پس از دههها ظلم و جنایت رژیم صهیونیستی در فلسطین و محاصره دو دههای نوار غزه و بارها تجاوز به مناطق مختلف غزه، در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، گردانهای عزالدین قسام -شاخه نظامی جنبش حماس-در پاسخ تمامی این تجاوزگریها به اراضی اشغالی حمله کردند و آغاز عملیات طوفان الاقصی را اعلام کردند.
در نتیجه این حمله، بیش از ۵۰۰۰ موشک به سمت اراضی اشغالی شلیک شد و هزاران رزمنده حماس از مرزهای سرزمینهای اشغالی عبور کردند. مقامات رژیم صهیونیستی کنترل چندین شهرک صهیونیستی اطراف غزه را از دست دادند و در مجموع، طبق آمارها، حدود ۱۲۰۰ اسرائیلی کشته و بیش از ۲۴۰ نفر از جمله غیرنظامیان و پرسنل نظامی و امنیتی این رژیم به اسارت حماس در آمدند.
در اواسط بعدازظهر همان روز، نیروهای رژیم صهیونیستی (IDF) حملات هوایی به غزه را آغاز کردند و تا شب، شورای امنیت اسرائیل به اتفاق آرا عملیات زمینی در غزه فلسطین را تصویب کرد. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در پیامی خطاب به اسرائیلیها وعده داد که «تمام مکانهایی را که اعضای حماس در آنها پنهان شدهاند به ویرانه تبدیل کند». اسرائیل با اعلام آغاز عملیات «شمشیرهای آهنین» که شامل مجموعهای از اقدامات برای از بین بردن تهدید حماس بود، به این حملات پاسخ داد. حملات هوایی به غزه بلافاصله آغاز شد، اما با ارزیابی پیامدهای احتمالی اسرائیل و متحدانش، عملیات زمینی به تعویق افتاد. بر خلاف وعده، در حملات هوایی اسرائیل به غزه شمار زیادی از غیرنظامیان به شهادت رسیدند یا زخمی شدند. همچنین اسرائیل در حملات خود زیر ساخت ها، بیمارستانها و ساختمانهای مسکونی سراسر غزه را هدف قرار داد.
علیرغم پیشبینی برخی کارشناسان مبنی بر اینکه تشدید تنش بیش از دو یا سه هفته طول نمیکشد، اکنون بیش از سه ماه گذشته است و حتی اشارهای به کاهش شدت درگیری وجود ندارد. در مجموع از زمان شروع عملیات اسرائیل، ارتش اسرائیل طبق آمار اعلامی خودش، بیش از ۵۰۰ سرباز را از دست داده است که بیشتر از جنگ لبنان در سال ۲۰۰۶ است. در همین حال، بر اساس گزارش وزارت بهداشت غزه که توسط حماس اداره میشود، تا اواسط ژانویه، نزدیک به ۲۵ هزار فلسطینی شهید، بیش از ۶۲ هزار نفر مجروح و ۷۰۰۰ نفر مفقود شده اند.
راشاتودی در گزارشی در این خصوص نوشت: با ناتوانی جامعه بینالملل برای دستیابی به اجماع و فشار بر طرفهای درگیر برای توقف آتش و حرکت به سمت راهحل دیپلماتیک، تعداد کشتهها همچنان افزایش خواهد یافت. دلیل این امر کشیده شدن درگیری کنونی بین فلسطینیها و اسرائیلیها به عرصه بین المللی است. جنگ غزه به گسل ژئوپلیتیک دیگری تبدیل شده است که در یک طرف کشورهای غربی و اسرائیل و در طرف دیگر فلسطینیها و کشورهای جنوب جهانی قرار دارند.
دلایل تشدید تنش فعلی چیست؟
صحبت درباره اتفاقاتی که باعث شد جنگ غزه در انزوا شروع شود، نادرست است. باید درک کرد که درگیری بین فلسطینیها و اسرائیلیها از اواسط قرن بیستم آغاز شد و تا به امروز حل نشده است. رادیکالیزه شدن مقاومت فلسطین به تناسب تجاوزات صهیونیستها به ساکنان نوار غزه و کرانه باختری رخ داده است. سالانه هزار فلسطینی بر اثر عملیات نظامی ارتش اسرائیل شهید میشوند، اما واکنش قابل توجهی از سوی بازیگران جهانی و منطقهای وجود ندارد.
هیچ تمایل واقعی برای حل مناقشه از سوی مقامات صهیونیست وجود ندارد، زیرا کابینه راست افراطی به ریاست نتانیاهو برای یک گزینه سازش آماده نیست و بعید است که اجازه ایجاد یک سرزمین عرب تمام عیار را بدهد. تشکیلات خودگردان فلسطین با وجود اینکه از سوی سازمان ملل به رسمیت شناخته شده است و کنترل کرانه باختری را برعهده دارد اما در مجامع بین المللی حامی فلسطین محسوب نمی شود و جنبش های مقاومت در نوار غزه که براساس نظرسنجی هفته گذشت یک موسسه فلسطینی میان مردم غزه محبوبتر از قبل از جنگ نیز شده اند، توافق و وحدتی با جنبش های وابسته به تشکیلات خودگردان ندارند.
