استعفای هالیوا، ارتباط بیشتری با یک شکست دیگر رژیم صهیونیستی دارد.

موفقیت‌ها وابسته به محاسبات دقیق هستند. بدون وجود یک رویه یا دستگاه محاسباتی دقیق، موفقیت‌ها معدود و براساس شانس به دست می‌آیند و مزیت‌هایشان نیز به‌سرعت از دست می‌روند. به این ترتیب ناکامی محصول یک رویه و دستگاه محاسباتی معیوب است. نهاد‌ها برای اصلاح، یک راه همیشگی را بر می‌گزینند؛ برکناری افراد اصلی.

«آهارون هالیوا» رئیس رکن اطلاعات نظامی رژیم‌صهیونیستی موسوم به «امان» روز دوشنبه (۳ اردیبهشت) از سمت خود استعفا داد. روزنامه عبری یدیعوت آحارونوت دلیل استعفای او را شکست در «۷ اکتبر» و «حمله به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق» عنوان کرده است.

هر چند ناکامی در روز ۷ اکتبر و جنگ چند ماهه طوفان الاقصی از همان روز نخست عامل موج استعفا‌های نظامی و سیاسی در رژیم معرفی می‌شد، اما این اتفاق برای رئیس امان با فاصله‌ای قابل توجه رخ داده است. او ۱۹۹ روز پس از عملیات ۷ اکتبر، تقریبا نخستین مقام عالی‌رتبه‌ای است که به‌دلیل وقوع این حمله از سمت خود استعفا می‌دهد.

پیش از او دانیل هاگاری، سخنگوی ارتش رژیم به همراه چند افسر این بخش از سمت خود استعفا داده بودند، اما آنها مسئولیتی عملیاتی نداشتند تا بتوان گفت قربانیان شکست‌ها جنگی هستند. از سوی دیگر در ۷ اکتبر امان تنها نهاد مقصر نیست. از موساد تا شاباک و یگان‌های عملیاتی ارتش در بخش نظامی- امنیتی رژیم متهم این واقعه هستند.

استعفای هالیوا، اما ارتباط بیشتری با یک شکست دیگر رژیم دارد. روز ۱۳ فروردین (۱ آوریل) ارتش رژیم‌صهیونیستی بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق را مورد هدف قرار داد که به‌دنبال آن ۷ مستشار و دیپلمات ایرانی از جمله سه نظامی با رده بالا به شهادت رسیدند. طبق برآورد‌ها ایران یا به این حمله پاسخ نمی‌داد یا آنکه دست به اقدامی کوچک و غیر‌مستقیم در پاسخ می‌زد.

برخلاف این برآوردها، اما ایران عملیاتی بزرگ تدارک دید. تهران در پاسخ به این اقدام شامگاه ۲۵ و بامداد ۲۶ فروردین (۱۳ و ۱۴ آوریل) با صد‌ها پهپاد و ده‌ها موشک کروز و بالستیک از خاک ایران به دو پایگاه نظامی و اطلاعاتی در فلسطین اشغالی حمله کرد. برخلاف ۷ اکتبر، حمله به سفارت ایران در سوریه و تحرکات پیرامون پاسخ ایران به‌طور مستقیم و تقریبا انحصاری در حیطه ماموریت‌های سازمان اطلاعات نظامی رژیم بود. هالیوا تنها ۸ روز پس از عملیات پاسخ ایران استعفا داد. نزدیکی زمانی استعفا به عملیات ایران و مسئولیت انحصاری سازمان اطلاعاتی نظامی ارتش در آن احتمالا عامل اصلی استعفای فرمانده این سازمان است. او، اما تنها قربانی نخواهد بود. امان به شمول افسران، تحلیلگران و جاسوسانش مقصر شکست ۱۴ آوریل هستند. خبرگزاری فلسطینی سما به نقل از رسانه‌های صهیونیستی گزارش کرده که گلوله برفی استعفا‌ها در داخل ارتش این رژیم به راه افتاده و بعد از استعفای آهارون هالیوا، رئیس بخش اطلاعات نظامی و تصمیم «یهودا فوکس»، فرمانده منطقه مرکزی ارتش رژیم‌صهیونیستی برای استعفا، فرمانده «واحد۸۲۰۰» گزینه بعدی خواهد بود.

