یک استاد باستان شناسی معتقد است جنگ غزه در کنار پیامد‌های سیاسی آن یک حمله هماهنگ به موجودیت فلسطین و مردم آن است.

سازمان اسرائیلی «عمق شبیه» (ٍEmek Shaveh) که متخصص در امور باستان‌شناسی است، اعلام کرد جنگ تل‌آویو علیه غزه منجر به تخریب صد‌ها مکان باستانی و تاریخی در داخل نوار غزه شده است. دفتر اطلاع‌رسانی دولتی در غزه نیز هشدار داده که رژیم صهیونیستی بیش از ۲۰۰ مکان باستانی را از مجموع ۳۲۵ مکان باستانی در غزه در راستای جنگ خود علیه این منطقه از هفتم اکتبر هدف قرار داده و ویران کرده است.

۲۱ نوامبر دیده‌بان حقوق بشر اروپا-مدیترانه اعلام کرد: اسرائیل عمدا آثار باستانی فلسطین در غزه را از بین می‌برد. قوانین بین‌المللی در تمام شرایط هدف قرار دادن عمدی اماکن فرهنگی و باستانی را که اهداف نظامی نیستند، ممنوع کرده است.

در همین راستا باشگاه خبرنگاران جوان با هیلاری مورگان لیتم، استاد باستان شناسی دانشگاه مکزیک گفتگویی ترتیب داده که مشروح آن در ذیل از نظرتان می‌گذرد.

-با توجه به مطالعات شما در زمینه باستان شناسی به نظر شما جنگ غزه چه آسیب‌هایی را به پیشینه تاریخی منطقه وارد کرده است؟ 

هیلاری مورگان لیتم: از زمان شروع جنگ در غزه، بیش از ۲۰۰ مکان میراث فرهنگی در کنار بایگانی‌ها، دانشگاه‌ها و موزه‌های متعدد تخریب شده‌اند. گزارش‌هایی مبنی بر غارت آثار تاریخی توسط ارتش اسرائیل و حتی نمایش برخی از آنها در کنست منتشر شده است.

تخریب میراث غزه پیامد‌های اجتماعی، سیاسی و عاطفی گسترده‌ای دارد. این یک حمله هماهنگ به موجودیت فلسطین و مردم آن است. فراتر از ایجاد فراموشی فرهنگی در مورد معنای فلسطینی بودن، تخریب میراث نمادی از نفی تاریخ فلسطین و حق بر زمین است. محو کردن حافظه فلسطینی توسط اسرائیل عمدی است. بر اساس تعریفی که رافائل لمکین، وکیل یهودی لهستانی-یهودی که در سال ۱۹۴۴ واژه "نسل کشی" را ابداع کرد، این یک استراتژی نسل کشی است. این تلاش برای از بین بردن پیوند‌های فیزیکی بین فلسطینی‌ها و میراث آنها با هدف محو حضور فلسطین و مشروعیت بخشیدن به آن است. استعمار شهرک نشینان اسرائیلی، تخریب مکان‌های باستان‌شناسی و غارت آثار باستانی غزه توسط اسرائیل نیز سؤالاتی را در مورد بی‌طرفی ادعایی باستان‌شناسی در جهان ما ایجاد می‌کند. واقعیت این است که باستان شناسی می‌تواند عمیقاً یک موضوع سیاسی باشد.

توانایی ادعا در زمان حال بر اساس سوابق مادی گذشته به باستان شناسی قدرت زیادی می‌بخشد. به معنای واقعی کلمه، باستان شناسان شواهد فیزیکی مورد نیاز برای ساختن روایت‌های تاریخی را ارائه می‌دهند. بنابراین، باستان شناسان وظیفه اخلاقی دارند که مردم را از ماهیت عمیق سیاسی آن آگاه کنند.

