انسانها از دیرباز با بهرهگیری از مواد و مصالح موجود، وسایل و اشیای مختلفی را درست کردهاند؛ از ابزارهای علمی گرفته تا وسایلی با هویت معنوی و مذهبی که کاربرد و معانی تعدادی از آنها احتمالا در گذر زمان گم شده است.
هیچ تردیدی نیست که باستانشناسی یک رشته مطالعاتی جذاب است که نمای مهمی از نحوه زندگی انسانها در گذشته را در اختیارمان قرار میدهد.اما در برخی مواقع باستانشناسان، ابزارهایی را کشف میکنند که اگرچه هدف از تولیدشان برایمان روشن نیست، ولی ارزش تاریخی و باستانی زیادی دارند.
در طول دهه ها و سده های اخیر اشیای متعددی کشف شدهاند که کاربردها و معانی آنها برای ما روشن نیست و بسیار رمزآلود هستند. در این مقاله قصد داریم تا برخی از این اشیا و سازههای پررمز و راز را با هم مرور کنیم:
۱-کولیسئوم رم و کاربرد مجهول آن
شاید معروفترین سازه ساختمانی در دنیای باستان، کولیسئوم رم (یا آمفی تئاتر فلاویان) باشد که هنوز هم یکی از چشمگیرترین سازههای تاریخی دنیا به شمار میرود. این بنا گنجایش ۵۰ هزار نفر را دارد و تقریبا در سال ۷۲ بعد از میلاد مسیح افتتاح شد.
کولیسئوم برای سرگرمی توده عوام رم ساخته شده بود و در آن رویدادهای مختلفی از شکار حیوانات گرفته تا مبارزات تن به تن، نبردهای دریایی ساختگی و حتی اعدامهای متعدد انجام میگرفت. آخرین رویدادی که در کولیسئوم برگزار شد به قرن ششم بعد از میلاد مسیح برمیگردد که با افول امپراتوری رم، در نهایت دیگر از کولیسئوم استفاده نشد و بخشهایی از مصالح ساختمانی این سازه، غارت گردید.
در طول زمانی که کولیسئوم مورد استفاده قرار میگرفت، ساختار خلاقانه و نوآورانهای به نام Velarium، تماشاگران را از معرض تابش مستقیم آفتاب محافظت میکرد. این سایبان غولپیکر که در تصاویر معاصر به تصویر کشیده شده، شبیه به عنبیه چشم انسان کار میکرده. زمانی که سایبان گسترده میشد، تنها یک فضای خالی در مرکز بنا بدون پوشش باقی میماند تا صحنه مرکزی زیر تابش نور طبیعی روشن بماند؛ دقیقا چیزی شبیه به چشمی پانتئون.
به نظر میرسد که این سایبان عظیم با یک سری دکلهای چوبی پشتیبانی میشد و از یک سری ورقهای بادبان مانند مخروطی ساخته شده بود که توسط یک سیستم پیچیده از طناب و قرقره بالا و پائین کشیده میشد.
به دلیل پیچیدگی طراحی و شباهت آن به بادبان و دکل کشتی، بسیاری از محققان بر این باور هستند که این سایبان توسط ملوانان آموزش دیده طراحی ، ساخت و اجرا شده بود.
در عین حال به نظر میرسد که کولیسئوم سیستم تهویهای خاصی مشابه با سیستم تهویه هوای امروزی داشته تا محیط داخلی بنا خنک بماند؛ هر چند که در این باره شک و شبهات زیادی وجود دارد.
در حال حاضر براکتها و آثار دکلهای چوبی تنها در سطوح بالای سازه به چشم میخورد و همچنان تردیدها و بحثهای زیادی در مورد نحوه ساخت و استفاده از این بنای جادویی مطرح است.
بیشتربخوانید
۲- ابهام درباره کاربرد باتری بغداد
باتری بغداد در سال ۱۹۳۶ کشف شد و از آن بهعنوان یکی از رمزآلودترین فناوریهای دوران باستان یاد میشود. این شی ء عجیب شامل یک گلدان سرامیکی، دربی از جنس آسفالت، یک لوله مسی و یک میله آهنی است که در خوجوت رابه عراق یافت شد و به نظر میرسد که به دورهای بین سال ۲۵۰ قبل از میلاد مسیح تا سال ۲۵۰ بعد از میلاد مسیح تعلق داشته باشد.
این شی ء باستانی شباهت زیادی به یک سلول باتری بسیار ابتدایی دارد و به نظر میرسد این باتری ولتاژ کمی را تولید میکرده و از آن برای آبکاری الکتریکی یا درمانهای پزشکی استفاده میشده. این گمانهزنیها قابل قبول به نظر میرسند ولی هیچ شیئ آبکاری شده شناختهشدهای از این دوره در آن منطقه یافت نشده و از سوی دیگر هیچ راهی هم برای تائید استفاده از آن در امور درمانهایی مثل الکتروتراپی وجود ندارد.
