اواخر خرداد سال ۹۹ جسد سوخته زن میانسالی که با چهار گلوله به قتل رسیده بود در حاشیه اتوبان باقری تهران کشف شد. از آنجا که طلاهای وی به سرقت نرفته بود، فرضیه قتل با انگیزه انتقامجویی قوت گرفت.
در ادامه مشخص شد، مقتول مادر یکی از خوانندگان پاپ کشور است که پسرش ناپدید شدن او را به پلیس اعلام کرده بود.
با مشخصشدن هویت زن ۶۰ ساله، مأموران تحقیقات را از خانواده او آغاز کردند. پسر مقتول به مأموران پلیس گفت: چند سال قبل خواهرم با مرد شروری به نام سعید ازدواج کرد و مدتی بعد هم جدا شدند. او به مادرم بدهکار بود و اختلاف داشت. چند سالی هم به دلیل حمل موادمخدر به زندان افتاد. آخرینبار وقتی به مرخصی آمد با مادرم تماس گرفت و خواست تا برای حل اختلاف حسابشان باهم قرار بگذارند. من به مادرم گفتم او آدم خطرناکی است و اجازه بدهد تا من هم او را در این ملاقات همراهی کنم، اما مادرم اجازه نداد و برای دیدن سعید از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت.
با اظهارات پسر قربانی، مأموران به زندان رفتند، اما دریافتند که سعید بعد از پایان ایام مرخصی به زندان برنگشته است.
سه ماه بعد در حالی که مأموران به دنبال متهم فراری بودند، او خودش را به پلیس آگاهی معرفی کرد و مدعی شد نقشی در قتل مادرزن سابقش نداشته و در توضیح ماجرا گفت: از سال ۹۰ به دلیل حمل مادهمخدر شیشه بازداشت و به اعدام محکوم شدم، اما با درخواست عفو اعدامم به ۲۵ سال حبس تبدیل شد. با شیوع بیماری کرونا توانستم با سپردن وثیقه از زندان آزاد شوم. از آنجا که با مادرزن سابقم اختلافحساب داشتم، با او قرار گذاشتم تا صحبت کنیم. بعد از نیمساعت در خیابان شریعتی از ماشینم پیاده شد و دیگر خبری از او نداشتم تا اینکه شنیدم به قتل رسیده است.
در حالی که متهم در مراحل بازجویی ادعا میکرد نقشی در قتل نداشته، پلیس آثار خون مقتول را در خودروی او پیدا کرد و همچنین بررسی وضعیت تلفن همراه متهم، نشان میداد که او زمان جنایت در محدوده کشف جسد بوده است. بدین ترتیب وی به اتهام قتل روانه زندان شد.
در این میان همسر سابق متهم که به بیماری سرطان مبتلاست با ارسال نامهای به دادگاه اعلام کرد که از قصاص سعید گذشت میکند.
نخستین جلسه دادگاه
با تکمیل تحقیقات برای سعید کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در آن جلسه فرزندان دیگر مقتول درخواست قصاص کردند.
سپس متهم به جایگاه رفت و با تکرار اظهاراتش در مراحل بازجویی مدعی شد قاتل نیست و بیگناه است.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و باتوجه به مدارک موجود در پرونده متهم را به قصاص محکوم کردند. اما با اعتراض متهم و بررسی پرونده از سوی قضات دیوانعالی کشور، حکم قصاص شکست و متهم بار دیگر در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.
دومین جلسه دادگاه
در ابتدای جلسه سه دختر و یک پسر قربانی درخواست قصاص کردند.
یکی از فرزندان مقتول به قضات گفت: ما مطمئن هستیم که او قاتل مادرمان است. او دو روز قبل از پیدا شدن جسد مادرمان به فردی گفته بود که باید کارهای مالیاش را زودتر انجام دهد، چون مادرزن سابقش فوت شده است. این در حالی بود که ما هنوز نمیدانستیم مادرمان کشته شده است.
در ادامه متهم بار دیگر اظهاراتش را تکرار کرد و گفت: من با افراد خلافکاری در ارتباط هستم شاید یکی از آنها مادرزن سابقم را کشته است.
قاضی از متهم پرسید: اگر بیگناهی چرا ۳ ماه متواری بودی؟
متهم گفت: ترسیدم پلیس به من شک کند وگرنه من بیگناهم.
در پایان جلسه قضات، قرار بازداشت متهم را به وثیقه ۱۰۰ میلیارد تومانی تبدیل کردند تا بهزودی برایش حکم صادر کنند.