صنایع دستی، هنری اصیل و با هویت که در فرهنگ های لغت تعاریف خاصی برای آن آمده است؛ به طوری که تعریف صنایع دستی در دایرة المعارف بریتانیا این است: صنایع دستی به آن گروه از صنایع دستی گفته میشود که مهارت، ذوق و بینش انسان در تولید آن نقش اساسی دارد.
علی اکبر دهخدا، صنایع دستی را این طور تعریف کرده است: صنایع دستی عبارت است از آن چه با دست ساخته میشود؛ از پارچه و قالی، ساختههای فلزی و ... مقابل صنایع ماشینی.
فرهنگ معین در تعریف صنایع دستی این طور نوشته است: صنایع دستی شامل صنعتهایی است که دست در آن دخیل است. مانند پارچه بافی و قالیبافی.
صنایع دستی هنری است که این روزها بیش از پیش مهجور واقع شده است و در حقیقت، بسیاری از علاقهمندان به این هنر اصیل میگویند که بر خلاف میل قلبی شان فقط نظاره گر صنایع دستی هستند و استطاعت مالی برای خرید آن را ندارند و در مقابل، افرادی هم هستند که از این هنر به عنوان کالای لوکس در خانههای خود استفاده میکنند.
برخی از افراد، صنایع دستی را محدود به فرش، گلیم، گبه و مواردی از این دست میدانند. این در حالی است که صنایع دستی شامل هنرهای زیادی از جمله سفالگری، میناکاری، خاتم کاری ها، سوزن دوزی ها، منبت کاری، قلمزنی و... میشود که هر یک از اینها نیازمند توجه کافی هستند. زیرا آن ها میتوانند نقش مهمی در اقتصاد کشور ایفا کنند. اما هنرمندان این حوزه از بی توجهی به صنایع دستی گلایهمند هستند و تأکید میکنند توجه کافی به این هنر اصیل نمیشود. این در حالی است که صنایع دستی جزء هویت ایران به شمار می آید.
هنرهای دستی و صنایع اصیل نمایشگر فرهنگ و تمدن اقوام هستند که بر پشتوانهی فرهنگی هنری گذشتگان بنا شده اند و شامل کالاهایی میشوند که علاوه بر جنبهی مصرفی دارای ویژگیهای هنری هستند.
صنایع دستی به آن قسمت از صنایع گفته میشود که مهارت، ذوق و بینش انسان در تولید آن نقش اساسی دارد و تمام یا قسمتی از مراحل فرآوردههای آن با دست انجام میگیرند و در چارچوب فرهنگ و بینشهای فلسفی و ذوق و هنر انسانهای هر منطقه با توجه به میراثهای قومی آنها ساخته میشود و میتوان آن را یک هنر- صنعت نامید.
صنایع دستی میتواند هم حالت کارگاهی و هم حالت خانگی داشته باشد و مانند صنایع کوچک قابلیت حضور در شهر و روستا را دارد و بدون نیاز به تکنولوژی پیشرفته بیشتر متکی به تخصصهای بومی و ذوق و اندیشه و فرهنگ تولیدکننده است.
نقش صنایع دستی در اقتصاد جوامع در حال رشد به عنوان مکمل فعالیتهای اصلی باعث شده است تا اقتصاد دانها در ملاحظات خود به این رشته توجه خاصی داشته باشند؛ به طوری که در چند دهه اخیر و با گذر از دغدغههای تولیدات انبوه و مدرن در بازار اقبال عمومی به صنایع دستی در جهان افزایش یافته است.
مهدی محمدی، کارشناس صنایع دستی و مدرس در رابطه با مشکلات فعلی صنایع دستی بیان کرد: یکی از اِشکالات این است که سازمان صنایع دستی ما با میراث فرهنگی است. یعنی صنایع دستی را پشت سر گذاشته ایم و میراث فرهنگی روی این هنر اصیل سایه انداخته است. اساساً صنایع دستی تجربهی زیسته است و در دانشکده هنر هم، همین مشکل را داریم؛ به طوری که در گروه هنر قرار میگیرد و یک طبقه بندی میشود و آن طبقه بندی، حتی دلایل جنسیتی و... دارد و در پایینترین طبقه مینشیند و سپس، در معاونت وارد شده و میراث فرهنگی میشود.
