وقتی ما معتقد باشیم که سرنوشت انسانها در علم و قضا و قدر الهی مشخص شده، دعا کردن چه فایده ای دارد؟؛ این پرسشی است که این روزها بسیاری از نوجوانان و جوانان می پرسند و پاسخ آن را باید در کیفیت و آثار دعا جست و جو کرد.
در نگاه نخست باید گفت که منظور از قضا و قدر این است که هر پدیده و هر حادثه ای در عالم «علت» و «اندازهای» دارد و چیزی بدون علت و اندازه معیّن بوجود نمی آید. بر این اساس سرنوشت انسان نیز بر اساس اسباب و عللی محقّق می گردد که «دعا کردن» از جمله این اسباب است. به عبارتی دیگر دعا یکی از علل این جهان است که در سرنوشت انسان مؤثر است.
نکته دوم اینکه علم خدا نیز منافاتی با دعا کردن ندارد، زیرا در علم خدا حوادث عالم بر اساس «تحقّق علل و عوامل» محقّق می شود و «دعا» هم یکی از عوامل موثّر است. ما باید برای تحقّق خواسته های خود از هر تلاشی دریغ نکنیم و یکی از امور موثّر برای اجابت حوائج دعا است.
نکته سوم هم اینکه اگر برآوردن برخی از حوائج ما منوط به «دعا» شده است، بخاطر اثرات مثبتی می باشد که در دعا کردن وجود دارد؛ مثل: بهره مندی از عنصر توکّل، کسب امید و تقویت اراده، کسب خود آگاهی، پیروزی بر اضطراب ها، غفلت زدایی، هم بستگی اجتماعی، بهره گیری از آموزه های اخلاقی و معرفتی و ... .
دفتر آیت الله مکارم شیرازی از مراجع تقلید در این زمینه توضیحاتی ارایه کرده است که با هم مرور می کنیم:
این تصور که دعا کردن و توقع تغییر سرنوشت و امور ما با این عقیده که سرنوشت ما در علم و قضا و قدر الهی تعیین شده، منافات دارد، تصوری نادرست است که از عدم شناخت حقیقت قضا و قدر و جایگاه دعا در این مسأله ناشی می شود. اگر لازمه قضا و قدر الهی این است که «هر کس با سرنوشتی معین و تغییرناپذیر از مادر متولد می شود و تلاش برای تغییر سرنوشت امری بیهوده می باشد!»، نه تنها دعا بلکه سایر اعمال انسان نیز فایده ای نخواهد داشت.
اما این تفسیر از قضا و قدر صحیح نمی باشد و مورد تأیید اسلام نیز نبوده و با مفاهیم مسلّم اسلامی از قبیل تکلیف، جهاد، سعی و کوشش و استقامت، قیامت، حسابرسی و همچنین با بسیاری از آیات قرآن مثل آیه ۳۹ سوره نجم که می فرماید: «لَیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَی»، سازگاری ندارد. زیرا طبق این آیه سرنوشت انسان در گرو سعی و تلاش اوست و خداوند با علم به گذشته و آینده تقدیر انسان را متناسب با اراده و تلاش انسان قرار داده است. در همین راستا در آیه ۱۱ سوره رعد نیز می خوانیم: «إِنَ اللَّهَ لَایُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ»؛ (خداوند سرنوشت قومی را تغییر نمی دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند). در این آیه نیز اشاره ای به این مطلب دیده می شود.
با این مقدمه، به سراغ حل مشکل اصلی مطرح شده در این سؤال می رویم تا ببینیم چگونه می توان کارکرد و جایگاه اصلی دعا را در مبحث «قضا و قدر» پیدا کرد.
بر اساس آنچه از روایات به ما رسیده است قضا و قدر دو معنی دارد و دعا طبق هر دو معنی دارای آثار مثبتی است:
۱- قضا و قدر تکوینی: منظور این است که هر چیز و هر حادثه و پدیده ای در عالم علت و اندازه ای دارد نه چیزی بدون علت بوجود می آید و نه بدون اندازه گیری معین. بطور مثال اگر سنگی پرتاب کنیم و شیشه ای بشکند این یک حادثه است که حتما بر اساس نظام سبب و مسببی علتی دارد.
