از وقتی این مهمان تازه پایش به خانه باز شده بود، احساس میکرد دیگر کسی به او توجه ندارد و همه فکر و ذکر مامان و بابا شده بچه تازه متولد شده! انگار حتی مادربزرگ و پدربزرگ هم مانند گذشته او را دوست نداشتند و بیشتر به «نینی» توجه میکردند.
بههمین دلیل هم نهفقط خواهر کوچکش را دوست نداشت بلکه دلش میخواست او اصلا به خانهشان نمیآمد. این بخشی از احساسات بچههایی است که بهتازگی صاحب خواهر و برادر شدهاند، اما اینکه این احساس تداوم داشته باشد و جدیتر شود یا خودش را به احساس مهر و دوستی بدهد، هنری است که والدین باید در مدیریت روابط بچهها به کار گیرند. مدیریت خانههای چند فرزندی نیز سختیهای خودش را دارد. خیلیها فکر میکنند که زمانی فرزند جدیدی در چنین خانوادههایی متولد میشود، باید برای تربیت هر فرزند بهصورت جداگانه انرژی صرف کرد، اما ابتدا مادر و پدرها باید رفتار و گفتار درستی داشته باشند، چراکه معمولا بچهها بیشتر از تذکرات شفاهی به الگوهای عملی توجه و از آنها پیروی میکنند و مدیریت روابط فرزندان توسط والدین، بسیار حائز اهمیت است. در این گزارش میخواهیم به نقش والدین در روابط مؤثر بینخواهر و برادرها مخصوصا در خانوادههای پرجمعیت بپردازیم. موقعیتهایی که شاید بسیاری از پدر و مادرهایی با چند فرزند، آن را بارها تجربه کردهاند.
روابط فرزندان با یکدیگر در خانوادههای پرجمعیت
خانوادههای پرجمعیت هم مثل هر خانواده دیگری با چالشهایی روبهرو هستند. مشکلاتی که والدین باید آنها را مدیریت و کنترل کنند تا به هرکدام از فرزندان آسیبی به لحاظ روانی وارد نشود.
مهری موسوی، مشاوره خانواده بااشاره به روابط بین فرزندان دارای خواهروبرادر میگوید: روابط فرزندان خانوادههای پرجمعیت بسیار متفاوتتر از سایر خانوادههاست. در این خانوادهها تعاملات و مشارکت بچهها در انجام امور و تقسیم وظایف بسیار بیشتر است. کودکان در این خانوادهها تنها نیستند و فرصت یادگیری، صحبت و کلام در بین آنان بیشتر است. معمولا بچهها از انزوا به دور هستند و مفهوم تنهایی برای آنان شکل نمیگیرد و خلأ همبازی در سنین پایینتر را ندارند.
وی میافزاید: این خانوادهها، چالشهای مختلفی هم دارند. به عنوان مثال، حضور چند فرزند در یک اتاق شخصی برای انجام تکالیف و مزاحمتهای فرزندان کوچکتر برای خواهر و برادرهای بزرگتر، مشترک شدن اسباب بازیهایشان نیز ازجمله مشکلات این فرزندان است. از سوی دیگر برای والدین فرصت ارتباط با سایر فرزندان کمتر فراهم میشود، چراکه باید آن را بین دیگر فرزندان نیز تقسیم کنند.
بیشتربخوانید
تربیت متفاوت خانوادههای پرجمعیت
پدر و مادرهایی که سه فرزند یا بیشتر دارند معمولا در تربیت موفقتر از والدینی عمل میکنند که دارای یک فرزند هستند، زیرا فرزندان کوچکتر از فرزند اول خانواده الگو میگیرند و میکوشند همانند او قدرتمند و مستقل باشند. این مشاور خانواده نیز بر این باور است که مدیریت درست والدین در رفع چالشها بین فرزندان و عدم مدیریت صحیح آنان نیز در این بین بسیار حائز اهمیت است و کسب اطلاعات، آگاهی و مطالعه کتابهایی در این خصوص برای پدر و مادرها مهم است و پس از آن پیاده سازی این آگاهی در خانه نیز اهمیت دارد.
وی تصریح میکند: بارها شکایتهای فرزندان بزرگ این خانوادهها درخصوص نداشتن وقت کافی والدین برای آنان را شاهد بودیم. راهکار ما در این زمینه کمک گرفتن از اقوام نزدیک برای نگهداری از فرزندان کوچکتر است. همین امر منجر به این میشود که مادر بتواند زمان کافی برای توجه به فرزندان بزرگتر خود را داشته باشد.
رعایت عدالت تربیتی در خانوادههای پرجمعیت
موسوی میگوید برانگیخته شدن حس حسادت در بین فرزندان بزرگتر از دیگر چالشهایی است که خانوادههای پرجمعیت باید آن را بهخوبی مدیریت کنند. فرزندان بزرگتر بر این باورند که با تولد هر خواهر یا برادر گویی توجه والدین مخصوصا مادر از آنان گرفته میشود. از نگاه او یکی از مهمترین نکات در این باره، رعایت عدالت تربیتی بین فرزندان بزرگتر و نوزاد تازه متولد شده است. از آنجا که نوزاد بهطور طبیعی نیازمند توجه بیشتر است، این شبهه برای فرزندان بزرگتر ایجاد میشود که او مورد بیمهری قرار گرفته است. از طرفی این مشاور ضمن بیان این موضوع که فرزندان بزرگتر همچنان به توجه پدر و مادرها نیاز دارند، میگوید: زمانی که بچه کوچکتری وارد خانواده میشود به سبب جذابیتهای کودکانهاش معمولا توجهات را به خود جلب میکند. این میزان توجه لازم را والدین در بین سایر فرزندان باید مدیریت کنند و برای آنان از عناوینی همچون «تو دوست داشتنی هستی» یا «تو خواستنی هستی» نیز استفاده کنند. این موضوع نباید انگیزهای شود که فرزندان بزرگتر برای جلب توجه بیشتر دست به اقدامات خطرناکتری بزنند.
منبع: روزنامه جام جم