-با توجه به اهمیت پیشینه تاریخی یک منطقه در یک جنگ سیاسی چرا به نظر شما جوامع سیاسی سکوت اختیار کرده اند؟ 

هیلاری مورگان لیتم: در این زمینه، سکوت انجمن‌های باستان شناسی در سراسر جهان در مورد آنچه در غزه اتفاق می‌افتد بسیاری می‌تواند اهمیت داشته باشد. در اروپا، محققان میراث ایرلندی و مستقر در ایرلند بر انجمن باستان شناسان اروپایی (EAA) فشار آوردند تا در این مورد صحبت کنند. در اوایل ماه مارس، EAA سرانجام بیانیه‌ای صادر کرد.

اما متن به طرز ناامید کننده‌ای غیر متعهد و مدافع ظلم و ستمی بود که در جریان است. از نسل‌کشی‌ها در غزه به عنوان «بحران اسرائیل/غزه» یاد کرد و از زبانی استفاده کرد که از کنوانسیون میراث جهانی یونسکو در سال ۱۹۷۲ حذف شده بود. پیامد‌های سیاسی تخریب میراث در یک محیط شهرک نشین-استعماری می‌تواند بسیار فراتر از آنی باشد که حتی ما تصور می‌کنیم.

ناکامی EAA در تأمل در مورد اینکه چگونه باستان شناسی، و متعاقباً ساخت میراث، با قدرت و تاریخ در هم تنیده شده، خطرناک است، زیرا این رشته را کاملاً عینی معرفی می‌کند.
برخی از مردم ممکن است از نقش باستان شناسی در استعمار آگاه باشند. با این حال، تعداد کمتری از آنها می‌دانند که چگونه به سیاست‌های قرن بیستم کمک می‌کند، همانطور که مورخان اریک هابسبام و ترنس رنجر استدلال می‌کنند، هویت‌هایی را ایجاد می‌کند که بر گذشته‌های کشف‌شده، مشترک و سنت‌های ابداع شده تکیه دارند.

باستان شناسی با داشتن گذشته پیوند‌هایی را بین سرزمین و مردم آن ایجاد می‌کند. اگر به درستی استفاده شود، این قدرت را دارد که چگونگی زندگی مردم و ارتباط آنها با دنیای ما را روشن کند. استفاده نادرست از آن، تبدیل به یک فناوری سرکوب می‌شود که توسط رژیم‌های قدرتی که می‌خواهند از یک نسخه یا «دیدگاه» گذشته برای خلع ید و جابجایی دیگران سو استفاده کنند، استفاده می‌شود. تصادفی نیست که همانطور که نادیا ابو الحاج مردم شناس فلسطینی-آمریکایی نوشته است، اسرائیل به استفاده استراتژیک از باستان شناسی برای مشروعیت بخشیدن به موقعیت خود به عنوان یک ملت تاریخی در سرزمین‌های مقدس ابراهیمی به جای یک دولت-ملت مدرن که در سال ۱۹۴۸ تأسیس شد، شهرت دارد.

باستان شناسی می‌تواند مکانیزمی برای حفظ قدرت باشد و این فقط در اسرائیل و فلسطین نیست. در مکزیک، جایی که من در ۱۵ سال گذشته تحقیقاتی انجام داده ام، باستان شناسی و مردم شناسی به صراحت متهم به forjando patria یا جعل کشور شدند. در دوران حکومت پورفیریو دیاز، دومین رئیس جمهور مکزیک، دولت تلاش کرد تا جمعیت مهاجرنشین خود را با شهروندان بومی خود که در طول استعمار اسپانیا از نابودی زبانی و فرهنگی رنج برده بودند، گرد هم آورد.

راه حل پیشنهادی ساخت یک ایدئولوژی ملی گرایانه از mestizaje یا "مخلوط" بود که خرابه‌های تاریخی و سنت‌های هنری بومیان مکزیک را به عنوان میراث دولت مکزیک و در نتیجه همه مکزیکی‌ها جشن می‌گرفت و ادعا می‌کرد. در حالی که این امر میراث جوامع بومی مکزیک را حفظ کرد، همچنین به خلع ید و آواره شدن منجر شد. از آنجایی که دولت مکزیک مدعی میراث بومی برای همه بود، زیر سوال بردن مشروعیت طبقه حاکم اسپانیایی تبار غیرممکن شد.

