محمدرضا اخضریان کارشناس سیاسی در یادداشتی نوشت: این پرسش را زیاد خوانده و شنیده ام که چرا فلسطینیها با وجود اطلاع از عواقب مرگبار مواجهه با اشغالگران صهیونیست به آنان حمله کردند؟ این پرسشی است که در شرایط طبیعی و میان دو گروه / کشور مختار کاملا منطقی و محل بحث فراوان است.
اما واقعیت این است که شرایط دو سوی ماجرای فلسطین کاملا متفاوت و خارج از یک رابطه عادی بسان سایر دولتها و ملتهاست.
درگیری میان فلسطین و اشغالگران صهیونیست به واقع نه هجوم یک دولت یا گروه به یک دولت یا گروه دیگر که شورش زندانی علیه زندانبان است.
بسیاری از زندانها از ویژگیهای امنیتی مانند آشکارساز حرکتی، دوربین مداربسته، پنجرههای حفاظت شده، دیوارهای بلند، سیم خاردار و حصار الکتریکی استفاده میکنند که زندانی به وسعت غزه از تمام آنها برخوردار است.
هزاران انسان به اتهام اعتراض به غصب سرزمین خود در بزرگترین زندان جهان محبوس مانده و از کمترین حقوق یک زندانی معمولی نیز برخوردار نیستند و بدتر آنکه، برخلاف زندانیان معمولی که از حقوق اولیه انسانی برخوردارند آنچه در غزه بیش از هرچیز به اسارت گرفته شده کرامت و عزت انسانی است.
خیزش فلسطینیها شورشی از جنس یک جنس رهایی بخش است که آزادی کرامت و انسانیت را فریاد میزند و مرگ با عزت را بر زندگی ذلت بار ترجیح میدهد.
فلسطینیها بی شک عواقب خیزش علیه زندانبان را میدانند، اما این را هم میدانند که فردای خیزش مانند دیروز آن نخواهد بود.
گروههای مقاومت در طی ۷۰ سال به خوبی دریافته اند که راز محبوبیت در مبارزه است. اکنون حماس محبوبترین جنبش خاورمیانه و حتی جهان است و این محبوبیت بسان جنبشهای مقاومت در لبنان، یمن و... سرآغاز تاریخی نو در معادلات منطقه است.
امروز مبدا تاریخ جدید غزه است که نظام حکمرانی مبتنی بر قدرت زندانبان به نظام مبتنی بر «موازنه وحشت» تغییر خواهد کرد و مانند آنچه پس از نبردهای ۲۲ و ۳۳ روزه گذشت، فصل تازهای از روابط قدرت شکل خواهد گرفت.
این رویارویی به ظاهر یکطرفه، ساختار درونی قدرت در اشغالگران صهیونیست را نیز تغییر داده و علاوه بر چالشهای سیاسی برای نتانیاهو، مسایل اجتماعی در اشغالگران صهیونیست همچون مهاجرت معکوس و امنیت داخلی را به بحران تبدیل خواهد کرد.