شهید حسن آبشناسان متولد ۱۳۱۵ در تهران، دوره مقدماتی افسری را در سال ۱۳۴۰ گذراند و توانست نخستین دوره تکاوری در ایران را با موفقیت به پایان برساند.
آبشناسان علاوه بر اینکه در نخستین دوره رِنجر که در مرکز پیاده شیراز تشکیل شد، شرکت کرد و تا ۱۳۵۶ خورشیدی دورههای عالی ستاد و فرماندهی و دورههای چتربازی و تکاوری را در داخل و خارج از کشور گذراند، شرکت در دورههای مختلف تربیت بدنی، اخذ درجه استادی در چندین رشته ورزشی و ترویج ورزش باستانی و سایر ورزشها در میان افسران ارتش، دوره عالی زبان انگلیسی، دوره عالی رزم پیاده، دوره آموزشی فرماندهی و ستاد دافوس، آموزش هوابرد و چتربازی، مسابقات بینالمللی گروههای تجسس و نجات ارتشهای جهان در انگلیس و کسب مقام اول برای تیم ایران، دوره تکمیلی تکاوری کوهستان و تدریس در دورههای تکاوری و رنجر در مرکز پیاده شیراز از جمله فعالیتهای شهید آبشناسان بود.
در روزهای نخست جنگ تحمیلی مسئولیت یکی از تیپهای ۲۱ حمزه سیدالشهدا (ع) در شمال غرب ایران را بر عهده داشت که با پایهریزی ستاد جنگهای نامنظم، نبردهای چریکی در کوههای دشت عباس را آغاز کرد. در سال ۱۳۶۲ نیز به فرماندهی این نیروهای ارتش گماشته شد.
در یکی از عملیاتها بیش از ۴۰ کیلومتر در خاک عراق پیش رفت و صدمات جدی به نیروهای عراقی وارد کرد، او با گرفتن ۱۵ اسیر و بدون هیچ تلفاتی به عقب برگشت و گفت: «این وظیفه افسر نیروی مخصوص است.»
او نخستین رزمنده مقاومت مردمی بود که برای تاخت و تاز بر اشغالگران متجاوز در جبهههای نبرد، از موتورسیکلت تندرو استفاده میکرد و این ابتکار را برای مقاصد نظامی هم رواج داد.
سروان محمدباقر سیفیپور یکی از افسران قرارگاه جنگهای نامنظم برون مرزی، درباره شیوه مدیریت رزمی شهید آبشناسان گفت: «سال ۱۳۶۴ در منطقه لولان داخل خاک عراق از ناحیه چشم مجروح شدم و پس از گذشت ۲۰ روز استراحت مجدداً به منطقه برگشتم و از سوی قرارگاه جنگهای نامنظم آمبولانس تحویل گرفتم. شهید آبشناسان با من برخورد کرد و گفت: «چرا شما آمبولانس تحویل گرفتید؟ به او گفتم: «به علت ناراحتی چشم به خط اعزام نشدهام.»، ولی او از من خواست آمبولانس را تحویل سربازها بدهم و خود را به یگان عملیاتی معرفی کنم. منظور بنده این است که شهید آبشناسان چوب را میتراشید و آدم به وجود میآورد. نفرات ورزیده و توانمند را به خط مقدم اعزام میکرد.»
با دستور رسمی قرارگاه رمضان، حسن آبشناسان در سال ۱۳۶۳ شیوه جنگهای چریکی را به همرزمان سپاهی و بسیجیاش آموزش داد که موجب پیروزیهای متعددی در میدان رزم شد.
در نخستین سالهای دفاع مقدس که رژیم بعث اغلب شهرهای کشور را موشکباران میکرد، آبشناسان نامهای به عراق نوشت و در آن گفت: «اگر جناب صدام حسین ژنرال است و فنون نظامی را خوب میداند و نظریهپرداز جنگی است، پس به راحتی میتواند در دشت عباس با من و دوستان جنگآورم ملاقات کند و با هر شیوهای که میپسندد بجنگد. نه این که با بمب افکنها، مناطق مسکونی و بیدفاع را بمباران کند و مردم را به خاک و خون بکشد».
شهید آبشناسان از مدافعان عملیاتهای چریکی و نامنظم در ارتش بود. وی فرماندهی تیپ نوهد، قرارگاه حمزه سید الشهدا و فرماندهی لشگر ۲۳ تکاور را در دوران فرماندهی شهید صیاد شیرازی برعهده داشت و از حامیان جنگهای نامنظم بود.
این فرمانده سختکوش در ۸ مهرماه ۱۳۶۴ در حالی که فرماندهی لشکر ۲۳ نوحد و قرارگاه شمال غرب ارتش را بر عهده داشت، در عملیات قادر و منطقه سرسول کلاشین عراق مورد اصابت ترکش توپ قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت دست یافت.
منبع: فارس