دنیا دار امتحان و ابتلاست. انسان یک موجود با اختیار آفریده شده و میتواند بین خوب و بد، بین حق و باطل انتخاب کند. اما لازمه این انتخاب قرار گرفتن در مسیری است که حق و باطل وجود داشته باشد و دنیا این ویژگی را داراست. انسان مدام در دوراهیهای درست و غلط قرار میگیرد. یکی از اصطلاحاتی که برای قرار گرفتن در دوگانهها به کار میرود؛ ابتلا و آزمایش الهی است. خداوند همه بندگانشان را متناسب با درجه و شرایط، نقاط قوت و نقاط ضعفشان آزمایش و ابتلا میکند. گاهی به بیماری، گاهی به سلامت، گاهی به فقر، گاهی به ثروت. گاهی به از دست دادن و گاهی با به دست آوردن! یکی از سختترین ابتلاها و آزمایشهای الهی از دست دادن و مرگ عزیزان است.
پنجشنبه است و طبق روال هر هفته برایتان گزارشی در وصف حال اموات تدارک دیدهایم. این بار در تلاشیم تا با کمک آیات قرآن و نظر کارشناس مذهبی، چند راهکار برای آرام شدن در زمانی که عزیزی را از دست دادیم را برایتان روایت کنیم. مانند همیشه این گزارش را به نیت امواتمان قلم میزنیم تا هم یادتان بیندازیم با هر کار ریز و درشتی میتوانید برای امواتتان خیراتی به آن دنیا بفرستید و هم روح اموات خودمان را شاد کنیم.
*با گرسنگی، ترس، مال و جان امتحان میشویم!
پیامبراکرم (ص) فرموده است: «کسی که مصیبتی به او میرسد، بگوید: «انا للّه و انا الیه راجعون؛ در نور اعظم خدایی خواهد بود.» این آیه معروف «انا لله و انا علیه راجعون» یک پس و پیشی دارد که خیلی مهم است و جایگاه این آیه را برای ما جا میاندازد.
قبل از این آیه خداوند در آیه ۱۵۵ سوره بقره میفرماید: «لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْء مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ؛ ما شما را مبتلا و آزمایش میکنیم به چیزی از خوف و ترس و گرسنگی. وَ نَقْص مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ؛ و یک نقصی در مالهای شما یا جانهای شما یا ثمرات و میوههای زندگی شما.» همین جا تکلیف معلوم است که این یک ابتلا و امتحان است. امتحانهای الهی هم دو جنبه دارد؛ یک جنبه ارتقایی برای مومنی است و یک جنبه جزایی است به واسطه کاری که انجام دادند. گاهی یکی از اینهاست و گاهی هرجفت است. به این معنا که گاهی یک مومنی خطایی انجام میدهد و خداوند میخواهد او را در دنیا پاکش کند.
«علی نصیری کیا» طلبه درس خارج حوزه قم و نویسنده میگوید: «خدا از بیشتر خطاها میگذرد، گاهی هم نمیشود، یعنی خطایتان یک ویژگی دارد که میماند برای برزخ و قیامت. گاهی هم خدا با مومن همین جا تسویه میکند. مثلا یک خطایی کرده یک غروری مبتلا شده، شاید یک عبادتی کرده و حالت فخری سراغش آمده است؛ نتیجه آن این است که به یک بیماری مبتلا میشود و خطایش پاک میشود.»
*دردها و مصیبتهایی که گناهتان را میشوید!
طلبه درس خارج حوزه قم و نویسنده میگوید: «معمولا خیلی از افرادی که ظرفیت لازم را ندارند بعد از عبادتهای سنگین، بعد از حج یا بعد از یک کربلای مفصل، به یک بیماری دچار میشوند یا یک اتفاقی برایشان پیش میآید که حالت غرور از آنها گرفته شود. یک حالت هم ارتقایی است و یعنی سبب میشود که بنده برود بالا گاهی هم هر دو با هم. یعنی هم سبب پاک شدن هم سبب ارتقا. چرا؟ چون گاهی نیاز است شما به یک مقامی از صبر، یک مقامی از شکر، مقامی از رضا که مقامات و درجاتی است که باید در وجود انسان ایجاد شود، خدا میخواهد انسان را برساند و انسان ظرفیتش را دارد که برسد به این مقام. مثلا نیاز انسان به رسیدن به یک مقامی از رضا.
