کشف تعدادی فیلم و عکس از گوشی مرد موادفروش، راز اخاذی‌های سریالی او و همسر سابقش را فاش کرد.

چندی قبل، مأموران مبارزه با مواد مخدر پلیس تهران گزارشی به دست آوردند مبنی بر اینکه مرد جوانی خانه‌اش را به پاتوق فروش و مصرف مواد مخدر تبدیل کرده است. مأموران به صورت نامحسوس محل را زیر نظر گرفته و در بررسی‌ها مشخص شد کوروش، اقدام به فروش مواد مخدر در خانه‌اش می‌کند و معتادان نیز با حضور در خانه او به عنوان پاتوق اقدام به خرید و مصرف مواد مخدر می‌کنند.

با مشخص شدن این موضوع و پس از هماهنگی‌های قضایی، کارآگاهان وارد عمل شده و صاحبخانه را دستگیر کردند. در بازرسی میدانی از خانه و بررسی گوشی تلفن همراه کوروش، مدارکی به دست آمد که راز اخاذی‌های سریالی از مردان میانسال و ثروتمند را برملا می‌کرد.

داخل گوشی تلفن همراه کوروش، تعداد زیادی عکس‌های مستهجن از مردان مختلف با زن جوانی بود که به نظر می‌رسید برای اخاذی گرفته شده است. زمانی که تصاویر به کوروش نشان داده شد، مرد جوان لب به اعتراف گشود و مدعی شد که با همدستی همسر سابقش، از مردان ثروتمند سرقت و اخاذی کرده است.

بدین ترتیب به دستور بازپرس پرونده، کارآگاهان پلیس وارد عمل شده و همسر کوروش را نیز بازداشت کردند. زن جوان نیز به اخاذی و سرقت‌های سریالی با همسرش اعتراف کرد و تحقیقات برای شناسایی سایر مالباختگان ادامه دارد.
فیروزه، ۲۵ سال دارد و به اتهام اخاذی بازداشت شده، اما مدعی است تمام این کار‌ها را به خاطر گرفتن حضانت فرزندش و به دستور کوروش انجام داده است.

چرا از افراد ثروتمند اخاذی می‌کردی؟

همسر سابقم مرا مجبور به این کار می‌کرد. وقتی ازدواج کردم، بعد از مدتی فهمیدم کوروش قاچاقچی خرده‌پای مواد مخدر است؛ به همین دلیل تصمیم گرفتم از او جدا شوم. اما چون یک بچه داشتیم، او حاضر نشد حضانت بچه را به من بدهد و من هم نمی‌توانستم تحمل کنم که بچه‌ام در چنین شرایطی بزرگ شود. چرا که مطمئن بودم او هم مانند پدرش زمانی که بزرگ شد، یک قاچاقچی می‌شود. وقتی کوروش شرط حضانت را گفت، مجبور شدم آن را قبول کنم.

شرط حضانت چه بود؟

با او در سرقت‌ها و اخاذی از مردان ثروتمند همراه شوم، قرار بود چند سرقت را که انجام دادیم و او به آن مقدار پولی که می‌خواست برسد، از این کار دست بکشیم و حضانت بچه‌ام را به من بدهد.

چطور اخاذی می‌کردید؟

در کنار خیابان به انتظار ماشین می‌ایستادم و زمانی که خودروی مدل بالایی در مقابل پایم توقف می‌کرد، به عنوان مسافر سوار ماشین می‌شدم. پس از طی مسافتی با آنها شروع به صحبت می‌کردم و خودم را طراح داخلی خانه معرفی می‌کردم. وقتی آنها از من می‌خواستند برای طراحی دکوراسیون به خانه‌شان بروم، قبول می‌کردم و هنگام پذیرایی نوشیدنی می‌آوردند و در فرصتی مناسب داخل نوشیدنی آنها داروی بیهوشی می‌ریختم.

بعد از اینکه بیهوش می‌شدند، در خانه را باز می‌کردم و همسر سابقم که در تمام این مدت در تعقیب ما بود، وارد می‌شد و هم وسایل باارزش را از خانه سرقت می‌کردیم هم از آنها عکس و فیلم سیاه می‌گرفتیم. این تصاویر را می‌گرفتیم تا تهدیدشان کنیم که اگر از ما شکایت کنند، تصاویر را برای خانواده و دوستان‌شان منتشر خواهیم کرد. آنها هم به خاطر اینکه تصاویرشان منتشر نشود، از شکایت صرفنظر می‌کردند.

فکرش را می‌کردید دستگیر شوید؟

حتی یک درصد، برای اینکه ما شاکی خصوصی نداشتیم، اما وقتی قرار باشد یک نفر لو برود، بالاخره دستش رو می‌شود و دست کوروش هم این‌طوری رو شد.

حضانت بچه را به تو داد؟

قرار بر این شد که بعد از ۵ مورد همراهی در سرقت‌ها، حضانت را به من بدهد. قبل از اینکه به شرطش عمل کند دستگیر شدیم. گرچه تصورش را می‌کنم اگر ۵ سرقت هم کرده بودیم باز هم حضانت را به من نمی‌داد.

منبع: روزنامه ایران

 

 
 
 
برچسب ها: سرقت ، قاچاقچی
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار