عواملی نظیر بلایای طبیعی همچون زلزله، فقر زیاد خانواده، جنگ و...، همگی بر آمار تعداد کودکان بیسرپرست که یک یا هر دو والدین خود را از دست میدهند، میافزاید. کودکان قادر به مراقبت از خود نیستند و همین باعث میشود به کمک دیگری نیاز پیدا کنند.
نیازهای یک کودک بیسرپرست در یک منطقه محروم با یک کودک بیسرپرست در پایتخت متفاوت است؛ برای کمک به کوکان بیسرپرست عوامل بسیار زیادی دخیلاند؛ مانند اینکه در ابتدا باید بدانیم منطقه جغرافیایی کجاست؟ کودک بر اثر چه دلایلی بیسرپرست شده است؟ نیازهای آنها چیست؟.
فاکتورهای متعددی برای کمک به کودکان بیسرپرست وجود دارد و در این راستا موسسه خیریه کهریزک در مقالهای به برخی از آنها پرداخته است.
از بزرگترین نیازهای کودکان بیسرپرست، نیاز به توجه و دیده شدن است، زیرا که بیتوجهی هر فردی را به سوی منزوی شدن، عصبی و پرخاشگر شدن و در نهایت، افسرده شدن میبرد. بیش از هر چیزی باید با این کودکان تعامل داشت و با آنها صحبت کرد. به حرفهایشان گوش داد و به خواستههای آنان توجه کرد. در صورت منطقی و معقول بودن، خواستهها را برآورده کرد و در غیر این صورت باید آنان را با ذکر دلایل منطقی از نامعقول بودن خواستهشان مطلع کرد.
باید به این کودکان حس حمایت داد و نشان داد که تنها نیستند و هر زمان که نیاز به کمک داشته باشند، کسی برای کمک به آنها وجود دارد؛ این کودکان را باید به گونهای پرورش داد که بتوانند شرایط خود را بهبود ببخشند و سطح تحمل و توان خود را بالا ببرند. باید به آنها یاد داد تا اعتماد به نفسشان را افزایش ذهند، در این صورت است که میتوانند با مشکلاتی که هر روز مواجه میشوند، دست و پنجه نرم کنند.
برای کمک به کودکان بیسرپرست باید با آنان همراهی کرد و به آنها یاد داد که تواناییهایشان را کشف کرده و آنها را پرورش دهند. با حمایت درست و به موقع باید آنها را پرورش داد و به آنها فهماند که فرد ارزشمندی هستند و میتوانند همانند سایر شهروندان، شهروندی مفید و ارزشمند برای جامعه باشند.
کودکان بیسرپرست نیز همانند سایر کودکان نیازمند تعامل و تفریح هستند. باید برای تعامل با آنها وقت کافی گذاشت، با این کودکان به مکانهای تفریحی رفت و با آنها زمان سپری کرده و حتی با آنها غذا خورد. زمانی که رفتاری متفاوت با این نوع کودکان میشود، آنها این تفاوت را به وضوح حس کرده و فکر میکنند که مورد قبول جامعه نیستند. بنابراین، خود را به مرور عقب کشیده و تنهایی را ترجیح میدهند؛ این درحالیست که تنهایی خطر بزرگی برای هر فرد در جامعه محسوب میشود.
زمانی که فردی مقداری از زمان خود را با چنین کودکی سپری میکند، به او میفهماند که با سایر کودکان فرقی ندارد و او نیز شهروند محسوب میشود؛ اگرچه شرایط زندگی متفاوتتری دارد. پارک، سینما، شهربازی، رستوران، مکانهای تفریحی مختص کودکان، همگی مکانهایی هستند که همه کودکان نیاز به استفاده از آن دارند تا علاوه بر تفریح کردن، جنبههای مختلف رشدی-شناختی آنان پرورش یابد.
قدرت یک جامعه در سطح سواد مردم آن جامعه است؛ بنابراین باید از کودکی به تحصیل توجه نشان داد. کودکان بیسرپرست به تنهایی و بدون کمک، قادر به ادامه تحصیل نیستند، زیرا نه پولی دارند و نه مدرسهای میشناسند. باید کسی از آنها حمایت کند تا بتوانند به مدرسه بروند. در اینجاست که خیرین و موسسات خیریه برای کمک به کودکان بیسرپرست هر ماه مقداری از هزینههای تحصیل این کودکان را بر عهده میگیرند.
