آیین نکوداشت زندهیاد «جعفر والی» عصر روز دوشنبه ۲۷ آذر در سالن فردوس موزه سینمای ایران برگزار شد. در ابتدای این مراسم مستند «یک حضور» به کارگردانی مجتبی سعادت که به زندگی استاد جعفر والی میپردازد، پخش شد.
بعد از نمایش فیلم مستند «سعید امیرسلیمانی» دوست و همراه همیشگی جعفر والی که از اعضای اصلی گروه او به شمار میرفت گفت: خداوند جعفر والی را رحمت کند. در دوره ای ما در کنار هم یک گروه را تشکیل دادیم که والی کارگردان ما بود و اعضای این گروه افرادی چون جمشید مشایخی، ولی شیراندامی، آزیتا لاچینی و…بودند.
وی ادامه داد: زنده یاد والی برای تلویزیون اثری همچون «در گوش سالمم زمزمه کن» را ساخته بود که سال گذشته من و ایرج راد این نمایش را در پردیس تئاتر شهرزاد به یاد جعفر والی و با الگو برداری از شیوه کارگردانی این هنرمند، به روی صحنه بردیم.
امیرسلیمانی با بیان اینکه جعفر والی درک بسیار والایی داشت، بیان داشت: او بر ادبیات و کارگردانی اشراف کامل داشت و در کارها بسیار خوب گروه را هدایت و راهنمایی میکرد. به خاطر دارم زمانی که در بیمارستان بستری بود روزی به دیدنش رفتم. او همچنان و در همان وضعیت، شوق به صحنه بردن اثری تازه را داشت. والی تا زمانی که از این دنیا رفت، عاشق تئاتر و همچنان علاقهمند به کارکردن بود. او انسانی بزرگ بود و هیچگاه فراموش نخواهد شد. امیدوارم ما بتوانیم جا پای این بزرگان بگذاریم.
«جعفر والی» باید الگوی علاقهمندان به این حرفه باشد
در ادامه ایرج راد از همکاران جعفر والی درباره او گفت: جعفر والی یکی از هنرمندان بسیار ارزشمند این کشور بود و آثار بسیار باارزشی را از خود بر جای گذاشت. طبق گفته والی، تئاتر میرا است و کارهای درخشان و بی نظیر این بزرگان را بعد از آنها کمتر بر روی صحنه دیدیم. علت این است که آن زمان کمتر به مسائل مادی فکر میشد و اصل بر عشق و علاقه، صداقت، آگاهی، فرهیختگی و ارتباط با تماشاگر بود.
وی ادامه داد: والی در تمام زمینهها عاشق تئاتر بود و همه نیز او را دوست داشتند. او فعالیتهای زیادی را به انجام رساند و خصوصیات بسیار خاصی داشت که از جمله آنها ریز بینی، دقت، وسواس و تعصب به کار بود. او بسیار وقت شناس بود و هرگز با تاخیر در تمرینها حاضر نمیشد. والی اصولی داشت که به شکل اخلاقی در کل گروه گسترده شده بود. آخرین کاری که با او تمرین می کردیم، «در گوش سالمم زمزمه کن» بود. والی از من خواست به همراه هرمز هدایت کار را آغاز کنیم. ما در خانه او و در فصل زمستان هر روز صبح تمرین میکردیم. جعفر والی با وجود بیماری همچنان علاقهمند بود که این اثر را کارگردانی کند. وقتی در را باز میکرد و ما را میدید، آن فرد بیمار به یک جوان هجده ساله پر شور و شوق تبدیل میشد.