استاد مطهّری می گوید: «اگر مقصود از سرنوشت و قضا و قدر الهی، انکار اسباب و مسبّبات و اختیار و اراده بشر است، چنین قضا و قدر و سرنوشتی وجود ندارد و نمی تواند وجود داشته باشد». در روایتی از امام صادق(علیه السلام) می خوانیم: «خداوند نمی پسندد که چیزها را جاری و برقرار گرداند مگر به وسیله اسبابش». بر اساس این روایت واضح است که سرنوشت انسان نیز بر اساس اسباب و عللی خاصّ محقّق می گردد که «اراده و تلاش انسان» یکی از آنها است و «دعا کردن» نیز یکی از افعال اختیاری ماست که نقش مهمی در برطرف شدن حوائج ما دارد.
استاد مطهری در جای دیگر می گوید: «از نظر جهان بینی الهی، جهان هم شنوا است و هم بینا. ندا و فریاد جانداران را می شنود و به آنها پاسخ می دهد. به همین جهت دعا یکی از علل این جهان است که در سرنوشت انسان مؤثر است. جلوی جریان هایی را می گیرد و یا جریان هایی را به وجود می آورد. به عبارت دیگر، دعا یکی از مظاهر قضا و قدر است که در سرنوشت حادثه ای می تواند مؤثر باشد یا جلوی قضا و قدری را بگیرد».
۲- قضا و قدر تشریعی: به معنی فرمان الهی در تعیین وظایف فردی و اجتماعی انسانها و مقدار و حدود این وظایف است. مثلا می گوییم: دعا مستحب است و نماز واجب است. این یک فرمان الهی و قضای تشریعی است. سپس می گوییم دعا خواندن آن گونه که در روایات آمده اثر بیشتری دارد یا نماز در هر شبانه روز ۱۷ رکعت است، این یک قدر الهی و تشریعی است. البته لازم به ذکر است که آنچه در شرع بیان می شود آثار تکوینی نیز دارد. به هر حال از این جهت نیز دعا کردن عبادت محسوب می شود و دارای آثار مثبت فراوانی می باشد و همین آثار نیز، مقدّمات اجابت را فراهم می کنند.
علم خدا منافاتی با تلاش انسان از جمله دعا ندارد
علم خدا منافاتی با تلاش انسان از جمله دعا ندارد؛ زیرا در علم خدا حوادث عالم بر اساس تحقّق علل و عوامل محقّق می شود و دعا هم یکی از عوامل موثّر است. خداوند قطعا از نیّات و خواسته های ما آگاه است امّا از آنجا که خداوند عالم را طبق نظام اسباب و مسبّبات تدبیر می کند، ما باید برای تحقّق خواسته های خود از هر تلاشی دریغ نکنیم و یکی از امور موثّر برای اجابت حوائج دعا است.
چه بسا تحقّق امری منوط به دعا باشد و اگر دعا کنیم تقدیر به گونه دیگری رقم بخورد. بر همین اساس امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «دعا، قضای الهی را بر می گرداند، اگر چه قضای الهی محکم شده باشد. از این رو زیاد دعا کن که کلید هر رحمت و بر آوردن هر حاجت است». از امام کاظم(علیه السلام) نیز نقل شده: «بر شما باد به دعا کردن، زیرا دعا و درخواست از خدا بلائی را که از مرحله قدر و قضا گذشته و جز امضای آن نمانده [یعنی تمامی اسباب آن فراهم شده، ولی هنور در خارج وجود پیدا نکرده] بر می گرداند».
در نتیجه خداوند که از همه چیز آگاه است و حتی از دعا کردن ما نیز خبر دارد، برای دعا مانند سایر عبادات در نظام اسباب و مسببات آثار مثبت فراوانی قرار داده است.
آثار و برکات دعا بر زندگی انسان
اگر برخی از حوائج ما منوط به «دعا» شده است، بخاطر اثرات مثبتی است که در دعا کردن وجود دارد و نوعا خود این آثار نیز، مقدّمات اجابت را فراهم میکنند که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. بهره مندی از عنصر توکّل بواسطه دعا
با دعا، انسان برای شروع هر امری خداوند را در کنار خودش می بیند و به او توکّل می کند. کاری که با یاد خدا و توکّل به او آغاز شود، مسلما بهتر نتیجه می دهد و سرانجام بهتری خواهد داشت.
