در کارگاه تجسمی «کوتاهتر از کودکی» که در روزهای دوم و سوم آبان در حوزه هنری انقلاب اسلامی برگزار شد، هنرمندان هنرهای تجسمی به یاد کودکان غزه و در محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی آثاری را خلق کردند.
یکی از این آثار متعلق به مرتضی گودرزی دیباج، نقاش بود، که بر بوم نقاشی علاوهبر سیاهی و ظلماتی که به تصویر کشیده شده بود، تصویر یک پرنده هم بود، که زیر مخروبههای ناشی از جنگ کشته شده بود.
گودرزی دیباج در پاسخ به این سوال که چرا برای به تصویر کشیدن کشتار کودکان غزه به ترسیم یک پرنده کشته شده اکتفا کردید؟ گفت: برای آفرینش یک اثر هنری اگر مفاهیم عمیق یا بزرگ باشند، از نمادها و نشانهها برای به تصویر کشیدن استفاده میکنیم. نمادها جای موضوع یا عنصر مفهومی مینشینند. این نمادها همان کاری را انجام میدهند که در ادبیات استعاره یا تشبیه انجام میدهد.
این نقاش در پاسخ به این سوال که از آنجایی که ذات هنر ترسیم زیباییهاست، نقاشی کشتار کودکان غزه با ذات هنر جور در نمیآید، توضیح داد: الزاماً این گونه نیست. هنر میتواند سختترین، خشنترین و هولناکترین صحنهها و مضامین را در قالب ساختارهای هنری با ظرافت و زیبایی به تصویر بکشد. مهم این است هنرمند از چه ساختاری استفاده میکند و از همه مهمتر انتخاب زاویه نگاه و نحوه برخورد هنرمند با آن مضمون است.
این پژوهشگر هنرهای تجسمی با بیان اینکه میان مضمون، موضوع و روایت تفاوت وجود دارد، افزود: ما وقتی میخواهیم مفهوم بزرگی را منتقل کنیم، باید از روایت عبور کنیم و به سراغ مضامین برویم. بعد با عبور از مضامین به سمت مفاهیم حرکت کنیم. وقتی میخواهیم مفاهیم را بیان کنیم میتوانیم با استفاده از امکانات بیانی مانند نمادها، نشانهها، استعارهها، ایجاز، ایهام و ... مفاهیم عمیق را با زبان هنری بیان کنیم. یکی از کارکرد نمادها و استعارهها غیر مستقیم گویی است. وقتی شما غیر مستقیم مطلبی را میگویید، محتوای شما با ابهام آمیخته میشود و اثر هنری جاذبه مییابد. در نتیجه، مخاطب با دیدن اثر به فکر فرو میرود.
وی در پاسخ به این سوال که هنرمند تا در فضای اتفاقاتی که به وقوع پیوسته قرار نگیرد، نمیتواند آنچه به وقوع پیوسته ترسیم کند، بیان کرد: بله. هنرمند باید در جریان یک مضمون باشد. او هر چقدر به موضوع نزدیک شود، اثر باکیفیتی خلق میشود. آثار ماندگاری که برای عاشورا و کربلا خلق شدند، در زمان محرم و عاشورا خودشان را بهتر نشان میدهند؛ چراکه جامعه در سوگ امام حسین (ع) نشسته و حال هنرمند را با خود همراه میکند. اگر کسی میخواهد درباره واقعهای اثر بیافریند، باید به آن واقعه نزدیک شود. اگر فاصله تاریخی دارد، به لحاظ مفهومی و مضمونی نزدیک شود، تا بتواند خودش را دگرگون کند.
به گفته گودرزی دیباج، هنرمند برای خلق یک اثر علاوهبر تعقل و تدبر نیازمند حس و حال و شور است، که صرفاً با مطالعه حاصل نمیشود. گاهی یک شوک مثبت با منفی میتواند حال هنرمند را دگرگون کند. اگر هنرمند با مفهوم مدنظرش زندگی نکند، نمیتواند اثری را خلق کند.