نزاع خونین برای یک الاغ و ۲ گوسفند/ یک نفر به قتل رسید

مرداد ماه سال ۱۴۰۱ رسیدگی به مرگ مرموز یکی از اعضای شورای روستا‌های غرب تهران، در یک بیمارستان در دستور کار بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت.

تیم جنایی بلافاصله بالای سر جسد که به سردخانه منتقل شده بوده رفته و تحقیقات برای روشن شدن راز ماجرا آغاز شد. در بررسی‌های به عمل آمده مشخص شد دو هفته قبل این مرد با دهیار روستای سنگان درگیری خونینی داشته که در آن نزاع از ناحیه گردن مورد اصابت ضربه چاقو قرار گرفته و به بیمارستان منتقل شده بود.
در حالی که کادر درمان تلاش خود را برای مداوای این فرد انجام دادند، اما او بعد از ۲ هفته دست و پنجه نرم کردن با مرگ سرانجام جانش را از دست داد.

بدین ترتیب رسیدگی به این پرونده در دستور کار بازپرس جنایی قرار گرفت تا راز ماجرا روشن شود.

درگیری به خاطر یک الاغ

تحقیقات از شاهدان ماجرا آغاز شد و یکی از آن‌ها که در صحنه جنایت حضور داشت در شرح ماجرا گفت: «روز حادثه من به همراه دهیار روستا و چند نفر از اهالی روستای سنگان که در اطراف کن واقع شده است؛ در حال گپ زدن در قسمت کوهستانی روستا بودیم. هوا بارانی و جاده لغزنده بود. قرار بود راهداری برای رسیدگی به وضعیت جاده به روستا بیاید که دیدیم مردی به نام امید که از اعضای شورای روستای همجوار بود، همراه یک الاغ و ۲ گوسفند از مسیر یک روستای دیگر به سمت روستای ما آمد. دهیار می‌گفت باید این احشام را از اینجا ببری و او اعتنا نمی‌کرد. به خاطر همین با هم درگیری لفظی پیدا کردند و امید با چوبدستی به دهیار ضربه‌ای زد که او خشمگین شد. بعد دهیار سمت ماشین خود رفت و یک چاقو بیرون آورد و با آن ضربه‌ای به گردن امید زد.»

با اطلاعات به دست آمده از شاهدان ماجرا و دیگر ادله موجود در پرونده دهیار روستای سنگان به اتهام قتل تحت تعقیب قرار گرفت و سرانجام در منزل یکی از بستگان خود شناسایی و دستگیر شد.

اعتراف به قتل

متهم بعد از مواجهه با قاضی جنایی به قتل اعتراف کرد و گفت: «مهندس عمران هستم و همیشه سرم در کار و درس خودم بوده است. مدتی قبل پیشنهاد شد که دهیار روستای سنگان شوم و با توجه به عدم سوء پیشینه بخشداری حکم دهیاری من را داد. وقتی کارم را شروع کردم امید که با من نسبت فامیلی داشت می‌خواست به من باج بدهد تا ساخت و ساز غیرمجاز خود را ادامه دهد. اما فکرش را هم نمی‌کرد که من جلوی او را بگیرم و مانع ادامه فعالیت‌های غیرمجازش شوم. برای همین از من کینه به دل گرفت.»

متهم در ادامه در مورد روز حادثه گفت: «آن روز وقتی امید را دیدم بین ما درگیری رخ داد، اما من می‌دانستم که علت اصلی این جر و بحث همان کینه‌ای است که امید از من به دل گرفته بود. وقتی جر و بحث بالا گرفت او من را بشدت کتک زد. فرزند من در خودرو بود و از دیدن این صحنه خیلی ترسیده بود. برای همین من خیلی خشمگین شدم. به حدی عصبانی بودم که از ماشینم چاقویی بیرون آورده و با آن به امید ضربه زدم، اما من قصد کشتن او را نداشتم و الان بشدت پشیمانم. از روز درگیری تا به حال به حدی عذاب وجدان دارم که یک شب خواب راحت نداشته‌ام. من نمی‌خواستم فرار کنم فقط به خانه یکی از بستگان خود در شهر‌های اطراف رفتم تا حال امید بهتر شده و رضایت او را جلب کنم.»

متهم در مورد علت همراه داشتن چاقو گفت: «ما همیشه در روستا گوسفند قربانی می‌کردیم برای همین چاقو همراهم بود.»

بنا بر این گزارش بازپرس محمدمهدی براعه بعد از بررسی اوراق پرونده و اخذ آخرین دفاع از متهم او را گناهکار تشخیص داده و با صدور قرار جلب دادرسی برای دهیاری اتهام مباشرت در قتل عمدی صادر کرد.

