کالج لندن یکی از اصلیترین دانشگاهها و میزهای فکری و پژوهشی است که از سالیان گذشته تا به امروز در پی کنکاشهای عمیق بر فرهنگ البسه مسلمانان بودهاست؛ برای آنها حجاب زنان خاورمیانه، محل تمرکز و مبدأ انتشار اسلام به جهان بسیار شگفتانگیز وخارقالعاده بودهاست.
گر چه هنوز هم نمیتوان از علت اصلی این اشتیاق فراوان انگلیسیها در رابطه با کنکاشهای متمادی درباره البسه مسلمین مطلع شد، اما میتوان این ظن را داشت که این اشتیاق بیارتباط با علاقه تاریخی انگلیسیها به غارت و استعمار کشورهای مسلمان و خصوصاً خاورمیانهای نباشد! شهیده بنتالهدی صدر، نویسنده زن معروف عراقی که جریانسازی گسترده و عمیقی را با زنان مسلمان عراقی در زمان رژیم بعث عراق رقم زدهبود در یکی از مقالات خود در رابطه با نفوذ استعمار در عراق چنین مینویسد: «افسوس که جریان اندیشهها و تمدنهای مختلف ما را با خود برد و تقلید کورکورانه ما را به ناکجاآباد رهنمون شد. گویی از یاد بردهایم که اصول و مبانی والای دینمان، ما را از وابستگی و تقلید باز میدارد و ابعاد اصلاحطلبانه خودمان، میتواند ما را از درافتادن به گرداب اندیشههای وارداتی و اصلاحات وارونه که دنیای استعمار به اشکال مختلف بر ما القا کردهاست، مصون بدارد؛ اندیشههایی که ترویج آن هدفی جز از هم گسیختگی جامعه اسلامی و ایجاد زمینه نفوذ از شکافهای ایجاد شده در بدنه امت ندارد.»
بیشتربخوانید
بنتالهدی صراحتاً از واژگان «فرهنگ وارداتی»، «استعمار» و «تقلید» سخن میگوید و در مکتوباتش زنان مسلمان عراق را انذار میدهد از تغییر سبک پوشش دختران و زنان هموطن خود و این تغییر در پوشش را نقطه عزیمتی در از هم گسیختگی امت اسلامی میداند. همین مکتوبات و گزارشات ارائه شده از بنتالهدی که به صورت نفحاتی انذارگویانه منتشر شدند نشاندهنده آن است که علاقهمندیهای انگلیس، این استعمارگر پیر و البته آشنا با کشورهای مسلمان خاورمیانه همچون عراق، صرفاً واکاوی و پژوهشهای مردمنگارانه و انسانشناسانهاش بر اساس روحیات کنجکاویاش نبودهاست، بلکه اهدافی در راستای به چنگ کشیدن ممالک اسلامی، چون عراق و ذخایر عظیم و ارزشمندی، چون نفت آن را در سر میپروراند. فرهنگ اسلامی که بر این ممالک و بر جان مردمان آنها مسلط است، مانعی بزرگ برای استعمار است، بنابراین باید آن را زمین زد، جاهلانه و خرافی خواند و بر مردمان امت اسلامی این عقاید را تحمیل کرد. نشانگر پیشرفت قهرمانانه استعمار در غلبه فرهنگی به واسطه سقوط پرچم اسلامی نمایان میشود، پرچمی که لباس مردمان آن و خصوصاً زنان آن است.
کمهزینهترین نفوذ بر کشورها و در چنگال گرفتنشان نفوذ فرهنگی ناشی از تغییر افکار و رفتار آنان است که هردوی آنها در پوشش افراد و خاصتاً «در پوشش زنان» نمایان میشود. این اتفاق از عصر ناصری تا کنون در ایران نیز در حال وقوع است. حقیقت این است که نهتنها ایران و زنان ایرانی، بلکه تمام کشورهای اسلامی زیر طرح استعمار فرهنگی انگلیس به واسطه البسه مسلمانان هستند.
پروفسور رینا لوئیس (Reina Lewis) زنی انگلیسی که سالها مطالعات و پژوهشهای عمیق روی فرهنگ البسه مسلمانان انجام دادهاست، بررسیهای زیادی بر دین اسلام، زنان مسلمان، حجاب اسلامی به همراه داشتهاست و اکنون مدتهاست که با پایهگذاری صنعت «مد متواضع» یا همان Modest Fation و برگزاری فستیوالهای علمی، عملیاتی، فشن شوهای بینالمللی استانداردهایی برای مد محجبه به واسطه حجاب استایلرها و بلاگرهای حجاب اقصی نقاط جهان برای زنان مسلمان محجبه طراحی میکند که در راستای استانداردهای زیبایی جهانی است!
حجاب اسلامی که فلسفهاش دیدهشدن شخصیت انسانی زن بود و تبرج و هر آنچه را سبب به حاشیه راندن شخصیت انسانی او و طمع در زیبایی تنانهاش میشد، میپوشاند، امروزه چنان دستخوش تحریف و تحولات غیرعادی شدهاست که هر انسان متفکری را به حیرت وا میدارد!
حجاب اسلامی که این روزها بسیاری از برندها آن را تبلیغ میکنند، از استانداردها دور شدهاست و به استانداردهای نظام سرمایهداری و طاغوت شهوت، خودپرستی، جبر و تکبر نزدیک و نزدیکتر شدهاست! باید بنت الهدی سر از قبر خود برآورد و مجدد بگوید: «زن مسلمان به خود بیا و ارزشهای الهی دینت را دریاب؛ تا به کی کورکورانه غفلت میورزی و تقلید از بیگانه میکنی؟»
منبع: روزنامه جوان