در سالهای قبل از جنگ، نتانیاهو هم برای بسیاری از شهروندان اسرائیلی و هم برای متحدان در غرب مایه شرمساری بود. در دسامبر ۲۰۲۲، او توانست با تشکیل یک ائتلاف در انتخابات پیروز شود و دوباره به نخست وزیری بازگردد. اما این رژیم دچار یک بحران سیاسی طولانی با مشکلات اقتصادی بود که همزمان با همهگیری کووید-۱۹ آغاز شد. اوضاع به دلیل اصلاحات قضایی نتانیاهو پیچیدهتر شد. اپوزیسیون رژیم صهیونیستی شروع به سازماندهی تظاهرات گسترده در سراسر اراضی اشغالی کردند که هم اکنون نیز در جریان است. همچنین فشار از سوی ایالات متحده و دیگر متحدان غربی که نتانیاهو را به دلیل دسیسههای «دیکتاتوری» و امتناع از حمایت کامل از اوکراین مورد انتقاد قرار دادند، افزایش یافت.
در سمت فلسطین نیز، اتفاقات زیادی رخ داد. حماس به طور فزایندهای در میان اکثر مردم کرانه باختری محبوب شد، زیرا فتح به رهبری محمود عباس (ابومازن)، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین (PNA) نفوذ سیاسی خود را از دست داد. عباس ۸۸ ساله است و حدود ۲۰ سال است که تشکیلات خودگردان فلسطین را رهبری کرده است. فتح به فساد و عدم تامین امنیت و رفاه اقتصادی برای شهروندان خود متهم شده است. از همه مهمتر، به گفته بسیاری از فلسطینی ها، عباس هیچ کاری برای پیشبرد موضوع یک کشور مستقل تمام عیار عرب انجام نداده است.
در عین حال، حماس تحرکات بسیاری انجام داده و میدهد و خواستههای مردم فلسطین که از اقدامات و جنایات اسرائیل آسیب دیده اند را برآورده میکند. با توجه به اینکه یکی از افراطیترین کابینههای راستگرا تاکنون در اسرائیل در قدرت است و حتی حاضر به ایجاد یک کشور عربی فلسطین نیست، موضع مقاومت مبنی بر اینکه مشکل را میتوان با اعمال قدرت و مبارزه مسلحانه حل کرد، به طور فزایندهای در بین مردم مورد استقبال قرار گرفت.
همچنین دلایل متعددی در خارج از منطقه وجود دارد. بر کسی پوشیده نیست که نظم جهانی رو به زوال است. قدرتهای بزرگ جهانی در حال حل و فصل روابط خود هستند و به بازیگران کوچک اهمیت نمیدهند. ایالات متحده مشغول تلاش برای آسیب رساندن به روسیه و چین است، اما به نظر میرسد تاکنون اشتباه محاسباتی کرده است و برای اجرای برنامههای خود از طریق ابزارهای زور شکست خورده است.
بحران به طور ناگهانی شروع شد، اما حوادث غیرمنتظره نبود و اینجا اتفاق دیگری افتاد. جهان به سرعت به حامیان یک طرف یا طرف دیگر تقسیم شد، اما تعداد کمی از نیاز به رفع تعارض صحبت کردند.آمریکا از پیشنهادات صلح تبعیت نمیکند و همه ابتکارات را در سکوهای بین المللی مسدود میکند. این شکاف تنش فعلی را تشدید کرد.
کشیده شدن آتش جنگ به کل منطقه
به دلایل اساسی که در بالا مورد بحث قرار گرفت، زمینه مساعد برای محدودیت درگیری ایجاد شد. عوامل کاتالیزور زیادی وجود داشت اما مهمترین پرسشها اکنون این است: درگیری تا چه زمانی ادامه خواهد داشت، چه اتفاقی در زمین میافتد و چگونه همه چیز پایان خواهد یافت؟
یوآو گالانت، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در یکی از سخنرانیهای خود پس از حمله گردانهای القسام مدعی شد که «حماس دروازههای جهنم را در نوار غزه باز کرده است.» مقامات و ارتش اسرائیل مدتها شروع عملیات زمینی را به تعویق انداختند. علاوه بر این، متحدان آنها در واشنگتن به دلیل درک پیچیدگی وضعیت و دخالت احتمالی بازیگران اصلی در درگیریهای مسلحانه، تمایل زیادی به آغاز عملیات نظامی تمام عیار نداشتند.
