عقربهها ساعت ۱۸ چهارشنبه بیست و دوم شهریور ماه را نشان میداد که فریادهای ناشی از مشاجره زن و شوهری جوان از یک مدرسه غیر انتفاعی پسرانه، سکوت عصرگاهی محله تهرانسر را در هم شکست و دقایقی بعد، قتل هولناک یک زن جوان به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ گزارش شد.
طولی نکشید که ماجرای به قتل رسیدن زن جوان در بیسیمهای ماموران کلانتری ۱۵۰ تهرانسر پیچید و خیلی زود قاضی وحید ناصری از شعبه چهارم دادسرای امور جنایی، به همراه تیم تحقیق راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.
تیم جنایی در پاگرد طبقه اول ساختمان با جسد زن حدودا ۴۰ سالهای مواجه شدند که از ناحیه پهلو و گردن هدف ضربات بیامان چاقو قرار گرفته و قربانی جنایت شده بود؛ بررسیهای اولیه نیز نشان میداد، یکی از کسبه محل پس از شنیدن فریادهای " کمک کمک" زن جوان به مدرسه رفته و مشاهده کرده که همسر مقتوله با لباس خونین و چهره پریشان از صحنه جنایت در حال فرار است.
تحقیقات ابتدایی حکایت از آن داشت، مقتوله و همسرش سرایدار مدرسه بودند و دختر جوان آنها شاهد این قتل خونین بوده است؛ او با چشمانی گریان ماجرای این جنایت را اینطور برای تیم جنایی توضیح داد: ما در یکی از این اتاقهای مدرسه زندگی میکنیم و مادرم نیز سرایدار بود؛ ساعتی قبل پدرم که به شیشه و هروئین اعتیاد دارد برای خوردن نهار به خانه آمد، اما ناگهان مشاجره شدیدی میان آنها شکل گرفت.
دختر مقتوله در ادامه گفت: مادرم سعی کرد فرار کند، اما پدرم با چاقو دنبالش کرد و در پاگرد طبقه او را با ضربات مهلک چاقو از پا درآورد و در نهایت پا پوشیدن کفشهایش، صحنه جرم را ترک کرد؛ من و برادر خردسالم نیز هرچقدر فریاد کشیدیم کسی به داد ما نرسید!
تیم تحقیق در نخستین گام با تجزیه و تحلیلهای اطلاعاتی گسترده متوجه شدند مرد جوان پس از به قتل رساندن همسرش به یک انبار رنگ در غرب تهران رفته و مخفی شده است که همین کافی بود تا متهم در یک قدمی بازداشت قرار بگیرد.
بازپرس جنایی پس از دریافت این اطلاعات مهم، به کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی دستور داد تا متهم را بازداشت کنند که مرد جنایتکار خیلی زود در یک عملیات غافلگیرانه در انبار رنگ موردنظر به دام افتاد.
متهم پس از انتقال به کلانتری ۱۵۰ تهرانسر در همان تحقیقات ابتدایی به جرم قتل همسرش با چاقویی که در جیب شلوار خود داشت اعتراف و دلیل ارتکاب به این قتل را مصرف شیشه، هروئین و اختلافات خانوادگی عنوان کرد.
گفتگو با متهم:
چند سال است که مواد مخدر مصرف میکشی؟
متاسفانه ۱۵ سال قبل گرفتار شیشه و هروئین شدم و بزرگترین اشتباه زندگیام را انجام دادم که امروز تقاص آن را پس دادم.
چرا به سمت مصرف مواد مخدر رفتی؟
در دوران جوانی با افرادی دوست شدم که همگی موادمخدر میکشیدند به همینخاطر من نیز به سمت شیشه روی آوردم.
چه تحصیلاتی داری؟
تا سوم راهنمایی درس خواندم.
شغلت چیست؟
نقاش ساختمان هستم.
چند سال قبل ازدواج کردی؟
حدودا ۲۰ سال قبل با همسرم ازدواج کردم و صاحب ۲ فرزند شدم.
سر چه موضوعی با همسرت اختلاف داشتی؟
همسرم در طول این سالها خیلی تلاش کرد که من مواد مخدر را ترک کنم، اما هر بار که از کمپ ترک اعتیاد بر میگشتم دوباره به سمت شیشه میرفتم البته ناگفته نماند که من از کار کردن او به عنوان سرایدار ناراضی بودم.
پس چرا همسرت را به قتل رساندی؟
ترسیدم تا او را برای همیشه از دست بدم؛ با خود گفتم ابتدا همسرم را به قتل میرسانم و سپس فردا اقدام به خودکشی میکنم.
این ترس چگونه وجودت را فرا گرفته بود؟
هنگام مشاجره حس کردم همسرم میخواست تا با رفتن از خانه، من را برای همیشه ترک کند.
سر چه موضوعی مشاجره کردید؟
از سرکار به خانه بازگشتم؛ همسرم در آشپزخانه مشغول درست کردن نهار بود که ناگهان به وضعیت زندگی مشترکمان و مصرف موادمخدر اعتراض کرد که مشاجره شدیدی میان ما شکل گرفت.
چگونه همسرت را به قتل رساندی؟
در جریان مشاجره حس کردم او میخواهد من را برای همیشه ترک کند به همین خاطر چاقویی برداشتم و یک ضربه سطحی به پهلویش وارد کردم؛ همسرم خیلی ترسید و از درب واحد خارج شد که در پاگرد طبقه اول متوقفش کردم و او را هدف ضربات چاقو از ناحیه پهلو و گردن قرار دادم.
چاقو را از کجا آورده بودی؟
یکی از اقوام نزدیک همسرم در شهرستان به عنوان یادگاری به من هدیه داده بود.
در لحظه ارتکاب قتل به آینده ۲ فرزندت فکر نکردی؟
هیچ کنترلی نداشتم و فقط ضربات آخر را به یاد دارم که بر گردن همسرم وارد کردم.
پس از جنایت کجا رفتی؟
پس از اینکه ضربات چاقو را وارد کردم به سمت انبار رنگ یکی از دوستانم واقع در غرب تهران رفتم و هروئین کشیدم که در ادامه نیز دستگیر شدم.
پشیمانی؟
بله.
همسرم آدم خوب و شریفی بود و من عاشقش بودم؛ قصد نداشتم او را به قتل برسانم؛ هروئین و شیشه زندگیام را نابود کرد.
با دستور قاضی وحید ناصری؛ بازپرس ویژه قتل شعبه چهارم دادسرای امور جنایی، جسد زن جوان برای معاینات دقیقتر به پزشکی قانونی منتقل شد و متهم برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.