۲. جلب توجّه الهی بواسطه دعا
وقتی با دعا، به خدا توجّه کند و به او توکّل نماید، مورد توجه خداوند نیز واقع می شود. چنانکه در آیه ۷۷ سوره فرقان می خوانیم: «بگو پروردگار من برای شما أرجی قائل نیست اگر دعای شما نباشد». انسان به وسیله دعا و تضرّع به سوی خداوند توجّه می نماید و همین سبب می شود که مورد توجّه خداوند نیز واقع گردد. لذا خداوند مدح فرموده حضرت زکریا(علیه السّلام) و بستگانش را به دعا کردن چنانکه در آیه ۹۰ سوره انبیاء می فرماید: «همانا ایشان در کارهای خیر تعجیل می کردند و در حال خوف و رجا ما را می خواندند و همیشه به درگاه ما خاضع و خاشع بودند».
۳. کسب امید و تقویت اراده بواسطه دعا
دعا به هنگام حوادث سخت و طاقت فرسا به انسان قدرت، نیرو و امیدواری و آرامش می بخشد، و از نظر روانی اثر غیر قابل انکاری دارد. همچنین دعا باعث تقویت اراده شده و انسان با دعا کردن و به زبان آوردن خواسته خویش، اراده عملی محکم تری پیدا خواهد کرد؛ چرا که دعا و توکّل و ایمان محکم، نگرانی، تشویش و هیجان و ترس را که موجب نیم بیشتری از ناراحتی های ما است بر طرف می سازد. شاید به همین دلیل است که در برخی از روایات اسلامی نیز از «دعا» به اسلحه مؤمن [برای غلبه بر دشمن و حوادث] تعبیر شده است.
۴. کسب خود آگاهی با دعا
دعا یک نوع خود آگاهی و بیداری دل و اندیشه، و پیوند باطنی و آگاهانه با پروردگار جهان است. زیرا دعا هم خود بیدارکننده است، و هم پذیرش آن منوط به اجتناب از غفلت است. در سخنی از حضرت علی(علیه السلام) می خوانیم: «خداوند دعای غافل دلان را مستجاب نمی کند» و از طرفی کسانی که دعا و تضرع به درگاه الهی ندارند به قساوت قلب گرفتار می گردند؛ چنانکه در آیه ۴۳ سوره انعام می خوانیم: « و ما پیغمبرانی بسوی امّت های پیش از تو [ای پیغمبر خاتم] فرستادیم و [چون پیروی آنها نکردند] به بلا و مصیبت گرفتارشان ساختیم شاید که [دعا برای رفع بلا کرده و] گریه و زاری کنند، و چرا وقتی که بلای ما به آنها می رسید تضرع و زاری نکردند [تا نجات یابند]؟! و چون تضرّع نکردند دلهایشان را قساوت گرفت).
۵. پیروزی بر اضطراب های درونی بوسیله دعا
دعا خواص بسیار مؤثری در مبارز با اضطراب های درونی نیز دارد. هیچ گاه زندگی انسان از ناملایمات خالی نبوده و هم اکنون نیز نیست بلکه شواهد و قراینی در دست داریم که حجم مشکلات روانی با پیشرفت تمدن صنعتی، افزایش چشمگیری پیدا کرده است که علل عمده آن را می توان در چند امر خلاصه کرد:
اول عدم توازن ترقی سطح تکنیک و صنعت با ترقی رشد اخلاقی است که سرچشمه انواع تهاجم های اجتماعی و اقتصادی و نظامی می گردد و نتیجه آن حکومت اصل «همه چیز برای من» به جای «همه چیز برای همه» و انواع انحصارطلبی های فردی و دسته جمعی و غصب و تجاوز به حقوق دیگران خواهد بود.
دوم احساس بیهودگی، پوچی و بی روح بودن زندگی به این خاطر که هدف هایی که جوامع مادی کنونی برای زندگی ترسیم می کنند، نمی تواند با ارزش وجودی انسان هماهنگ باشد.
سوم افزایش برخوردها و اصطکاک منافع، گسترش درگیری های اجتماعی، نگرانی های حاصل از تخلف ها، پیمان شکنی ها، شکست ها و ناکامی ها خود عامل مهم دیگری برای این اضطراب هاست.
چهارم وسایل ناسالم «هیجان زا» و یا «مخدر» که به عنوان وسایل سرگرمی مورد بهره برداری قرار می گیرد از عوامل مهم بروز روزافزون این اضطراب هاست. سرعت تحولات اجتماعی و جهانی نیز به این عوامل دامن زده و آنها را متراکم تر به طوری که اعصاب انسان عصر ما در زیر بار سنگین اضطراب و نگرانی آشفته می شود. از آن جا که نگرانی ها سرچشمه حالت «غمزدگی» است، دعا اثر عمیقی در زدودن اضطراب دارد زیرا از یک سو سبب رشد اخلاقی و توازن تکاملهای مادی با تکاملهای اخلاقی و عاطفی می گردد.
