پنجم تیر سال ۱۴۰۰ گزارش شلیکهای مرگبار در یک عروسی به پلیس اعلام شد. پس از آن مأموران به محل عروسی که باغی در منطقه ملارد بود رفتند و با بررسیهای اولیه مشخص شد که پدر داماد برای اجرای رسم تیراندازی در مراسم عروسی پسرش چندین گلوله شلیک کرده است، اما گلوله به دختر ۱۲ سالهای به نام مریم و پسر ۹ سالهای به نام مهیار اصابت کرده و هردو جان باختند. پدر مریم و مادر مهیار هم که مجروح شده بودند به بیمارستان انتقال پیدا کردند.
در ادامه متهم ۶۰ ساله به نام محمود که به خاطر شرب خمر حالت طبیعی نداشت در محل عروسی بازداشت شد و پس از حضور در پلیس آگاهی مدعی شد: من قصدی برای کشتن میهمانانم نداشتم. من برای شادی عروسی پسرم چند گلوله شلیک کردم که متأسفانه این فاجعه رخ داد.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه چهار دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
نخستین جلسه دادگاه
در ابتدای جلسه پدر مریم به جایگاه رفت و گفت: زمانی که این اتفاق افتاد اواخر عروسی بود و ما داشتیم خداحافظی میکردیم که به یکباره محمود تفنگی را آورد و شروع به شلیک هوایی کرد و نمیدانم چطور شد که این فاجعه رقم خورد و من مجروح شدم و دخترم جلوی چشمان ما جان داد. من نمیتوانم متهم را ببخشم و درخواستم قصاص اوست.
پس از آن مادر مهیار که از ناحیه پا با گلوله متهم آسیب دیده بود به جایگاه رفت و اظهار کرد: آن شب بعد از اینکه گلولهها شلیک شد خودم روی زمین افتادم و در یک لحظه دیدم که پسرم هم در کنارم افتاد و خونریزی شدیدی داشت. درد خودم را فراموش کرده بودم و بعد از اینکه به بیمارستان رفتیم پسرم که از ناحیه طحال گلوله خورده و خونریزی داخلی کرده بود جان سپرد. حالا هم تقاضای پدرش قصاص است، اما من دیه میخواهم.
سپس متهم به جایگاه رفت و گفت: ما اهل لرستان هستیم و رسم داریم که در جشنهای مان تیراندازی کنیم، این افرادی که عزادار شدند میهمانان ما بودند و ما نمیخواستیم به آنها آسیبی برسد. باور کنید حالت طبیعی نداشتم و آنقدر اتفاقی گلولهها شلیک شد که تا چند لحظه بعد نمیدانستم چه فاجعهای رخ داده و با جیغ میهمانان به خودم آمدم. حالا هم شرمنده آنها هستم و قتل عمدی را قبول ندارم.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و متهم را به خاطر قتل شبه عمد به پرداخت دیه به اولیای دم دو کودک و ۳ سال حبس محکوم کردند.
با اعتراض اولیای دم به حکم صادره پرونده به دیوان عالی کشور رفت و قضات دیوان با شکستن حکم، پرونده را بار دیگر برای رسیدگی به شعبه ۱۰ (همعرض) فرستادند.
دومین جلسه دادگاه
در دومین جلسه رسیدگی به این پرونده بار دیگر پدر مریم خواهان قصاص و دریافت دیه شد.
مادر مهیار هم گفت: من هم حاضر به گذشت نیستم و متهم باید قصاص شود.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و با رد اتهام عمدی قتل گفت: شما کدام پدری را سراغ دارید که شب عروسی پسرش را عزا کند. من عمدی در کارم نبود. باور کنید لگد اسلحه باعث شد کنترل آن از دستم خارج شود و روی زمین بیفتد و به صورت خودکار شلیک کند.
در این لحظه قاضی به متهم گفت: یکی از گلولهها به گردن دختربچه خورده و گلوله دیگر به شکم پسربچه. به هیچ عنوان اسلحهای که روی زمین افتاده به سمت بالا شلیک نمیکند.
متهم جواب داد: به خاطر مصرف مشروبات الکلی چیزی یادم نمیآید.
قاضی گفت: طبق بررسی کارشناسان اسلحه شناسی، اسلحهای که از آن شلیک شده نیمه خودکار بوده و باید برای هر شلیک ماشه را میچکاندی؛ بنابراین اظهارات شما با اتفاقی که افتاده متناقض است.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
مملکت خودش قاضی داره خودش هم رای صادر میکنه.
بی شعوری تا کی ؟؟!!!
حماقت تا چه حد ؟؟!!!
قصاص خواستن حق این والدین هس
این استدلال هم ک قاتل مست بوده باید از قوانین تخفیفی حذف شه
این طور باشه که هر کس اسلحه و ب دست فرد نشئه و مستی یا روانی میدن تا بی گناهی و ب قتل میرسانه اینم مدل تروریستی هس
دیگه سنگ روی سنگ بند نمیشه
تیراندازی تو عروسی ها باید قانونی قدغن شه
این چ مدل شادی هس؟؟
یک مشت آدم عقب مانده احمق!
مستی و دست به تفنگ شدن!!!
غیر از حماقت و بی شعوری چه عاملی داشته ؟!