نتانیاهو برنامههای خودش را داشت. عملیات زمینی آغاز شد و ایالات متحده تجهیزات و نیروی دریایی خود را به منطقه اعزام کرد تا بازیگران اصلی را از مداخله در درگیری منصرف کند. این امر مانع از اقدام گروههای نیابتی مختلف در منطقه علیه آمریکا و اسرائیل نشد. ایران به عنوان مخالف آشکار اسرائیل و کشورهای غربی فعال در منطقه، بسیار خویشتندار بوده و نشان داده است که خواهان جنگ علنی نیست. با این حال، سلسله وقایع در جنگ غزه تمایل برخی از شرکت کنندگان را برای تحریک دخالت تمام عیار ایران در اقدام نظامی نشان داد و آن ترور یکی از فرماندهان سپاه پاسداران ایران در سوریه بود.
سردار سرلشکر سید رضی موسوی مستشار نظامی ایرانی در سوریه شهید شد. سپس ارتش آمریکا به بغداد حمله کرد و طالب السعیدی، فرمانده نیروهای الحشد الشعبی النجباء را ترور کرد. حمله تروریستی در کرمان ایران در ۳ ژانویه - دو انفجار زنجیرهای در گلزار شهدای این شهر در مراسم سالگرد شهادت سردار قاسم سلیمانی - دست کم ۲۰۰ شهید برجای گذاشت. اگرچه اعضای سازمانهای تروریستی مسئولیت آن را بر عهده گرفتند، اما افکار عمومی و مقامات خاورمیانه می دانند که اسرائیل و متحدان غربیاش پشت آن بودهاند.
در تاریخ ۱۶ ژانویه، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران حملات موشکی تلافی جویانه را به اهدافی در استان ادلب سوریه و همچنین اربیل، پایتخت اقلیم کردستان عراق انجام داد. این انفجارها در نزدیکی کنسولگری آمریکا و پایگاههای نظامی آمریکا روی داد. به گفته مقامات کُرد در این حمله چهار نفر کشته و شش نفر زخمی شدند. واشنگتن به نوبه خود گفت که هیچ شهروند آمریکایی آسیبی ندیده است. چنین اقدامی از سوی ایران نشان داد که تشدید به طور محسوسی افزایش یافته است.
وضع جنبش انصارالله در یمن که به طور منظم موشکها و پهپادها را به سمت اسرائیل پرتاب میکنند و همچنین خلیج عدن را برای عبور کشتیهای اسرائیلی و آمریکایی مسدود میکنند، پیچیده نیست. ایالات متحده در پاسخ به اقدامات این گروه، ائتلافی را تشکیل داده است و حتی صحبت از مداخله زمینی احتمالی در یمن برای مبارزه با انصارالله شده است، اما همه میدانند که این کار آسانی نخواهد بود. تداوم حملات انصارالله به کشتیهای تجاری و درگیری با کشتیهای جنگی آمریکا در دریای سرخ منجر به حملات موشکی آمریکا و انگلیس به مواضع انصارالله در یمن شد. بنابراین، خاورمیانه یک گام دیگر به جنگی در سطح منطقه نزدیک شد.
حزب الله لبنان به مرزهای اسرائیل نزدیکتر است. ارتش اسرائیل به طور دورهای به جنوب لبنان حمله میکند، چیزی که عموماً نقض قوانین بینالمللی تلقی میشود - تا جایی که به نظر میرسد رژیم صهیونیستی فعالانه تلاش میکند حزبالله و کل لبنان را نیز به یک جنگ تمام عیار بکشاند. در حالی که حزب الله اقداماتی را علیه اسرائیل انجام داده است، تا حد ممکن از ادامه آن خودداری میکند. اما با توجه به حمله اخیر رژیم صهیونیستی به بیروت، پایتخت لبنان که منجر به شهادت صالح العاروری، معاون دفتر سیاسی جنبش فلسطینی حماس شد، وضعیت بدتر شد.
بیشتر بخوانید:
با توجه به شرایط در غزه، به نظر میرسد که «درهای جهنم» در آنجا باز شده است. در منطقهای به مساحت ۳۶۵ کیلومتر مربع، حدود ۲ میلیون نفر در حال تجربه یک فاجعه انسانی هستند. تعداد شهدا هر روز در حال افزایش است، اما عملیات زمینی ارتش اسرائیل بعید است به این زودیها پایان یابد. برای از بین بردن حماس، اسرائیل باید یک ایده را نابود کند، نه چیزی ملموس. علاوه بر این، گردانهای القسام سال هاست که برای سناریوی رویارویی با اسرائیل آماده میشوند. ارتش اسرائیل در حال حاضر با مشکلات قابل توجهی روبرو شده است. با وجود اینکه اسرائیلیها می گویند بخش شمالی این منطقه را کنترل میکنند، هنوز درگیری در آن مناطق ادامه دارد.