او گفت: از سال ۱۳۶۲ رشته دانشگاهی صنایع دستی داریم و سرفصل کارشناسی آن در سال ۱۳۶۶ به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید و هنوز این سرفصل در حال اجراست. یعنی در سال ۱۴۰۲ سرفصلی را اجرا میکنیم که در سال ۱۳۶۶نوشته شده است و آن سرفصل با دانش آن روز نوشته شده و تجربهی اول بوده است و در دانشگاههای متفاوتی که در آنها رشته صنایع دستی وجود دارد در این ۴۰ سال، همین سرفصل را کار میکنند. بنابراین، بسیاری از موارد در سرفصلهای آموزشی ما وجود ندارند و ما هم نمیتوانیم خارج از سرفصل وزارت علوم عمل کنیم. در نتیجه، به نظر بنده، در دانشگاهها نیاز به یک بازبینی در رشتهای مثل صنایع دستی داریم و باید یک سند جامع آموزشی برای رشته صنایع دستی تدوین شود و بر اساس آن، حتی شاید آمایش سرزمینی رشته صنایع دستی را تعریف دوباره کنیم.
این کارشناس صنایع دستی تصریح کرد: فکر میکنم صنایع دستی همان مشکلی را داشته باشد که خیلی از رشتههای دیگر دارند و این است که بین جامعهی آکادمی و دانشگاه ما فاصله است. یعنی مثلاً دانشجو وارد دانشگاه میکنیم و به او آموزش میدهیم و وقتی فارغالتحصیل شد و وارد جامعه صنعتی صنایع دستی شد تازه باید آموزشهایی را به طور مستقل ببیند و تجربههایی کسب کند. الان، فکر میکنم مثلاً ۶ دانشگاه ورودیهای صنایع دستی و هنر اسلامی را داشته باشند و به همین دلیل، این دو رشته بالای ۲۵-۲۰ نفر جذب دانشجو دارند که در مجموع، تعداد آنها ۱۵۰ نفر است و باید ببینیم کارگاههای فعال تهران شامل چند نفر از فارغ التحصیلان شده و تا چه اندازه از دانشی که تولید شده استفاده میشود. در نتیجه، ما باید به این سمت برویم که تربیت نیروهایی داشته باشیم تا بعداً بتوانند به ما کمک کنند. البته ما در زمینه صنایع دستی فقط یک حوزه تولید نداریم؛ به طوری که از حوزه طراحی شروع میشود و به حوزه تولید و فروش و حتی پس از فروش میرسد.
محمدی گفت: ما فرهنگ غنی در حوزه صنایع دستی داشته ایم و تجربهای در این زمینه داریم و این به حدی است که شاید داریم آن را ازدست میدهیم و این نگران کننده است؛ به طوری که همین الان، اتفاقی که در حوزههای مختلف فرهنگی میافتد مثلاً در حوزه تذهیب و نگارگری ما این است که جشنوارهای برگزار میشود و در جریان آن، به شما قول میدهم تا ۱۰ سال دیگر امارات مرکز تذهیب خواهد شد و حتی آنها دارند به هنرمندان ما گلدن ویزای ۱۰ ساله میدهند و آثار بدون نام از آنها میگیرند و سفارش میدهند و با توجه به معیشتی که باید فراهم شود هنرمند ما هم میپذیرد. در نتیجه، این هنر به واسطهی اتفاقاتی که میافتد در حال ازدست رفتن است و فرصت احیاء داریم، اما این کار را انجام نمیدهیم همین موضوع باعث بروز مشکلاتی میشود.
این کارشناس صنایع دستی افزود: باید به این موضوع توجه کنیم که در خصوص صنایع دستی، همه موارد به صورت یک زنجیره و تغییر نگاه هستند. همه ما مسائل و مشکلات را میدانیم، ولی این نگاه باید تغییر کند و سلیقه سازی و قصه گویی کنیم و این زنجیره باید ایجاد شود تا در این صورت، مشکلات بعدی برطرف شوند. زیرا تنها جایی که هیچ مشکلی نداریم تولید است.