واحد ۸۲۰۰ یکی از واحد‌های زیرمجموعه سازمان اطلاعاتی نظامی ارتش بوده و تغییرات در آن پس از استعفای هالیوا، نشان‌دهنده آغاز یک زلزله در این سازمان است.

 

 نکات

استعفای رئیس یک سازمان مهم ارتش رژیم‌صهیونیستی که مهم‌ترین رکن موجودیت آن است، نمی‌تواند به‌سادگی تحلیل شود. در رژیم‌صهیونیستی قدرت نظامی بر هر چیز تقدم دارد. ارتش صهیونیست‌ها پیش از موجودیت یافتن رژیم تشکیل شد تا فضایی برای حضور و فعالیت یهودیان مهاجر ایجاد کند.

بدون ارتش صهیونیست‌ها قادر به ماندن در سرزمین‌های اشغالی نیستند، درحالی‌که بسیاری از ملت‌ها دوره انحلال ارتش و بی‌دولتی را تجربه کرده‌اند. این مسائل نشان می‌دهد استعفای مقامات نظامی در رژیم را باید با دقتی متفاوت بررسی کرد:

۱. هر دولتی برای بسط نفوذ خود به مولفه‌هایی متکی است. شوروی با ایدئولوژی و حمایت از گروه‌های چپ‌گرا و آزادی‌بخش درصدد توسعه نفوذ خود در جهان بود. انگلیس با تجارت و سیاست‌هایی مانند تفرقه‌اندازی، فضای نفوذ برای خود فراهم می‌کرد.

اساس قدرت آمریکا، اما توان نظامی‌اش به‌ویژه در دریاهاست. توان رژیم‌صهیونیستی نیز همانند آمریکا در قدرت نظامی آن نهفته است. در اعمال قدرت نظامی، اما تنها ابزار‌ها دارای اهمیت نیستند و بازو‌هایی که استراتژی‌های جنگی، شناسایی و تحلیل را انجام می‌دهند نیز حائز اهمیتند. از این رو امان نسبت به شاباک و موساد دارای اهمیت بیشتری است. شاباک امنیت داخلی را در کنار دیگر نهاد‌ها ازجمله پلیس و ارتش برعهده دارد. موساد نیز اقدامات امنیتی در خارج را انجام می‌دهد که در اوج فعالیتش می‌تواند موفقیت‌های نسبی و نه قاطع را به‌دست آورد. امان، اما وضعیتی متفاوت دارد. امان باید اطلاعات دقیقی را در حوزه نظامی، جمع‌آوری و تحلیل کرده و به انتخاب اهداف کمک کند. امان چشمان ارتش رژیم‌صهیونیستی است. تل‌آویو بدون موساد و شاباک قادر به مدیریت اوضاع است، اما بدون امان با از کار افتادن هدفمندی و هوشمندی ارتش، نخواهد توانست به اعمال قدرت خود ادامه دهد.

۲. امان، بزرگ‌ترین سرویس جاسوسی رژیم‌صهیونیستی است که هر کدام از واحد‌های آن به شکل مستقل دارای ابعادی بزرگ هستند. موساد و شاباک به‌دلیل جذب منابع عادی و عمومی و به‌کارگیری جاسوسان مزدور و افسران رابط شاید دارای نیروی انسانی زیادی باشند، اما با این وجود به لحاظ کیفی، برتری با امان است؛ هر چند گفته می‌شود با تمام تفاسیر، امان پرسنل اصلی بیشتری نسبت به موساد و شاباک دارد.

۳. شاباک مسئولیت حوزه داخلی را برعهده دارد که شامل سرزمین‌های ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷ به همراه اردن می‌شود. شاباک و موساد به لحاظ نوع ماموریت با یکدیگر شباهت دارند، هر چند حوزه جغرافیایی عملکرد آنها متفاوت است؛ شاباک در داخل و موساد در خارج. امان، اما به لحاظ موضوع تمرکز و محیط جغرافیایی با شاباک و موساد تفاوت‌هایی دارد. به لحاظ موضوع، امان به دنبال اطلاعات نظامی و استراتژیک است، نه هر فرد و شخصیتی که از نظر تل‌آویو دارای مشکلات امنیتی باشد. امان قدرت نظامی کشورها، اندیشکده‌ها، اتاق‌های فکر و تصمیم‌گیران اصلی را رصد می‌کند تا از نقشه‌ها و طرح‌های استراتژیک و نوع تفکر آنها آگاه شده و بر تصمیمات‌شان اشراف یابد. از این رو دستگاه‌های نظامی، صنایع نظامی، فرماندهان و نهاد‌های وابسته به آنها در حوزه ماموریتی امان هستند.