اتفاق بعدی چه چیزی ممکن است باشد و اوضاع به کجا منتهی خواهد شد؟
هرتسی هالوی، رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل در ۲۶ دسامبر گفت: «این جنگ اهداف پیچیدهای دارد و در قلمرو پیچیدهای در حال انجام است. جنگ در نوار غزه برای ماههای بیشتر ادامه خواهد داشت.» جنگ طولانی خواهد بود، حتی اگر گروههای نیابتی به طور فزایندهای درگیر شوند. کابینه رژیم صهیونیستی هزینههای مالی و اعتباری قابل توجهی را متحمل میشود و دیر یا زود مجبور خواهد شد عملیات نظامی را متوقف کند، اما به نظر میرسد که به نفع نتانیاهو و کل فرماندهی ارتش است که تا زمانی که میتوانند ادامه دهند. به محض پایان تشدید تنش، احتمالاً همه مقامات ارشد، به ویژه نتانیاهو، که هنوز با چهار اتهام فساد مالی و مخالفت گسترده با اصلاحات قضایی کابینه اش مواجه است، محاکمه خواهند شد. بنابراین، پیش روی نتانیاهو یا جنگ است یا زندان.
ایالات متحده تحت ریاست جو بایدن از اسرائیل محافظت خواهد کرد، اما نه از نتانیاهو، که دموکراتها با او رابطه گرمی ندارند. از سوی دیگر، ظهور بالقوه دونالد ترامپ به قدرت میتواند نتانیاهو را برای اقدام قاطعانه و خشن ترغیب کند. اما برای این سناریو نخست وزیر اسرائیل باید حداقل یک سال دیگر ادامه دهد. در این میان، ما شاهد افزایش فشار بر نتانیاهو از سوی واشنگتن خواهیم بود، اما همه این فشارها پشت درهای بسته خواهد بود و نه در انظار عمومی.
در عرصه بینالمللی مردم با راهپیمایی در دفاع از فلسطینیان در سراسر جهان، بر مقامات اسرائیلی فشار زیادی وارد میکند. بنابراین اسرائیل باید کاری در این زمینه انجام دهد، در غیر این صورت اوضاع بدتر خواهد شد. در منطقه هم همینطور است. «ملت های عرب» با «برادران فلسطینی» خود بسیار همدل است و فشار بر دولتهای مربوطه را افزایش میدهد تا قاطعانهتر و خشنتر علیه اسرائیل عمل کنند.
کابینه دست راستی نتانیاهو بر این ایده متمرکز است که شهرکهای یهودی در سرزمینهای اشغالی فلسطین گسترش خواهد یافت. با توجه به گزارشهای تایید نشده از مذاکرات اسرائیل با کشورهای مختلف برای پذیرش آوارگان فلسطینی، میتوان حدس زد که مقامات فعلی در حال بررسی «اسرائیلیسازی» کامل سرزمینهای فلسطینی هستند. رژیم ناسیونالیست، به سیاست بیرون راندن فلسطینیان از غزه و کرانه باختری ادامه خواهد داد. این امر مستلزم یک عملیات نظامی طولانی مدت است که میتواند نتیجه معکوس داشته باشد و در نهایت منجر به یک جنگ منطقهای بزرگ و خونین شود، زیرا در هر لحظه شعله ور شدن غیرمنتظره جنگ ممکن است محدودیت و صبر چندین بازیکن را که به سمت مشارکت فعالتر حرکت میکنند، از بین ببرد.
راشاتودی در پایان گزارش خود نوشت: بدون شک سناریوی فوق یک فاجعه است. بهترین گزینه توقف خصومتها و از سرگیری گفتگوهای سیاسی خواهد بود. مذاکرات با مشارکت میانجی ها باید بر اساس قطعنامههای سازمان ملل باشد و منجر به ایجاد یک کشور عربی تمام عیار فلسطین و تضمین امنیت آن شود. متأسفانه سناریوی حل و فصل مسالمت آمیز بعید است، زیرا آشفتگیهای سیاسی جهانی و چندین عامل دیگر مانع از دستیابی طرفهای درگیر به یک مخرج مشترک میشود.
پیشبینی نتیجه درگیریها فرآیند پیچیدهای است، بهویژه در خاورمیانه که چندین عامل خارجی و داخلی به طور همزمان نقش مهمی دارند. یک چیز مسلم است: مسیر خشونت در این درگیری به صلح و رفاه نمیانجامد، بلکه منطقه را بیشتر پرتنش میکند. مناقشه فلسطین و اسرائیل اغلب فقط به عنوان «درگیری خاورمیانه» نامیده میشود و نام مناسبی است، زیرا حل این مناقشه به حل تعداد قابل توجهی از مشکلات در کل منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بستگی دارد.