۶. بهره گیری از آموزه های اخلاقی و معرفتی و آثار تربیتی دعا
وقتی انسان به درگاه خداوند روی می آورد در این فکر فرو می رود که او بر همه چیز توانا و قادر است و اسرار درون و برون ما را می داند. این مطلب سبب می شود که سطح معرفت انسان بالا برود. علاوه بر آن، دعا، مخصوصا دعاهای معصومین(علیهم السلام) سرشار از درس های عالی تربیت و اخلاق و معارف دینی است. مثلا «دعای ندبه» برای کسانی که با دقت و حضور قلب و با توجه به مضمون و محتوایش آن را زمزمه می کنند، یک دوره درس امامت و ولایت عاشقانه است یا دعای بلند و پر محتوای «عرفه» حاوی یک دوره کامل معارف و عقاید، مخصوصا درس توحید و یکتاپرستی است. «دعای کمیل» به ما درس تهذیب و خودسازی و توبه می دهد و از «دعای مکارم الاخلاق» می توان یک دوره اخلاق اسلامی را استخراج کرد.
۷. خاصیت غفلت زدایی بعضی ادعیه
دعا انسان را به مسائلی که توجه ندارد و از آن غافل است توجه می دهد به عنوان مثال دعایی که شیعیان پس از نمازهای روزانه در ماه مبارک رمضان می خوانند و با فراز «خدایا، سرور را بر اهل قبور وارد کن» آغاز می شود، انسان را به یاد بسیاری از اموری که در طول سال از آن غافل بوده - مسائلی مانند لزوم رفع فقر و نیازمندی تنگدستان، تأمین خوراک شکم گرسنگان، پرداخت بدهی بدهکاران، زدودن غم و اندوه غم زدگان و... - می اندازد.
۸. تاثیر دعا در هم بستگی اجتماعی برای نیل به اهداف بزرگ
با توجه به این که یکی از عوامل تأثیر دعا، دعا برای دیگران است، می بینیم که دعا روح اجتماعی را جانشین انحصارطلبی های فردی می سازد و به خاطر توجه به یک مبدأ بیپایان، ازلی و ابدی که سرچشمه همه نیکی هاست و زندگی عالی تر و برتری که انسان در پرتو ارتباط با او در خود می بیند احساس بیهودگی و پوچی را از خود دور ساخته و برای زندگی، هدفی بزرگ می ابد.
۹. تاثیر دعا در سلامتی بدن و جسم
آن چنان که یکی از روانشناسان و اطبای معروف معاصر یعنی «الکسیس کارل» در کتاب های خود «نیایش» و «راه و رسم زندگی» می نویسد: دعا و نیایش به طور کامل و صحیحی در فعالیت های مغزی انسانی نوعی شکفتگی و انبساط باطنی ایجاد کرده و گاه قهرمانی و دلاوری را تحریک می کند. از آن گذشته نیایش نه تنها بر روی حالات عاطفی بلکه همان طور که گفتیم بر کیفیات بدنی نیز اثر می گذارد و گاهی در چند لحظه یا چند روز بیماری جسمی را بهبودی می بخشد.
این دانشمند در کتاب «نیایش» روی این مسأله تأکید کرده و از طریق تجربی، ثبوت آن را قطعی می شمارد و می گوید: نیایش گاهی تأثیرات شگفت آوری دارد بیمارانی بوده اند که تقریبا به طور آنی از دردهایی چون جذام، سرطان، عفونت کلیه و زخم های مزمن و سل ریوی و... شفا یافته اند. همین آثار مثبت دعا باعث می شود که زندگی انسان دگرگون شود و حتی قضا و قدر الهی نسبت به انسان تغییر یابد.
منبع:ایرنا
وخداهردعایی که براساس حق باشه اجابت میکنه
الله اکبرومرگبرآمریکا
دعا هم وسیله است برای سرکوب و خود گول زنی کسانی که قدرت دوام در این جبرها را ندارند
زورکی به دنیا می آئیم زورکی تربیت می شیم زورکی زندگی می کنیم زورکی هم از دنیا می ریم، انتخاب محلی از اعراب نداره