برخی دیگر حدس میزنند که ممکن است از آن به عنوان ظرف ذخیره طومارهای مقدس استفاده میشده است.
در هر صورت ممکن است ما هرگز نتوانیم در جریان کاربرد اصلی این باتری قرار بگیریم؛ چرا که در جریان تهاجم آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، باتری بغداد ناپدید شد.
۳- هدف از ساخت دوازده وجهی رومی چه بوده؟
یکی از مرموزترین مصنوعات ساخته دست تمدن باستان، دوازده وجهیهای رم است. این وسایل که از برنز، سنگ و فلزهای قیمتی ساخته میشدند، اولین بار در سال ۱۷۳۹ یافت شده و در طول سالها، نمونههایی از آنها در ایتالیا، اتریش، بلژیک، فرانسه، آلمان، مجارستان، لوگزامبورگ، هلند، سوئیس و بریتانیا نیز پیدا شده است.
اکثر این وسایل دارای دوازده وجه مسطح پنج ضلعی هستند و برروی وجوه بیشتر آنها، حفرهها و سوراخهایی در ابعاد مختلف به چشم میخورد که به مرکز توخالی آن متصل میشود. به نظر میرسد که بیشتر این دوازده وجهیها بین قرون ۲تا ۴ پس از میلاد مسیح ساخته شدهاند و کاربرد آنها اصلا مشخص نیست.
تئوریهای متعددی در این رابطه وجود دارد؛ برخیها بر این باورند که مردمان باستان از این دوازده وجهیها به عنوان ابزارهای محاسباتی و نقشهبرداری و یا بهعنوان وسیلهای برای نگه داشتن زمان (با استفاده در کنار شمعها)، یا حتی بهعنوان وسایلی مذهبی استفاده میکردند. عدهای دیگر معتقدند که اینها ممکن است اسباببازی کودکان، ابزارهایی برای ریسیدن نخ و قرقره و یا شاید ابزارهایی زینتی بودند و در نهایت گروهی دیگر بر این باورند که ممکن است این ابزارها، نوعی وسیله آموزشی برای کارآموزان صنعت فلز بوده باشد.
بسیاری از این دوازده وجهیها در کنار انبارهایی از سکه یافت شدهاند و به نظر میرسد که تا حدی ارزشمند بودهاند. ابعاد دوازده وجهیهای یافت شده از ۴ تا ۱۱ سانتیمتر متغیر است. جالب اینجاست که اشیای مشابهی نیز در امتداد جاده ابریشم دریایی نیز کشف شدهاند ولی اولین و قدیمیترین نمونهها ریشهای گالو- رومی دارند.
۴- رمز و رازهای نسخه خطی ووینیچ
نسخه خطی ووینیچ که با خطی نامشخص به نام Voynichese نوشته شده، به اوایل قرن پانزدهم برمیگردد و از رنسانس ایتالیا سرچشمه میگیرد. نویسنده آن و هدف از نگارشش کاملا رمزآلود است؛ اما نظریههای متعددی درباره آن وجود دارد؛ از دست نوشتهای با یک زبان رمزگذاری شده گرفته تا فریبکاری با هدفی ناشناخته.
این نسخه خطی حدود ۲۴۰ صفحه است و برخی از صفحات آن از دست رفته و برخی از صفحات آن به شکل تاشده هستند و در آنها تصاویر عجیب و غریب، از گیاهان ساختگی تا نمادهای نجومی به چشم میخورند.
این دست نبشته به نام ویلفرد ووینیچ که در سال ۱۹۱۲ آن را پیدا کرد، نامگذاری شد و از سال ۱۹۶۹ به بعد در کتابخانه بینک دانشگاه ییل از آن نگهداری میشود. به رغم تلاشهای فراوان رمزنگاران، حتی کسانی که در جنگهای جهانی اول و دوم فعالیت میکردند، هنوز کسی موفق به رمزگشایی این نسخه خطی نشده است. معمای ماندگار درباره محتوا و منشا این دست نوشته همچنان بسیاری از افراد را مجذوب و درگیر خود کرده است.
مسئولان دانشگاه ییل، ۲۲۵ صفحه این دست نوشته را به شکل دیجیتال، در اینترنت قرار دادهاند؛ در نتیجه اگر مشتاق به رمزگشایی این نسخه خطی هستید، میتوانید همین حالا شروع کنید.
۵- ماجرای مرموز ماسکهای برنزی Sanxingdui
در سال ۱۹۸۶ بود که این ماسکها به شکلی کاملا اتفاقی کشف شدند. ماسکهای برنزی Sanxingdui یکی دیگر از موارد رمزآلود ساخته دست بشر هستند که ما هنوز دلیل و کاربرد اصلی آنها را کشف نکردهایم.