این مساله باعث کاسته شدن از جغرافیای عمل این سازمان نیز می‌شود، زیرا امروزه تنها محور مقاومت در دایره امان می‌گنجد و دیگران مانند کشور‌های عربی با توجه به وضعیت‌شان تهدیدی نظامی علیه تل‌آویو به حساب نمی‌آیند.

موساد، اما گسترگی جغرافیایی بیشتری دارد و فعالیت افراد و گروه‌های مخالف صهیونیسم را در سراسر جهان دنبال می‌کند. اقداماتی مانند ترور افراد یا حتی خرابکاری‌ها که به شکل امنیتی انجام می‌شود، در حوزه ماموریتی موساد است.

حملات نظامی مانند اقداماتی که رژیم‌صهیونیستی به وسیله ابزار‌های نظامی مانند پهپاد و جنگنده‌ها انجام می‌دهد در حوزه ماموریتی امان قرار می‌گیرند؛ مانند حملات به عراق و سوریه. با توجه به ظرفیت پایین رژیم در هضم ضربات وارده که باعث در دستورکار قرار گرفتن دکترین خنثی‌سازی و حملات پیش‌دستانه در تل‌آویو شده است، اهمیت امان برای تشخیص تهدید و نقطه خنثی‌سازی بسیار اهمیت دارد.

۴. اهمیت بالای سازمان اطلاعات نظامی ارتش رژیم را می‌توان از واحد‌های زیرمجموعه آن درک کرد. واحد‌هایی مانند ۸۲۰۰، ۹۹۰۰ و ۵۰۴ زیرمجموعه امان هستند.

یگان ۸۲۰۰ که مسئول شنود، شکستن کد‌ها و جنگ الکترونیک است؛ این یگان یکی از مشهورترین بخش‌ها در دستگاه نظامی-اطلاعاتی رژیم است. ۹۹۰۰ مسئول عکسبرداری و جمع‌آوری اطلاعات تصویری و بصری شامل داده‌ها و اطلاعات جغرافیایی از ماهواره‌ها، هواپیما‌های تجسسی و پهپاد‌ها است. واحد ۵۰۴ یگان اطلاعات انسانی است که جاسوسانی مرتبط با حوزه ماموریت امان را در پیرامون برنامه‌های نظامی و صنعتی کشور‌های هدف جذب می‌کند. این بخش حتی بر زیرساخت‌های نظامی گروه‌های مقاومتی در غزه و کرانه باختری نیز نظارت می‌کند.

امان اخیرا نیز واحد جدیدی به نام «شاخه ۵۴» تشکیل داد که ماموریتش آمادگی برای جنگ احتمالی با ایران، و به‌ویژه با سپاه پاسداران است. تا پیش از این با توجه به مسافت زیاد میان ایران و فلسطین اشغالی، تصورات بر این بود که تهران و تل‌آویو به شکل مستقیم با یکدیگر درگیر نمی‌شوند. این دیدگاه مدت‌ها قبل در سایه رشد جدی تسلیحاتی ایران تغییر کرده و با عملیات وعده صادق اثبات شد.

۵. با توجه به آمریکایی بودن اغلب تسلیحات وارداتی ارتش رژیم به‌ویژه در نیروی هوایی، امان نیز به تبع ارتش به‌شدت تحت تاثیر آمریکاست و ارتباطات تقریبا به واشنگتن منحصر می‌شود. ضربه به امان با توجه به رشد فزاینده راستگرایان افراطی در سرزمین‌های اشغالی، ضربه‌ای به نفوذ آمریکا در رژیم تلقی می‌شود.

