حجتالاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان، استاد حوزه و دانشگاه در هیئت میثاق با شهدا درباره نقش رهایی در زندگی انسان گفت: رهایی برای انسان یک آرزوی بزرگ و یک ارزش ذاتی است. تصور رهایی برای انسانِ اسیر این دنیا تصور لذتبخش است. ما در دنیا نهتنها به امور تکوینی اسیر هستیم، بلکه دیگران دائماً از زمین و آسمان به دنبال اسارت بیشتر ما هستند.
حجتالاسلام پناهیان ادامه داد: اگر به دنبال رهایی نباشیم، اسارت ما بیشتر خواهد شد. انسان به صورت تصادفی به رهایی نمیرسد. او با رنج و تلاش به رهایی خواهد رسید. تصور رهایی مطلوب به انسان کمک میکند تا افق زندگی خود را بالا ببرد. درحالی که بعضیها حال اسیر دارند و در این حال جاخوش کردند، که مورد غضب خداوند متعال خواهند بود.
این سخنران مذهبی درباره رهایی در وجوه آگاهی و اندیشه توضیح داد: این رهایی جزو بخش مهمی از رهایی وجود انسان است. انسان با رهایی است، که عرصه آگاهی و اندیشه زندگی خود را آغاز میکند. او با کنجکاوی هرچه را که مقابلش هست، امتحان میکند. پدر و مادر باید تا ۷ سال به این رهایی کودک احترام بگذارند. او مانند سلطان و پدر و مادر مانند دو عبد باید به رهایی او احترام بگذارند. برای اینکه زندگیاش آغاز شود، باید این رهایی را تجربه کند.
به گفته وی، اگر کسی در این ۷ سال رهایی در عالم اندیشه و خلاقیت را (کنجکاوی) تجربه نکرد، تا پایان عمر صدمات جبران ناپذیری میبیند. در آغاز دبستان هر معلمی باید بررسی کند، که آیا این کودک صدمه دیده است یا نه. اگر کودک صدمه دیده است، آنها باید تا حدی جبران کنند. مجدد در دبستان رهایی به صورت دیگری تمهید میشود. با این حال، رهایی در آسمان اندیشه برای حیات انسان ارزش والاست.
حجتالاسلام پناهیان با بیان اینکه وقتی انسان رشد کرد، باید رهایی خود را در عالم اندیشه مدیریت کند، خاطرنشان کرد: در کودکی این رهایی کنترل نمیشود، ولی بعد از اینکه در عرصه اندیشه وارد شد، فقط کسانی که رها هستند، تولید دانش میکنند. منظور از حکمت تولید دانش است. حکمت یعنی از کمترین اطلاعات به بالاترین نتایج رسیدن. حکمت در پزشکی یعنی حدس بالینی زدن. ما در همه دانشها به حکمت نیاز داریم؛ وگرنه باید مثل مورچهها حرکت کنیم. در جهانی که داشتن حکمت میتواند ما را با سرعت نور حرکت دهد.
این استاد حوزه و دانشگاه درباره وضعیت دانشگاهها گفت: در دانشگاهها بلایی به سر رهایی اندیشه میآورند، که منجر میشود اکثریت مطلق دانشجویان دانشمند نشوند. خب این چه وضع بروکراسی اداری است؟