کشیدن پرده نقاشی سرگرمی بود که لایه‌های پایین و کارگری جامعه بدون آموزش و براساس ذوق خود دست به آن زدند.

این پرده پرده ایست ز صبر و وفای یار/ این پرده پره بدرد ز عاشقان/ یعنی که راز نهان را کند بیان/ زین پرده راز رشک و حسد می‌شود بیان/ زین پرده رمز معیشت شود بیان...

این‌ها ابیات ابتدایی پرده‌خوانی عاشورایی مرشد میرزاعلی است که ماجرای بازگشت اسرای کربلا به دشت کربلا و دیدار با قبور مطهر شهدا را بیان می‌کند. مرشد میرزا علی در برابر دیدگان مخاطب پرده‌ای را قرار داده که شمایل مبارک امام سجاد (ع)، حضرت زینب (س) و چندی دیگر از اصحاب امام حسین (ع) در آن تصویر شده است. بخش‌های دیگر تصویر نیز حوادثی دیگر از عاشورا را نقل می‌کند.

مرشد میرزاعلی به عنوان نقال این پرده بعد از خواندن ابیات فوق از زبان امام سجاد (ع) و حضرت زینب (س) فراق برادر، شهادت حضرت رقیه (س) و حوادثی اینچنین را روایت می‌کند. به طوری که ببیننده غرق در تصویر پرده و مرثیه مرشد می‌شود و روضه جاری می‌شود، روضه‌ای از جنش هنر اسلامی و در سبک نقاشی قهوه‌خانه‌ای با موضوع عاشورا.

قهوه‌خانه‌

اعتلای نقاشی قهوه‌خانه‌ای به دست طبقه پایین جامعه

در دوران صفویه وقتی شیعه در ایران رسمیت پیدا کرد هنر هم دست به ابداعات جدید و خلاقانه‌ای زد. از آن جمله نقاشی قهوه‌خانه‌ای بود. این سبک نقاشی در ابتدا نه روی پرده بلکه بر روی چوب و کاشی نقش می‌بست و درحمام‌ها و زورخانه‌ای قدیمی نصب می‌شد. در زمان قاجار این نقاشی‌ها به روی بوم راه پیدا کردند و بعد هم برای سرگرمی و داستان‌گویی به قهوه‌خانه‌ها برده شدند.

خود قهوه‌خانه محصول دوران صفویه و مکانی تفریحی و فرهنگی برای اعیان و اشراف بوده است. اما به موازات انتقال نقاشی متاثر از شمایل‌نگاری که بعد‌ها نقاشی قهوه‌خانه‌ای نامیده شد و به قهوه‌خانه رفت، خود این مکان هم در طی سالیان به محل تجمعی برای قشر پایین دست جامعه و کارگران مبدل شد. افراد به قهوه‌خانه می‌رفتند تا دمی استراحت کنند و در این بین به عنوان سرگرمی کم‌کم پرده‌هایی وارد قهوه‌خانه شد که نقال از روی آن‌ها داستان تعریف می‌کرد و چه چیزی بهتر از شنیدن قصه حین استراحت و خستگی به در کردن.

در واقع کشیدن پرده نقاشی سرگرمی بود که لایه‌های پایین و کارگری جامعه بدون آموزش و براساس ذوق خود دست به آن زدند تا از طریق آن روایت‌های پهلوانی، اسطوره‌ای و مذهبی را نقالی کنند.

 بعد‌ها این هنر حتی به کاشی‌کاری هم راه پیدا کرد و تصاویر حماسی و اسطوره‌ای بر کاشی‌های قهوه‌خانه‌ها، حسینیه‌ها و تکایا نقش بست.

حماسه، اسطوره و مذهب

دو موضوع مهم نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای یکی داستان‌های حماسی شاهنامه بود و دیگری روایت تقابل اوصیاء و اشقیاء در عاشورا. نقاشی قهوه خانه‌ای با موضوع عاشورا و پرده‌خوانی عاشورایی نگاهی به تعزیه و پیشنیه چندهزارساله آن هم داشت. با این تفاوت که بسیاری از پرده‌های قهوه‌خانه‌ای با موضوع عاشورا «خیالی‌نگاری» هستند و نقاش بخشی از ارادت و هنر خود نسبت به اهل‌بیت (ع) را روی پرده می‌آورد بدون آنکه تصویرش لزوما واقعیت داشته باشد.

 در واقع آنچه در پرده خوانی قهوه‌خانه‌ای مهم بود صحبت از روحیه استبدادستیزی و تجلیل از آزادگی و آزاده زیستن بود، به علاوه که نم اشکی در محبت اباعبدالله هم از کارگری که برای رفع خستگی به قهوه‌خانه آمده بود می‌گرفت و روحش را جلا می‌داد.

نقاشی قهوه‌خانه‌ای

از ویژگی‌های نقاشی قهوه‌خانه‌ای با موضوع عاشورا به جز «خیالی‌نگاری»، سادگی در تصویر و روایت است. نقاشان این آثار نقاشی را نه با اصول و سبک مورد پذیرش نقاش‌های حرفه‌ای و نه با آنچه سبک و اصول غربی خوانده می‌شود انجام نمی‌دادند. درواقع نقاشی قهوه‌خانه‌ای پیدایش سبک جدیدی از نقاشی در زیرگروه هنر اسلامی بود که حتی بسیاری از نشانه‌های آن در پرده‌های دیگر تکرار می‌شد. مثلا در اکثر پرده‌هایی که قتلگاه امام حسین (ع) تصویر می‌شود فرشته‌ها بالای سر قتلگاه حضور دارند؛ و یا در مثالی دیگر در پرده‌های عاشورایی اسامی افراد تصویر شده در کنارشان نوشته می‌شود.

روایت‌های متعدد در یک قاب

از پرده‌های معروف با موضوع عاشورا و شهادت امام حسین (ع)، پرده قیام مختار است. پرده‌خوان داستان قیام مختار، سرنوشت اشقیاء و نحوه مرگ آنان را معمولا با چاشنی و طنز و اغراق بیان می‌کند.

اکثر پرده‌های عاشورایی تمام اتفاقات مهم حادثه عاشورا در یک پرده به تصویر می‌کشند. به این صورت که در گوشه‌ای از تصویر یک ماجرا و در گوشه دیگر با فاصله‌ای کم ماجرای دیگر تصویر می‌شود. این کار بیشتر به خاطر عوض نکردن پرده‌ها حین نقالی و همچنین راحتی جابه‌جایی پرده برای نقال بود که گاهی می‌خواست از این شهر به شهر دیگر برود.

منبع : فارس

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.