زمینه باشد.
وی ادامه داد: موظف هستیم که به کودکان و نوجوانان الگوی مناسب و موفق معرفی کنیم، زیرا در موارد بسیاری الگوی بچهها، شخصیتهای تلویزیونی، سینمایی یا افراد معروف در فضای مجازی هستند و بچهها فکر میکنند اگر کسی میخواهد موفق باشد و پیشرفت کند، باید شبیه آن بازیگر یا شخصیت مجازی باشد. اینکه بتوانیم از دل کوچه پسکوچهها، الگوهای واقعی و موفق را شناسایی و معرفی کنیم، خیلی ارزشمند است. باید خوراکهای متنوع برای سلیقههای مختلف در دسترس قرار گیرد و زنان موفق را بهطور گسترده و از روشهای مختلف معرفی کرد.
این فعال حوزه زنان ادامه داد: هر وقت خواستیم از زن موفق حرف بزنیم، کسی را معرفی کردیم که مادر نمونه برای چند فرزند، در عینحال یک کدبانو و همسر خوب و در جامعه یک فرد موفق مانند استاد دانشگاه و ... بوده است؛ یعنی یک زن دستنیافتنی یا بسیار انگشتشمار. شاید خیلیها دوست دارند همه این ویژگیها را با هم داشته باشند، ولی ابزار و موقعیت لازم را در اختیار ندارند. معتقدم که به تعداد همه زنان الگو وجود دارد. هر شخصی در جایگاه خود اعم از کارمند، فعال اجتماعی، استاد دانشگاه، معلم، پزشک، مادر و ... میتواند یک زن موفق باشد. در فراخوانی که برای دانشآموزان در زمینه شناسایی و معرفی زنان شاخص منتشر شد، بیشتر بچهها سراغ معلم، مادر یا مادربزرگ خود رفته بودند. همین کودک و نوجوان در ادامه میتواند دیدش را وسیعتر کرده و معیارهای دیگری را نیز مدنظر قرار دهد. از نتیجه این گرایش کودکان میتوان فهمید که چقدر دنیای او با دنیای معلم و مادرش گره خورده است و چقدر این انسانهای دستیافتنی میتوانند اثرگذار باشند.
حسینی افزود: در دنیایی که فردگرایی ترویج میشود و شکل خانواده تغییر کرده و حتی انسانها نسبت به زندگی یکدیگر بیتفاوت شدهاند، زندگی امثال منصوره قدسیان میتواند بسیار اثرگذار باشد. ابتدا باید این افراد را بهعنوان گنجینههایی ارزشمند شناسایی و بعد آنها را به دیگران معرفی کنیم. این کار میتواند در یک بستر درست از یک محله شروع شود و در ادامه این الگوها در سطحی گستردهتر به شهر، کشور و حتی در وسعتی خارج از مرزهای کشور معرفی شوند. هرکدام به سهم خودمان باید قدمهایی در این زمینه برداریم و درباره قدمهای برداشته شده حرف بزنیم تا در ادامه مسیر با دقت و سرعت بیشتری پیش برویم.
مادری که در دهههای ۲۰ و ۳۰ زندگیاش با کتاب آمیخته بود
مرضیه ذاکری؛ محقق و نویسنده کتاب «خانهای برای همه» در بخش پایانی این نشست، ضمن خوانش سطرهایی از این کتاب، گفت: داستان نگارش این کتاب به سالهای ۹۳ و ۹۴ بازمیگردد که پروژه امور تربیتی در دفتر جبهه مطالعات انقلاب اسلامی کلید خورد. در این پروژه با یک سری از مربیهای پرورشی مدارس گفتگوهایی صورت میگرفت که یکی از این افراد سعیده صدیقزاده، مربی پرورشی در یک دبیرستان بود که از همان گفتوگوی نخست، خاص بودن مادرش نمود داشت. اولین جملهای که وی درباره مادرش گفت این بود که «مادر من فقط مادرم نبود؛ معلم، راهنما و مربی من بود.» وی بیان کرد که مادرش متولد ۱۳۰۰ بوده، ولی با وجود شرایط اجتماعی آن دوره بهویژه برای زنان و دختران، مدرک ششم ابتدایی داشت که برای آن دوره خیلی مهم بود. میگفت مادرم با کتاب راه میرفت، آشپزی میکرد و حتی با کتاب میخوابید و در واقع زندگیاش با کتاب آمیخته بود. در آشپزخانه، اتاق و پذیرایی متناسب با فضای هر نقطه از خانه کتابخانهای کوچک داشت. این شیوه زندگی در دهههای ۲۰ و ۳۰ خیلی مهم بود؛ لذا در همان مصاحبه نخست متوجه شدیم با زن و مادری خاص نسبت به زمانه خودش مواجه هستیم و باید این مادر و زندگیاش را روایت کنیم.
وی ادامه داد: پروسه نوشتن این کتاب چند سالی فاصله افتاد و در این مدت یکی از شاگردان خانم صدیقزاده، داوطلبانه یکسری داستانهای کوتاه را از زندگی منصوره قدسیان روایت کرده بود. در ادامه مصاحبهها را تکمیل و با افراد دیگری ازجمله نوههای ایشان مصاحبههایی انجام دادیم که خاطرههای شیرین و جذابی از مادربزرگشان داشتند. به دلیل محدودیتهای دوره شیوع کرونا، گروهی در فضای مجازی تشکیل شد و از همه نوهها خواستیم خاطراتشان را به اشتراک بگذارند که نتیجه کار، جمعآوری تعداد زیادی عکس و خاطره بود.
ذاکری اضافه کرد: به بیان فرزندان و نوهها، زندگی مادرجان جذابیتهای زیادی داشت که احساس کردیم باید روایت شود، اما چیزی که خیلی برایم جالب بود این است که همه اینها جزو روال عادی زندگی منصوره قدسیان بوده نه کارهایی مقطعی، نمایشی، هیجانی و یا از روی جوزدگی. او نمیتوانست طور دیگری زندگی کند. باور و اعتقاد عمیقی که به کارها و طرز فکرش داشت، از اعتقادات دینی او نشأت میگرفت.