حجتالاسلام ابراهیم کلانتری در جلسه چهل و سوم از سلسله مباحث «جهاد تبیین»، ضمن تبریک بیستوچهارم ذیالحجه روز مباهله، تصریح کرد: این روز، در حقیقت یکی از نقطههای عطف تاریخی صدر اسلام است.
او در ادامه به جریان شناسی تاریخ معاصر ایران پرداخت و گفت: اگر بخواهیم به لحاظ سیاسی در تاریخ معاصر، تحلیل جریان شناسی انجام دهیم، دو کلان جریان فکری در تاریخ سیاسی کشور ما وجود دارد. دو کلان جریان فکری که هم در حوزه سیاست، هم در حوزه فرهنگ و هم در حوزه اقتصاد، روبروی هم قرار دارند.
این استاد حوزه و دانشگاه گفت: از عصر قاجار و دوره ناصرالدین شاه، جریان روشنفکری در ایران، تحت عنوان "منورالفکری" آغاز میشود. اگر بخواهیم مشخصاً نام ببریم، سه نفر از پرچمداران منور الفکری در ایران که تلاش زیادی برای نهادینه کردن آن در کشور انجام دادند، عبارتند از؛ میرزا مَلکَم خان، میرزا فتحعلی خان آخوند زاده و حاج سیاح محلاتی. میرزا ملکم خان که ارمنی الاصل بود و سپس مسلمان شده و اهل اصفهان بوده است، آخوند زاده که تبریزی بوده و پدری روحانی داشته و حاج سیاح محلاتی که سیاح و جهانگرد بوده است و خاطرات خود را در دو کتاب به نامهای "سفرنامه حاج سیاح محلاتی" که حاوی خاطرات خارج از کشور و کتاب "خاطرات حاج سیاح محلاتی"، که شامل خاطرات داخلی خود میباشد، نوشته است. اینها پرچمداران اولیه روشنفکری در ایران هستند، که نگاه کلی آنان، این بود که اگر بخواهیم کشور پیشرفت کند و از این انحطاط اقتصادی و اخلاقی و استبداد قاجار نجات پیدا کند، هیچ راهی وجود ندارد مگر اینکه باید از فَرق سر تا ناخن پا فرنگی شود.
او ادامه داد: اولین جرقه روشنفکری این چنین زده میشود که پوشش و آرایش و به طور کل سبک زندگی باید فرنگی باشد؛ این اولین جریان روشنفکری در کشور بود. به تعبیر مقام معظم رهبری، روشنفکری در ایران از ابتدا بیمار متولد شد. یعنی اینها تحفهای که بعد از رفتن به اروپا به ارمغان آوردند چنین چیزی بود.
تولیت حرم مطهر شاهچراغ (ع) افزود: این افراد، علم اروپا را نیاوردند، سختکوشی و نظم و صرفهجویی نهادینه شده در فرهنگ اروپاییها را نیاوردند، بلکه ظاهر و پوشش و نیمه عریانی را آوردند. کنار رفتن لباسهای محلی، استفاده از کراوات، نیمه عریان شدن، اصلاح صورت آنچنانی و مشروب و اختلال زن و مرد را که آن جا دیدند به اینجا آوردند.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی پیرامون ویژگیهای نخستین جریان روشنفکری در ایران، گفت: این جریان، سه مشخصه اصلی داشته است؛ نخست، تقلید صد درصدی ظواهر و فرهنگ غرب. ضمن اینکه به شدت با تقلید در دین مبارزه میکردند، اما با همه وجود، مقلّد غرب بودند. آنها به دنبال فلسفه مثلا نحوه پوشش در غرب نبودند، بلکه فقط میخواستند دقیقاً و عین آن در اینجا اجرا شود. آنها تقلید در بی بند و باری را جایز میدانستند، ولی تقلید در دینداری را نمیپذیرفتند.
او پیرامون دومین ویژگی گفت: مشخصه دوم، ضدیت با دین و همه شؤونات دینی بود. با صدای بلند اقرار میکردند آنچه که عامل بیچارگی ما میباشد، دین است که باید برچیده شود.
این استاد حوزه و دانشگاه در مورد ویژگی سوم جریان روشنفکری اولیه در تاریخ معاصر ایران گفت: سومین ویژگی، ضدیت با فرهنگ، تمدن و سنتهای کهن ایرانی بود. سنتهای کهنی که در کشور ما ریشههای چند صد ساله داشته است را به تمسخر گرفته و خواستار برچیده شدن آن بودند. این جریانی است تحت عنوان منورالفکری که در زمان رضاخان در فرهنگستان لغت فارسی، روشنفکری را جایگزین آن کردند. این جریان، مقلّد جدی فرهنگ و تمدن غربی است که در عصرقاجار بهصورت بیمار در کشور ما متولد شد.
کلانتری عنوان کرد: روبروی آن، یک جریان فکر دینی است که جریان روشنفکری میخواهد با این جریان دینی مبارزه کند. جریانی که معتقد است با همه وجود باید معتقد و ملتزم به اسلام باشیم، از ارزشهای اسلامی دفاع کرده و برای نهادینه شدن آن تلاش کنیم. این دو کلان جریان روبروی هم قرار داشته و دارند.
او تصریح کرد: در داخل جریان روشنفکری، شعبههای مختلفی ایجاد میشود؛ از جمله روشنفکری دینی، مانند مرحوم شریعتی، جلال آل احمد، بازرگان، سحابی و نهضت آزادی. خود آنها هم همین اصطلاح روشنفکری دینی را بهکار میبردند. این یکی از شعبههای روشنفکری است که میخواهد با آن جریان روشنفکری افراطی مقابله کند و روشنفکری دینی را مطرح میکند، یعنی در عین حال که معتقد به دین هستیم تلاش میکنیم داشتههای اروپا و فرهنگ و تمدن را هم حفظ کنیم.
این استاد دانشگاه تهران گفت: از این طرف، شاهد جریانی به نام تحجّر هستیم که شعبهای از جریان تفکر دینی است. از درون کلان جریان دینی که در مقابل جریان روشنفکری است، فکر متحجّرانه شکل میگیرد، انجمن حجتیه متعلق به این جریان است.
تولیت حرم مطهر شاهچراغ (ع) گفت: آنچه در انقلاب اسلامی اتفاق افتاده، پیروزی جریان تفکر دینی ناب اسلامی به رهبری یک اسلامشناس فقیهِ مؤمن ملتزم متعهد به اسلام ناب است که در این مقطع تاریخی، این جریان به اوج میرسد و حاکمیت را به دست میگیرد.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی با اشاره به جایگاه رفیع علم در اسلام گفت: در اسلام ناب، علم یک جریان خیلی جدی، همه جانبه و مورد تشویق اسلام است. این تفکر به پیروزی میرسد و انقلاب شکل میگیرد. بعد از انقلاب نیز این دو جریان روبروی هم هستند و امروز نیز همینطور است و جریان روشنفکری بیمار، کما فی السابق به حیات خود ادامه داده و از تمام فرصتها استفاده میکند، روزنامه، تریبون، کرسی تدریس و مجله دارد و مسیر خود را طی میکند و روبروی تفکر ناب اسلامی ایستاده است.