باقرزاده، معاون پرورشی وزارت آموزش و پرورش گفت: در حال حاضر سرانه پرورشی هر دانش آموز حداکثر ۱۰۰ تک تومانی است.
وی افزود: این رقم بسیار پایین است. ما برای تغییر و تحول در حوزه پرورشی به بودجه بیشتری نیازمند هستیم.
این در حالی است که سخنگوی سابق وزارت آموزش و پرورش گفته بود حدودا ۴ میلیارد تومان بودجه کل نظام آموزشی برای شانزده میلیون دانش آموز است که اگر تقسیم بر تعداد دانشآموزان و تعداد روزهای حضور آنان در مدرسه کنیم، سرانه دانش آموزان دو هزار تومان خواهد بود.
ستاری فرد گفته بود: این عدد با احتساب دانش آموزان شبانه روزی و دانش آموزان حاضر در مناطق محروم است. مشخص است که سرانه آموزشی بسیار کم است و ما از این بابت به مسئولان سازمان برنامه و بودجه بارها اعلام کرده ایم که عدد سرانه باید افزایش یابد.
کمبود بودجه و نیروی انسانی جوان و با تجربه پرورشی، دغدغه بسیاری از مدیران مدارس است.
در چنین شرایطی، مدیران مدارس باید از پتانسیل و نیروهای کارآمد در مدرسه استفاده کنند تا در جهت پرورش دانشآموزان قدم برداشته شود. همان طور که اگر کلاسی معلم نداشته باشد، مدیر مدرسه سعی میکند به شکلهای مختلف آن را اداره کند تا وقت دانشآموز هدر نرود و این خلاء پُر شود، همین روش در حوزه پرورشی نیز باید انجام شود تا به مقصود برسند.
فعالیتهای پرورشی زمانی مطلوب است که بر اساس نیازهای دانش آموزان طراحی شده باشند. مثلاً برای پرورش دانشآموزان پسر یک شکل و برای دانشآموزان دختر به شکلی دیگر متناسب با فکر و رشد دانشآموز طراحی شوند. این برنامهها باید از دریچه و کانال ارتباطی ورودی خود محصلان مشخص شوند؛ نه از منظر و نگاه بزررگسالان. چرا که دنیای ما، پدیدهها و الگوهای پرورشی ما متفاوت هستند، پس نباید آنها را از منظر خود ببینیم.
اگر بخواهیم الگوهای ثابت و قبول شدهای را ارائه کنیم، باید آنها را برنامهریزی کرده و سپس به شکل عملی و کاربردی متناسب با فرزندان پیاده کنیم تا بتوانیم درصد بالایی از دانشآموزان را جذب و ذوق و اشتیاق به فعالیتها را ایجاد کنیم. ارتباط خوب با دانشآموزان هم از عواملی است که میتواند اجرایی کردن برنامهها را تسهیل کند.
پرداختن فقط به آموزش هر چند با نمرات بالا، فرزندان ما را یک بعدی بار میآورد. موفقیت فقط پیشرفت در بعد علمی و مدرک گرفتن نیست؛ بلکه موفقیت، پیشبرد اهداف زندگی در همه ابعاد آن است. علم منهای ایمان زمینه پرواز را فراهم نمیکند.
دانشآموز سالم باید هم هوش علمی بالایی داشته باشد و هم هوش عاطفی و هیجانی بالا. اگر در کنار درس، مدرک ایمان و اخلاق نباشد؛ علم وسیلهای میشود برای تسلط، ستمگری و استثمار دیگران که نمونههای آن را در جهان مشاهده میکنیم. در آموزههای دینی، اگر علم و دانش، رنگ خدایی نداشته باشد و اخلاق را از بین ببرد، بزرگترین حجاب است و باعث میشود جامعه بیمار، افسرده و پرخاشگر شود و در آخر جامعه را به مرز هلاکت روانی برساند. در طول تاریخ همه کسانی که برای ملتها مفید بوده اند، آنهایی بودند که علم توأم با اخلاق داشته و متواضع بودهاند.
اگر از بعد و زوایای روانشناختی نگاه کنیم، پرورش مقدم بر آموزش است. پرورش خوب، متناسب با درک مفاهیم انسانی، ایرانی و اسلامی است که ما را به اشخاصی نزدیک میکند که هم از نظر تحصیلات و هم از نظر شخصیتی افرادی توانمند هستند. بنابراین سهم فعالیتهای پرورشی نسبت به آموزشی میتواند ۶۰ به ۴۰ باشد تا در حوزه پیشرفتهای آموزشی تأثیرگذار باشد.
پرویز رزاقی، روانشناس بالینی، مشاور خانواده و استاد دانشگاه اظهار کرد: گاهی مدارس، پرورش را طبق سلایق خودشان انجام میدهند؛ در حالی که ممکن است این سلیقه با ارزشهای خانواده ناهماهنگ باشد. بنابراین یک الگوی تعارض بین خانواده و مدرسه شکل میگیرد که آسیبزا است.
وی افزود: در بسیاری از موارد الگوهای پرورشی مدارس حتی با سیستم حکومتی، جامعه و رفتارهای جامعه شناختی مغایرت دارند. در چنین شرایطی خانواده تلاش میکند فرزند را از آن مدرسه بیرون آورد و اگر نتواند این تغییر را ایجاد کند، شروع به رفتارهای مقابلهای میکند و به فرزند آموزش میدهد از این الگوی پرورشی و تربیتی پیروی نکند. بنابراین یک الگوی جدید متفاوت از الگوی پرورشی و تربیتی مدرسه برای دانشآموز ایجاد میشود.
رزاقی گفت: معاونین و مربیهای پرورشی نیز باید از الگوهای پرورشی و فرهنگ وابسته به خانوادهها پیروی کنند و آن وقت است که رابطه خوبی بین خانواده، دانش آموز و مدرسه شکل میگیرد.