باستان شناسان دانشمندان و کارشناسان گذشته هستند که از روش‌های استفاده از شواهد باستان شناسی نه تنها برای مد کردن تاریخ، بلکه برای کنترل و سلاح سازی آن آگاه هستند. به همین دلیل است که باستان شناسان باید درباره غزه صحبت کنند.

وقتی میراث غزه، کتابخانه‌ها و دانشگاه‌ها از بین رفت، می‌توان بعد‌ها ادعا کرد که این آثار هرگز آنجا نبودند. با حذف «حقایق» هم از حافظه بشر و هم از سوابق باستان‌شناسی، «اثبات علمی» حضور فلسطینی‌ها غیرممکن خواهد بود.

باید به خاطر داشته باشیم که باستان شناسی از سیاست جدایی ناپذیر است و نقش عمده‌ای در ساختن تاریخ، ملت‌ها و هویت ملی ایفا می‌کند. ما همچنین باید به خاطر داشته باشیم که چگونه پاک کردن کامل میراث اغلب پیش‌نماینده نابودی مردم است، به همین دلیل است که نسل‌کشی فرهنگی نیز طبق قوانین بین‌المللی به عنوان جنایت جنگی طبقه‌بندی می‌شود.

مقاومت EAA و دیگر سازمان‌های باستان‌شناسی حرفه‌ای در برابر صدور بیانیه‌ای محدود که نسل‌کشی‌های غزه را به رسمیت می‌شناسد - پاکسازی قومی همراه با تخریب میراث غزه - مساوی است با همدستی و امتناع از پذیرش مسئولیت باستان‌شناسی. امیدوارم فشار مداوم باستان شناسان در اروپا و سراسر جهان نظر آنها را تغییر دهد.

به‌عنوان یک انسان‌شناس میراث، با این سؤال که آیا باستان‌شناسی می‌تواند به درستی عمل کند یا خیر، نگران هستم. نگرانی من بیشتر از این موضوع است که این جنگ می‌تواند نتایجی بسیار فراتر از یک پیامد سیاسی در تاریخ داشته باشد.

هیلاری مورگان لیتم، نویسنده، انسان شناس میراث، و همکار پژوهشی در دانشگاه اکستر است. او اخیراً یک بازگرداندن دیجیتال در اوآخاکا، مکزیک را سرپرستی کرده است.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۲۶ ۰۹ فروردين ۱۴۰۳
سالیان سال است که غرب و نوکرانش با حمله به ایران افغانستان سوریه عراق لبنان یمن و غرب آسیا وفلسطین و . .علاوه بر نابودی زیرساخت ها به دنبال حذف نشانه های تمدنهای بزرگ وسیر تاریخی وپیشرفت بشر و حذف کتابهای تاریخی و .. هستند تا نسلهای بعد نتوانند به ریشه خود و مهم تر از آن به درست یا نادرست بودن مسیر زندگیشان پی ببرندوانچه خداوند کریم فرمان داده است عمل کنند ولی آیا می توانند از قدرت لایزال خداوند نیز بگریزند؟
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۲:۱۰ ۰۹ فروردين ۱۴۰۳
شاخ و برگ ها رو بزنه...
با ریشه چکار میکنه؟!!!
فلسطین،،، ریشه در خاک دارد.
Germany
ناشناس
۱۰:۳۶ ۰۹ فروردين ۱۴۰۳
والا شما دلتون فقط برای ایدئولوژی می سوزه!
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۰:۲۸ ۰۹ فروردين ۱۴۰۳
اسرائیل دیگه خیلی پرو شده فلسطین را میزنه لبنان را میزنند دمشق و مستشاران مارا میزند حیوان وحشی که ابسار پاره کرده باید صفت وسخت تو رویش در بیایند کشور هاییکه بهشان تجاوز شده
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۰:۰۵ ۰۹ فروردين ۱۴۰۳
مردم فلسطین همشون نابود شدن تو نگران سابقه فرهنگی اونهایی؟؟!
آخرین اخبار