برای کسب این درجه از مقام رضا و مقام توکل، مثلا لازم است که کسی ۵۰۰ سال نماز شب و بیداری سحر و روزه روز داشته باشد تا به آن درجه برسد. این مقدور نیست. چون عمر انسان محدود است. اما ممکن مقام رضا و توکل انسان با اتفاق یا یک بیماری یکساله تعمیم شود. یا با یک مصیبتی که بر عزیزانش یا داغی که به آن رو میآورد به این درجه میرسد.»
* یک مصیبت و هزاران حکمت!
البته تقدیر خداوند هیچ وقت یک جهته نیست. یعنی اگر کسی از دنیا میرود، یک حکمتی داشته است و اجلش رسیده و روزیاش در این دنیا تمام شده است و برای اطرافیانش و دوستانش و خانوادهاش هم یک حکمتی دارد. حتی برای کسی که یک لحظه چشمش به اعلامیه او میافتد هم یک پیام و درس عبرتی دارد.
در پایان آیه ۱۵۵ سوره بقره آمده است: «وَ بَشِّرِ الصّابِرینَ» این آیه میگوید ما شما را با این آزمایشات دنیوی امتحان میکنیم و در نهایت میگوید به صابرین بشارت دهید. اینجا به مقام صبر بشارت داده میشود. بحث صبر به کسی که مصیبتی به او وارد میشود، خیلی جدی است. صبر هم چیز تلخی است که شما تلخی آن را احساس و اذیت و آزارش را به جان میخرید، اما سر و صدا نمیکنید.
* قطار دنیا...
آیه ۱۵۶ سوره بقره میفرماید: «الَّذینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ؛ کسانی که وقتی مصیبتی به آنها میرسد؛ قالُوا إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ؛ حرفشان این است که همه از خدائیم و به سوی خدا بازمیگردیم. یعنی حال و حرفشان این است که میگویند ما همه یک مسافریم و از خدا این سفر را شروع کردیم و به این دنیا سفر کردیم و پس از پایان سفرمان هم به سمت خود خدا برمیگردیم. از خدا به سمت خود خدا. این خودش یک آرامشی دارد که دلتان را قرص میکند.
طلبه درس خارج حوزه قم و نویسنده میگوید: «در این سفر یک عده زودتر آمدند و زودتر رفتند و یک عده دیرتر آمدند و زودتر رفتند و... مانند آدمهایی که سوار یک قطار شدهاند؛ یک عده زودتر پیاده شدند و یک عده دیرتر. خود این نگاه که از سمت خدا آمدیم و به سمت خدا برمیگردیم آرامش بخش است. مخصوصا برای آن کسی که عزیزی از دست داده است. پس اگر عزیز از دست دادید بدانید که او به سمت خدا رفته و به پروردگار نزدیکتر شده است و قاعدتا اگر مومن بود و در مسیر حق قدم برداشت، رحمت الهی شامل حالش میشود.»
*انسان با مرگ از رحم دنیا متولد میشود
در آیه ۱۵۷ سوره بقره آمده است؛ «أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ؛ اینها، همانها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده؛ و آنها هدایت یافتگان هستند.» البته کسی که عزیزی از دست میدهد یک شوکی به او وارد شده است و شاید نمیتواند تصمیمی بگیرد و نمیداند چه کار باید کند، اما هرچقدر ایمان انسان قویتر باشد این لحظات به داد انسان میرسد و نگاهش نگاه الهی است.
نصیری کیا میگوید: «اگر نگاه کسی نگاه دنیایی باشد تصورش این است که عزیزی که از دست دادهام، دیگر نابود شده و از بین رفته است و خیلی رنج دارد. اما اگر نگاهش الهی باشد و بداند این مرحلهای از زندگی این فرد بوده است و این فرد اتفاقا از بین نرفته و نابود نشده است و هنوز هست و به یک مرحله دیگری از زندگی رفته است، آرام میشود.»
اگر انسان بداند قبلا در رحم مادر بود و به دنیا آمد و حالا از رحم دنیا دوباره یک تولد دیگر و جدیدی پیدا کرده و وارد یک عالم دیگری شده است، صبوری میکند. این نگاهها میتواند به انسان آرامش بدهد و غم از دست دادن عزیزش را تاب بیاورد.
منبع: فارس