راد خاطرنشان کرد: متاسفانه در اواسط تمرین، بیماری او شدت گرفت و بستری شد. اما همچنان روی تخت بیمارستان هم درباره تئاتر حرف میزد و قصد داشت پس از ترخیص، تمرینها را پیگیری کند. این افراد افتخار مملکت هستند و جایگاه ویژهای در تئاتر ایران دارند و آثار ماندگاری را به وجود آوردند. بنابراین ضروری است که الگوی افراد علاقهمند به این حرفه باشند. هنر نیازمند عشق، صداقت، بی خوابی، مرارت و سختیهای بسیار زیادی است. تنها بازیگری که با مسئولیت به روی صحنه میآید، متوجه سختیهای این کار میشود و می تواند هر شب اثر جدیدی را بر روی صحنه خلق میکند. روزی عبدالله اسکندری به من گفت نتیجه تلاش یک نقاش اثری ماندگار است اما ما هر شب بر روی صورت یک بازیگر هنری را به انجام میرسانیم که بعد از هر اجرا پاک میشود. کار بازیگر تئاتر نیز همینگونه است، اما تاثیری که روی تماشاگر باقی میگذارد، همواره در ذهن افراد ماندگار خواهد بود.
وی بیان داشت: بسیار خوشحالم امثال جعفر والی شاگردانی تربیت کردند که اخلاق هنری را در تمام زمینهها در نظر گرفتند. موفقیت بسیاری از چهرهها، نتیجه تلاشهای افرادی همچون جعفر والی است. آقای انتظامی با آن همه قدرت و توانمندی در عرصه بازیگری، پیش از آمدن به روی صحنه چیزی در حدود یک ساعت پیش از اجرا با هیچکس صحبت نمیکرد تا آماده رفتن به روی صحنه شود. من میدیدم که وقتی میخواهد به روی صحنه بیاید، چیزی را زیر لب با خود تکرار میکند. از او پرسیدم و گفت من توکل میکنم. صحنه برای او مکانی مقدس و جایگاه انسان و ارتباط انسانی بود. باید قدر این عزیزان را بدانیم و جایگاه ویژه و خاص آنها را به نسل امروز منتقل کنیم و امیدوار باشیم همچنان مسائل فرهنگی در کشور همچنان جاری و ساری باشد.
والی در تئاتر به دنبال مشق عشق بود
در ادامه این مراسم روح الله جعفری پژوهشگر سینما و تئاتر و استاد دانشگاه درباره جایگاه زنده یاد جعفر والی در تئاتر ایران و سیر کاری او گفت: صحبت کردن درباره جعفر والی از جنبههای مختلف و در حوزههای تئاتر و سینما قابل تامل است.والی پیش از کودتای ۲۸ مرداد به هنرستان هنرپیشگی رفت و پس از سیر و سلوک در عرصه هنر و مشق آموزیها، مراتبی را طی کرد و به زمانهای برخورد که در سال ۱۳۳۲ فعالیتهای نمایشی تعطیل شدند. او، سرکیسیان و افراد معدود دیگری گرد هم جمع شدند تا بتوانند ضمن کشف و شهود در تئاتر، مشق عشق کنند.
وی با بیان اینکه تئاتر برای والی همه وجودش بود، بیان داشت: والی به نقش کوچک و بزرگ اهمیت نمیداد و تنها ایفای درست نقش برایش مهم بود. او در بیش از پانزده نمایشنامه، به جز اقتباسهایی که انجام داده به عنوان نویسنده حضور داشته است. این سیر و سلوک باعث میشود جامعه دوباره به سمت تماشای آثار نمایشی سوق پیدا کند.
در ادامه کاظم هژیرآزاد، بازیگر تئاتر و سینما نیز بیان داشت: او کارگردان اولین اجرای تئاتری بود که من در سالن ۲۵ شهریور دیدم. در دفتر آقای اسکویی که هنرجوی او بودم عکسهایی وجود داشت که جعفر والی، سعید امیرسلیمانی و ولی شیراندامی از جمله آنها بود. یادم می آید آقای اسکویی گفت اینها افرادی هستند که پیش از شما همین دوره را طی کرده کردهاند. والی کار خود را از مدرسه و هنرستان هنرپیشگی شروع کرد و در نهایت از سینما سر در آورد، سینمایی که از سال ۱۳۵۰ با فیلم «گاو» اثر داریوش مهرجویی فقید شکل گرفت.
در این مراسم هنرمندانی چون ایرج راد، سعید امیرسلیمانی، کاظم هژیرآزاد، روح الله جعفری، جمشید ملک پور، حسین خلج و علاقمندان و شاگردان زنده یاد جعفر والی حضور داشتند.