تناقض اندوه باری است میان منوی ناهار مدرسهای که این روزها مرغ کنتاکی، جوجهکباب مراکشی، چلوکباب برگ گوسفندی و شیشلیک را جلوی دانشآموزان گذاشته با بچههایی که گرسنه به مدرسه میروند، در زنگ تفریح چیزی برای خوردن ندارند و وقتی به خانه میروند نیز خوراکی برای خوردن پیدا نمیکنند.
دانشآموزان برخی مدارس غیردولتی اگر حدوسط را بگیرند و غذاهایی را انتخاب کنند که قیمتشان بهطور میانگین روزی ۲۵۰هزار تومان است در یک هفته، یک و نیم میلیون تومان و در یک ماه شش میلیون تومان فقط خرج ناهارشان میشود؛ در حالی که دانشآموزان زیادی در سراسر کشور هستند که خانوادهایشان مجبور هستند یک ماه تمام را با همین مبلغ و شاید کمتر سر کند. همچنین هستند دانشآموزانی که نه فقط تابهحال لب به برخی غذاهای منوی این مدرسه نزدهاند بلکه خوابش را هم نمیبینند؛ دانشآموزانی که وعده توزیع تغذیه رایگان در مدارس را بارها شنیدهاند، ولی این وعدهها هیچگاه شکمشان را سیر نکرده است.
این تناقض پراندوه چه طور باید رفع شود؟ آیا راهش توزیع جدی تغذیه رایگان در مدارس دولتی است یا جمعکردن بساط مدارس غیردولتی که فرهنگ اشرافی گری بر همه رفتار و سکناتشان حاکم شده، یا قانونمند کردن و نظارتپذیر شدن این مدارس یا مبارزه دولت با فقر فراگیر یا توسعه فرهنگ توجه به تغذیه بچهها در میان خانوادهها؟
چند آمار تأملبرانگیز
سراغ آمارها که میرویم وضعیت تغذیهای دانشآموزان کشورمان حکایت تاسفباری دارد. بخشی از این آمار مربوط است به مطالعات تیمز و پرلز که چرایی افت یا پیشرفت نمرات دانشآموزان را بررسی میکند و بخش دیگر آمارها اختصاص به مرکز پژوهشهای مجلس دارد که بهطور ویژه در اختیار ما قرار گرفته است.
آزمون تیمز که آخرین بار در سال۲۰۱۹ برگزار شد مطالعاتی را به سرانجام رساند که شاخص احساس گرسنگی و نقش آن را در عملکرد تحصیلی دانشآموزان ۵۷کشور شرکتکننده سنجید. براساس این مطالعه ۴۱درصد از دانشآموزان پایه چهارم کشورمان اعلام کردند برخی اوقات در مدرسه احساس گرسنگی میکنند و ۲۱درصدشان اعلام کردند که هر روز یا تقریبا هر روز در کلاس درس احساس گرسنگی دارند. به این ترتیب ۶۲درصد از دانشآموزان کلاس چهارمی گاهی، «هر روز یا تقریبا هر روز» با احساس گرسنگی وارد مدرسه میشوند و کلاسهای درس را به پایان میرسانند. همچنین ۴۲درصد از دانشآموزان پایه هشتم کشورمان که مورد مطالعه قرار گرفتهاند اعلام کردهاند گاهی اوقات گرسنهاند در حالیکه ۱۷ درصد آنها گزارش گرسنگی «هر روز یا تقریبا هر روز» را دادهاند.
به این ترتیب در سال ۲۰۱۹ مشخص شد که دانشآموزان کلاس هشتمی کشورمان از میان ۵۷کشور شرکتکننده، رتبه۱۳ را به لحاظ احساس گرسنگی دارند به این معنا که وضعیت بچههای ما از دانشآموزان ۴۴ کشور دیگر بدتر است. طبق اطلاعاتی که مرکز پژوهشهای مجلس در اختیار ما قرار میدهد و مبتنی بر مطالعات داخلی با موضوع «سلامت دانشآموزان» است نیز آمارهای نگرانکنندهای را فاش میکند.
این آمارها که در سال تحصیلی۱۴۰۰-۱۳۹۹ استخراجشده، نشان میدهد ۷ تا ۱۱درصد دانشآموزان سوءتغذیه دارند، ۳۵ درصدشان با فقر آهن درگیرند و ۷۵درصد آنها از فقر ویتامین D رنج میبرند که همین مجمل برای خواندن حدیث مفصل کافی است.
بیشتربخوانید
خرده روایت های معلمان دلسوز
از آمارهای رسمی که دور شویم و به دل مدارس بزنیم و پای حرفهای معلمان بنشینیم حقایقی گویاتر از آمارها را کسب میکنیم. یکی از معلمان سیستانی که سالهاست در یکی از روستاهای زهک تدریس میکند و چند سالی است با هزینه شخصی و حالا با کمک برخی خیران، هر روز تکهای نان و پنیر به دانشآموزانش میدهد و سپس تدریس را آغاز میکند به ما توضیحات غمانگیزی میدهد.
او میگوید: «۹۹درصد بچهها بدون صبحانه به مدرسه میآیند، چون در خانه چیزی برای خوردن پیدا نمیکنند برای همین در کلاس چرت میزنند و حواسشان به درس نیست و توان تمرکز ندارند. البته از وقتی که نان و پنیر میان دانشآموزان توزیع میشود اوضاع بهتر شده، اما گرسنگی فراگیر در منطقه باعث شده تا کودکانی که به سن مدرسه نرسیدهاند هم صبحها به مدرسه بیایند تا همین نان و پنیر را بگیرند و خودشان را سیر کنند. بعضی از بچهها نیز لقمهشان را به خانه میبرند تا با سایر اعضای خانواده قسمت کنند.»