۶. تعدادی از مقامات ارتش رژیم استعفا داده‌اند، اما یک راه برای جلوگیری از تغییر سریع و بروز درهم‌ریختگی در بخش‌های ارتش، طول دادن انتخاب جانشین آنهاست. از این رو رئیس امان نیز به سرعت تعویض نمی‌شود.

در وضعیت فعلی، معرفی جانشین مقامات مستعفی بسیار دشوار است. دلیل این دشواری، در معرض اتهام بودن دیگران است. به شکل طبیعی با استعفا یا بازنشستگی یک مسئول در نهادی تخصصی، جانشین او باید از میان معاونان یا یکی از افراد از داخل آن مجموعه انتخاب شود؛ به‌ویژه در نهاد‌های نظامی و اطلاعاتی که تعصب آن شاخه در دورن ساختار جریان دارد. با این‌حال اعلام جانشین برای این مقامات باید پس از بررسی‌های کامل درباره متهمان انجام شود. هنگامی که مقامات هنوز دستورات رسمی بررسی مقصران را صادر نکرده‌اند، بدون مشخص شدن خطاکاران، انتصاب جانشین غیرخطاکار ممکن نیست.

۷. اشکالات رخ‌داده به دنبال ۷ اکتبر به دلیل اشتباهات فردی رخ نداده‌اند. از سوی دیگر تنها یک نهاد نیز در آن دخالت نداشته است. مجموعه‌ای از سازمان‌ها مانند موساد، شاباک، امان و ارتش مقصر بوده‌اند. اگر سازمان‌های اطلاعاتی نادیده گرفته شوند، یگان‌های ارتش مستقر در اطراف غزه باید می‌توانستند در برابر هجوم نیرو‌های حماس دست به مقاومت بزنند، اما آنها نیز ناکام مانده و هزاران نیروی ارتش رژیم کشته و زخمی شده یا به اسارت در‌آمدند.

از این رو رژیم همزمان با برکناری افراد، کار دشوار عیب‌یابی ساختاری و اصلاح نهادی را نیز پیش روی خود دارد. اجرای همزمان و موازی این دو اقدام، می‌تواند باعث اختلال گسترده در عملکرد‌ها شود. اگر اقدامی باعث اخلال در عملکرد کلی یک نهاد شود، از آن صرف نظر می‌شود که نتیجه آن باقی ماندن اشکالات قبلی است.

بر این اساس صهیونیست‌ها بیم دارند که استعفا‌ها به دگرگونی کامل منجر نشود که معنای آن احتمال وقوع رویداد‌های مشابه ۷ اکتبر است. از همین رو یائیر لاپید پس از استعفای رئیس سازمان اطلاعات نظامی از نتانیاهو نیز خواست همانند او استعفا دهد.

۸. با توجه به اهمیت ارتش در رژیم و ارتباط گسترده این نهاد با عرصه سیاسی که از حضور پرتعداد فرماندهان نظامی در سیاست مشخص است، هرگونه تغییر در ارتش می‌تواند اثراتی بزرگ در سیاست بگذارد.

۹. انتظار می‌رود که موج استعفا‌ها پیش از آغاز رسمی تحقیقات درباره ۷ اکتبر به راه بیفتد. به نظر می‌رسد با توجه به تحقیقات پیش رو، بسیاری برای آنکه محکوم یا برکنار نشوند، خود استعفا دهند.

۱۰. سربازان و افسران به فرماندهان شکست‌خورده اطمینان ندارند. فرماندهان شکست‌خورده نیز به دلیل غم شکست، ناتوان می‌شوند. دولت رژیم دلیل ناکامی‌های جنگی خود طی ۷ ماه اخیر را نیز حضور این فرماندهان می‌داند و به دنبال تغییر فضا با تغییر فرماندهان شکست خورده است.

۱۱. آغاز استعفا‌ها در شرایطی انجام می‌شود که براساس برآورد‌ها جبهه غزه، سوریه، عراق، یمن و ایران تا حدودی آرام شده‌اند؛ هرچند مقاومت لبنان روز گذشته بر شدت حملات افزوده و به عکا برای نخستین بار طی دو دهه اخیر حمله کرد.

آغاز موج استعفا‌ها نشانه‌ای از استفاده رژیم از فرصت فراغت از جنگ برای بازسازی سازمان خود است.

منبع: فرهیختگان

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.