این نقابهای طلایی و برنزی در چندین گودال مختلف یافت شدهاند و به نظر میرسد که به ۳۰۰۰ تا ۳۲۰۰ سال قبل تعلق داشته باشند.
این ماسکهای برنزی به دلیل اندازه و ویژگیهای چشمگیرشان بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند و سطح مهارت هنری به کار رفته در ساخت آنها، به ویژه در آن دوره، قابل توجه است.
این نقابها، چشمهایی بزرگ و برآمده دارند و مردمک چشم گشاده برخی از آنها، از جنس ورقی از طلاست. در بسیاری از این ماسکها، زائدههایی به چشم میخورند که شبیه شاخههای درخت یا زیورآلات پرنده مانندی است که شبیه به اعمال شمنیستی به نظر میرسد.
در حال حاضر دقیقا نمیدانیم که این ماسکها چه کاربردی داشتند ولی اعتقاد بر این است که آنها اهمیت مذهبی یا تشریفاتی دارند. در عین حال باید به این نکته توجه کرد که بیشتر آنها بزرگتر از آن هستند که از آنها بهعنوان ماسک واقعی استفاده میشده.
ویژگیهای اغراقآمیز ماسکها ممکن است نشان دهنده خدایان، اجداد یا ارواح باشد. تعدادی از ماسکها نیز با عاج فیل تزئین شده بودند که احتمالا نشان دهنده ارتباط با ماورا طبیعت یا نمایش قدرت است؛ اما هنوز هم کاربرد اصلی این نقابها به طور قطع مشخص نیست.
۶- دیسک (صفحه) فستوس و راز و رمزهای آن
صفحه فستوس در سال ۱۹۰۸ توسط لوئیجی پرنیه، باستانشناس ایتالیایی در سایت فیستوس در ساحل جنوبی جزیره کرت یونان کشف شد. این دیسک از جنس خاک رس است و قطر آن تقریبا ۱۶ سانتیمتر است. در هر دو طرف آن یک دنباله مارپیچ از نمادهای مهر و موم شده به چشم میخورد که با فشار دادن مهرهای از پیش ساخته شده در خاک رس نرم، قبل از حرارت دادن به آن ایجاد شده بودند.
این صفحه باستانی دارای ۲۴۱ نشانه و نشان دهنده ۴۵ نماد مختلف است. این نمادها، حیوانات، انسانها و گیاهان را به تصویر میکشند و معنای آنها و محتوای کلی دیسک همچنان به سان یک راز، سربسته است. برخی افراد معتقدند که این دیسک ممکن است یک دیسک مدرن و جعلی باشد ولی اکثر کارشناسان آن را یک شی ء باستانی میدانند.
تلاشهای زیادی برای رمزگشایی نشانههای این دیسک صورت گرفته ولی هنوز هیچ ترجمهای که به شکل عمومی مورد پذیرش قرار گرفته باشد، ارائه نشده است. فقدان مطالب تطبیقی نیز تلاش در این راستا را با پیچیدگیهایی روبرو کرده است.
۷- Vitrum flexile گمشده در زمان
شیشه منعطف (Vitrum flexile) یک فناوری رمزآلود باستانی دیگر است که طبق گمانهزنیها در زمان سلطنت تیبریوس سزار امپراطور روم که در سالهای ۱۴ تا ۳۷ بعد از میلاد مسیح سلطنت میکرد ساخته شده است.
گرچه هیچ اثر فیزیکیای از آن باقی نمانده ولی طبق افسانهها، سازنده آن توانسته بود تا یک کاسه شیشهای نشکن از آن بسازد. بنا به روایات، او این کاسه را به امپراتور هدیه داد و وقتی کاسه به زمین خورد، به جای آنکه بشکند، فقط کمی فرو رفت و سازنده کاسه،با استفاده از یک چکش کوچک، به سادگی فرورفتگیها را برطرف کرد.
در ادامه این داستان به این نکته اشاره شده که امپراتور در آن زمان، این سوال را مطرح کرد که فرد دیگری میداند که چطور میتوان یک شیشه منعطف ساخت؟ و زمانی که سازنده آن اعلام کرد که فقط او راز این کار را میداند، امپراتور تیبریوس، دستور داد تا سر او را ببرند تا بدینترتیب جلوی کاهش ارزش طلا و نقره را بگیرد. این داستان توسط پلینی بزرگ و پترونیوس مستند شده؛ البته پلینی یادآوری کرده که این داستان را شنیده و ممکن است صحت نداشته باشد.
در شرایطی که اصالت این فناوری بسیار مورد بحث است، این امکان وجود دارد که این داستان واقعی نباشد و هدف از روایت آن، اخلاقی یا نمادین و برجسته کردن خطراتی باشد که از سوی حاکمان دمدمی مزاج، مخترعان احتمالی را تهدید کرده است.
منبع: خبرآنلاین