معلم دیگری که سالهای طولانی است در روستاهای مختلف بیجار تدریس میکند نیز روایت مشابهی دارد. او در گفتوگو با ما از شیوع گرسنگی میان دانشآموزان و تهیه خوراکیهای سالم با هزینه خودش برای این بچهها میگوید چرا که به گفته او کیک، بیسکویت یا میوهای که او در اختیار دانشآموزان میگذارد تنها مواد غذایی است که تا موقع خواب به دست برخی از آنها میرسد. این معلم چشم انتظار توزیع تغذیه رایگان میان دانشآموزان مناطق محروم است؛ تغذیهای که یک روز هست و چند سال نیست.
مقابله ریشهای با لاکچریبازی
توزیع تغذیه رایگان در مدارس دولتی سالهاست که هیچ نظم و برنامه خاصی ندارد. این تغذیه نیز منحصر شده است به شیر مدارس که آن هم سالهاست بهصورت قطرهچکانی توزیع میشود و گاهی همین قطرهها هم بند میآید و توزیع شیر متوقف میشود. با اینکه از ماهها قبل بارها در رسانهها در مورد بازگشت شیر به مدارس صحبت شده، اما آخرین خبر این است که تاکنون ۳۵۰میلیارد تومان برای توزیع شیر رایگان در مدارس کشور اختصاص یافته که فقط برای ۴۰۰ هزار دانشآموز با دو وعده در هفته پاسخگوست!
در این اوضاع و احوال، انتشار منوی غذایی یک مدرسه غیردولتی که به قشر بسیار مرفه جامعه تعلق دارد تغذیه طبقاتی را به سایر اختلافات طبقاتی در کشورمان اضافه میکند. با اینکه وزیر آموزش و پرورش در واکنش به این منوی لاکچری گفته است «ما هیچ حرکتی را که بوی اشرافیت بدهد، تأیید نمیکنیم» و رئیس سازمان مدارس غیردولتی نیز تاکید کرده که «اگر در مدرسهای خارج از ساختارها هزینهای دریافت شود و بحث اشرافیت ترویج داده شود، حتما برخورد جدی خواهیم داشت»، اما بیتردید مسائلی از این دست با این جنس جملات حل نمیشود.
از اینرو محمدصادق عبداللهی، مدیرگروه آموزش و پرورش در مرکز پژوهشهای مجلس تاکید میکند که مسائل مدارس غیردولتی باید از اساس حل شود.
او در توضیح میگوید: «اگر ما یک روز به مقابله با منوی غذایی یک مدرسه و روزی دیگر به پخش فلان موسیقی در مدرسهای مقابله کنیم فقط در حال مبارزه با شاخ و برگها هستیم در حالیکه ریشهها به قوت خود باقیاند؛ بنابراین آنچه که ضرورت دارد اصلاح رویهها و الزام این مدارس به شفافسازی است تا بدانیم شهریهها و هزینههایی که از خانوادهها دریافت میکنند دقیقا چه مقدار است و این پولها در چه حوزههایی صرف میشود، چون فقط در این صورت است که دستگاههای نظارتی میتوانند وارد عمل شوند.»
او درهمین ارتباط از اصلاحیه مرکز پژوهشها بر قانون مدارس غیردولتی خبر میدهد که در کمیسیون آموزش مجلس تصویب شده و اکنون در نوبت رسیدگی در صحن است؛ اصلاحیهای که به گفته عبداللهی موارد مختلفی را روشن میکند ازجمله اینکه چرا باید معلمان مدارس دولتی بهعنوان مدیر یا معاون به مدارس غیردولتی مامور شوند حال آنکه مدارس دولتی بهشدت با کمبود معلم روبهرو هستند.
این کارشناس که معتقد است مدارس غیردولتی خود را از بدنه آموزش و پرورش جدا کردهاند و کارهای خارج از عرفی انجام میدهند، بر این جمله وزیر که «ما نمیتوانیم بر منوی غذایی مدارس غیردولتی نظارت کنیم» نیز نقد دارد.
عبداللهی میگوید: «براساس ماده ۴ قانون مدارس غیردولتی، شورای سیاستگذاری، برنامهریزی و نظارت بر این مدارس با ریاست وزیر آموزش و پرورش تشکیل میشود، پس چطور میتوان پذیرفت که وزیر قدرت نظارت بر این مدارس را نداشته باشد.»
فارغ از این موضوعات، اما فرهنگ اشرافیگری و ترویج سبک زندگی لاکچری که برخی از این مدارس در این سالها آن را توسعه دادهاند بهواسطه حس حقارت و تبعیضی که به سایر اقشار منتقل میکنند، قابل پیگیری است.
تاثیر سوءتغذیه بر سلامت دانشآموزان
بیمیلی به فعالیتهای فیزیکی
کاهش مهارتهای فکری و ذهنی
کمبود آهن و کمخونی فقر آهن
کاهش کلسیم و ویتامین D
کوتاهقامتی و کموزنی
ضعف سیستم ایمنی و هجوم بیماریها
افزایش احتمال ابتلا به دیابت و فشار خون
کاهش قدرت یادگیری
منبع: روزنامه جامجم
لاکچری بازیشون ربطی به مدرسه دولتی نداره مگه قراره از مدرسه دولتی بچه ها اونارو ببینن
دارندگی و برازندگی
من که ندارم بچم هم مدرسه دولتی میره و و همه در یه حد هستن و لاکچریمون نون پنیر گردو میشه چکار به اونا داریم
لطفا همین دولتی رو اصلاح کنید و کسی که نون پنیر نداره رو حداقل بهش بدین