جلاییپور در واکنش به اظهارات مفصل آرمین نوشت: دوست فاضل و نازنینم جناب دکتر محسن آرمین در نطق پیش از دستور جلسه جبهه اصلاحات نکاتی را طرح کردهاند که اساسا انتشار عمومیاش سنجیده نبوده و مایه تعجب است. مسائل درونتشکیلاتی و محتوای جلسات بسته آنهم با این میزان اطلاعات اشتباه و شخصیکردن و روایت نادقیق و اتهامهای ناروا بهتر است انتشار عمومی نشود. بیانیه تحلیلی روزنهگشایی هم اساسا ربطی به مناقشات درونجبههای جریانهای سیاسی ندارد. از نشر عمومی مسائل مرتبط به جبهه و جلسات بسته به طور کلی و در اینجا هم اجتناب میکنم.
جبهه اصلاحات هم میتواند این تکثر را پوشش بدهد به نحوی که طرفین ناچار نباشند بین التزام به راهبردهای مختارشان و عضویت در جبهه انتخاب کنند. در [سالهای] ۹۸ و ۱۴۰۰ هم این تکثر به رسمیت شناخته شد و مانع فروپاشی جبهه گردید. اما اگر این تکثر به رسمیت شناخته و تحمل نشود طبیعی است که التزام افراد به اقتضائات راهبردی که مصالح ایران را در آن میبینند میتواند به تضعیف جبهه یا حتی انشعاب بینجامد.
محسن آرمین، نایب رئیس جبهه اصلاحات، در واکنش به بیانیه روزنهگشایی گفته بود: اختلاف نظر در این است که آیا در انتخابات ۱۱ اسفند روزنه گشایی ممکن است یا ممتنع. دوستان اقلیت معتقدند در شرایط کنونی باید کنشگری مرزی کرد و دوستان اکثریت معتقدند شرکت در انتخابات ۱۱ اسفند نه کنشگری مرزی بلکه کنشگری بدون مرز است، زیرا فضا چنان بسته و جامعه چنان مستأصل، معترض و خشمگین است که شرکت در انتخابات به هیچ نتیجهای که متضمن خیر عمومی باشد، ختم نمیشود. پایان این حرکت «انشعاب» است. شرکت بینتیجه در انتخابات بیاعتمادی جامعه به اصلاحطلبان را تشدید میکند. وجود دستکم دو فراکسیون اقلیت و اکثریت در جبهه واقعیتی غیرقابل انکار است.
مگر جبهه اصلاحاتی هم بای مانده هنوز؟!!!