به این ترتیب متهم بزودی با صدور کیفرخواست برای دفاع از عنوان اتهامی پای میز محاکمه خواهد رفت.

منبع: ایران

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۱:۱۱ ۳۱ تير ۱۴۰۲
چه مسخره تعریف کرده. با چوب زد به امید اونم با چاقو زد به گردنش. خخخ
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۱:۱۳ ۳۰ تير ۱۴۰۲
قسمت کوهستانی روستا پشت حیاط منزلشونه احتمالا یه قسمت ساحلی هم داره که چند متر اونطرفتر از حیاط منزل قرار گرفته
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۱:۱۱ ۳۰ تير ۱۴۰۲
من نمیدونم جا قحطیه ضربه چاقو رو مستقیم به قلب و گردن میزنن بعد مثل چی پشیمون میشن اسکلن واقعا بعضیا
Iran (Islamic Republic of)
غفار
۰۸:۵۱ ۲۹ تير ۱۴۰۲
مرداد ماه سال ۱۴۰۱ رسیدگی به مرگ مرموز یکی از اعضای شورای روستا‌های غرب تهران، در یک بیمارستان در دستور کار بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت.
Iran (Islamic Republic of)
غفار
۱۵:۵۹ ۳۰ تير ۱۴۰۲
اومای گاد
Iran (Islamic Republic of)
taypanrigi
۰۳:۵۱ ۲۹ تير ۱۴۰۲
دروغ میگه ..همون حرف شاهد که گفته بهش باید از اینجا بروی و فلان راسته...
معلوم شد که دهیار تازه به کار دهیار مشغول شده و ادعای کاذب پیدا کرد و میخواست به دیگرون و آقای امید که سوار خر و با دوگوسفند بفهموند که اینجا دیگه جای گوسفند داری و فلان نیست بعد درگیر شدن...
همینکه میگه نخواشتم بکشم طرف رو خیلی رو اعصاب آدم هست..
آخه مردکه اگ نمیخواستی بکشی و قصدت کشتن نبود چرا بجای چاقو. دست به چوب و یا زنجیر نمیشدی؟؟
خوب معلومه فرار کردی وگرنه باید در جا خودت معرفی میکردی
Iran (Islamic Republic of)
باران
۱۵:۵۱ ۲۸ تير ۱۴۰۲
بازم عدم کنترل خشم بلای جان یک تحصیل کرده مملکت شد

کی مقامات اموزش و پرورش مون از خواب بیدار میشن
اینکه همش تو مدارس آیه و حدیث و پندهای سعدی و... بخوانیم ک عدم کنترل خشم خطرناکه پند آموز و جنبه آموزشی نداره

باید مهارت زندگی و شغلی و غیره ب فرزندان ایرانی بصورت عملی آموزش داده بشه

سازمانها متولی تربیتی و قضایی هم وجود داشته ک در صورت تکرار اذیت های از طرف شهروندانی بتوان شکایت کرد

ما سه سال هس از طرف سر وصدای مزاحم فوتبال بازی نوجوان همسایه اسایش نداشتیم هیچ اداره و سازمانی هم شکایت ما رو قبول نمیکرد والدین نوجوان هم . حالا والدینش یک دوچرخه خریدن مشغوله
واقعا خیلی عذاب هس
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۹:۱۱ ۲۸ تير ۱۴۰۲
با اطلاعات به دست آمده از شاهدان ماجرا و دیگر ادله موجود در پرونده دهیار روستای سنگان به اتهام قتل تحت تعقیب قرار گرفت و سرانجام در منزل یکی از بستگان خود شناسایی و دستگیر شد.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۸:۴۰ ۲۸ تير ۱۴۰۲
تحقیقات از شاهدان ماجرا آغاز شد و یکی از آن‌ها که در صحنه جنایت حضور داشت در شرح ماجرا گفت: «روز حادثه من به همراه دهیار روستا و چند نفر از اهالی روستای سنگان که در اطراف کن واقع شده است؛ در حال گپ زدن در قسمت کوهستانی روستا بودیم.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۱:۲۷ ۳۰ تير ۱۴۰۲
خب که چی؟
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۷:۵۶ ۲۸ تير ۱۴۰۲
تبریک به دادگستری بخاطر عدل و دادی که تو مملکت حاکم کرده و هیشکی دیگه تو این مملکت نگران ظلم و حق خوری اش نیست و همه با کمال آسایش و آرامش به کار و زندگی اشون مشغولن
آخرین اخبار