سید محمد حسینی، مدیر انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در برنامه «جامجم» شبکه یک سیما درباره چالشهایی که پیشروی تولید آثار نمایشی جذاب است، گفت: مقایسه سینما با تلویزیون مقایسه دو رسانه متفاوت است. در فضای سینما آدمها در شرایط نیمه تاریک قرار میگیرند و با پرده بسیار بزرگ طرف هستند، که بتواند زمینه تعلیق و تمرکز را ایجاد کند. در مقابل، ساخت سریال زمانبر است و لازم است مخاطب در یک مدت زمان با شخصیتهای داستان اخت بگیرد و بعد حس و تعلیق را برای مخاطب به ارمغان بیاورد.
حسینی ادامه داد: آنچه تلویزیون را جذاب میکند، صرفاً آثار نمایشی پر هزینه الف ویژه نیست. چیزهای دیگری هم هست. مثلاً نحوه انتخاب و برخورد با عناصر مختلف جذابیت در تلویزیون هم موثر است. وقتی من خبر گوش میدهم، دوست دارم از فضای کلی ماجرا باخبر باشم و مدام جلوی تلویزیون نشینم که امروز بگوید ریف دمشق آزاد شد، فردا و پس فردا هم بگوید ریف دمشق آزاد شد.
مدیر انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس افزود: وقتی مخاطب در آثار نمایشی حس خودش را از اثر دریافت میکند، آن اثر برای او جذاب میشود؛ یعنی مخاطب باید خود را در آینه اثر ببیند. حس کند ماجرای خودش را به تصویر کشیدند و یک جاهایی همذات پنداری کند. وقتی مخاطب بجای دستیابی به این حس میگوید که این سریال قصه آنهاست، نه من نمیتواند انگیزههای درونی و احساسات خود را در اثر ببیند و با آن ارتباط برقرار کند.
به گفته وی، مثلاً ما وقتی میخواهیم سریال تاریخی بسازیم، به طور مستمر به سراغ دوره قاجار به بعد میرویم. مخاطب پیش خود میگوید چرا من هر دفعه میبازم؟ همیشه انگلیس قصه را میبرد. چرا ما باید همیشه این دوران را روایت کنیم؟ چرا نباید یکبار روایت شکست پرتغالیها را به دست خودمان ببینیم.
حسینی با بیان اینکه سینما در امریکا متولد نشد، بلکه امریکا در سینما متولد شد، تصریح کرد: امروز برای ترکیه این اتفاق در حال رخ دادن است. این کشور تمدن نوعثمانیگری را در کجا ایجاد میکند؟ در رسانه. هنوز وقتی درباره جنگ چالدران صحبت میکنیم، کام بزرگانمان تلخ میشود. اما همین افرادی که حس بدی از نامردی ترکیه در مقابل سپاه ایران داشتند، پای سریال ترکیهای مینشینند، که قهرمان داستان قاتل پدران آنهاست.
مدیر انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس افزود: همین اتفاق برای کره رخ داده است. این کشور در کجا متولد شده؟ در رسانه. شاید همیشه فرانسویها پز میدادند که سینما را ما اختراع کردیم، ولی اختراع جدی آن بود که امریکاییها در سینما متولد شدند و متوجه شدند باید برای مخاطب قصه بگویند. در جهان قصهگویی هم همه صحبتهای خود را در زیر لایهها و زیر متن آثار به مخاطب منتقل کردند. ما باید ببینیم مخاطب چه میخواهد.