علاوه بر کمک هزینههای تحصیلی و امتیازاتی که در برخی مدارس برای این کودکان در نظر گرفته میشود، برخی خیرین در مناطق محروم اقدام به ساخت مدرسه میکنند تا کودکان آن منطقه بتوانند حداقل سواد پایه را داشته باشند و پس از پایان دوره ابتدایی و مقدماتی تحصیل، در صورت تمایل، برای ادامه تحصیل به مقاطع بالاتر در مدارس معتبرتری بروند.
بسیاری از کودکان بیسرپرست نیاز به کمکهای پزشکی و خدمات درمانی دارند. در اثر دلایل مختلفی ممکن است بیمار یا دچار جراحت شوند و به درمان نیاز پیدا کنند. اگرچه بسیاری از پزشکان برای کمک به کودکان بیسرپرست به صورت کاملا خودجوش و بدون کسب هیچگونه پولی، اقدام به ارائه خدمات رایگان به مراکز درمانی، بهزیستی و موسسات خیریه میکنند، اما تهیه داروها و مواد پزشکی نیاز به سرمایه دارد.
خیرین و ارگانهای مختلف نظیر بهزیستی و سازمانهای خیریه، مبلغی را برای کمک به کودکان بیسرپرست و روند درمانی آنها در نظر میگیرند. این مبلغ شامل تهیه دارو، وسایل و دستگاههای پزشکی و... میشود. برخی از خیرین نیز اقدام به ساخت بیمارستان و درمانگاه میکنند و آن را برای درمان رایگان کودکان بیسرپرست وقف میکنند.
علاوه بر آموزش خواندن و نوشتن، نیاز است کودکان آموزشهای دیگری نیز دریافت کنند تا بتوانند استعدادهای خود را بهتر شناخته و آنها را پرورش دهند. خوشبختانه جامعه به سمتی رو به رشد است که مردم با دید باز به امور خیریه نگاه میکنند. افراد بسیاری با داشتن استعدادهای خاص، برای آموزش دادن به کودکان بیسرپرست، زمان میگذارند. آموزش موسیقی، آموزش زبانهای خارجی، آموزش هنرهای مختلف نظیر نقاشی، مجسمهسازی، خیاطی و هزاران هنر و مهارت دیگر از جمله کلاسهایی است که افراد مختلف به رایگان در اختیار کودکان بیسرپرست قرار میدهند.
از آنجا که علاقه و استعداد هر کودکی با دیگری متفاوت است، بهتر است سرپرستان به کودکان و علاقهمندیهای آنان توجه کنند تا بدانند که هر کدام به چه چیزی علاقه نشان میدهند و استعدادشان در چه زمینهای است. در این صورت است که میتوان استعدادیابی کرده و هر کودک را به سمتی که باید، هدایت کرد. برای مثال، کودکی که به نقاشی علاقه فراوانی نشان میدهد را هرگز نباید مجبور به یادگیری زبان کرد. با این کار فقط او را از انجام کاری که به آن علاقهمند است دور کرده و به سمت کاری هدایت میکنیم که به آن علاقه ندارد. در نتیجه در او نسبت به هر دو کار احساس تنفر ایجاد میکنیم و همین باعث میشود شانس پرورش استعداد در او از بین برود.
کودکان بیسرپرست نیز همانند کودکان دیگر حق دارند از اماکن تفریحی، سیاحتی و زیارتی اطراف خود دیدن کنند. سرپرستان باید برنامههایی فراهم کنند تا بتوانند این کودکان را برای بازدید از مناطق دیدنی شهر ببرند.
بسیاری از مراکز مشاوره برای کمک به کودکان بیسرپرست خدمات رایگان به آنان ارائه میدهند. برخی از کودکان بنابر شرایط زندگی، به جلسات مشاوره نیاز دارند. خدماتی که در جلسات مشاوره ارائه میشود بر اساس نیاز کودکان، تحصیلی و یا درمانی هستند.
برخی کودکان به دلیل آسیبهای وارد شده به آنان مانند از دست دادن والدین و خانواده، مورد خشونت و تعرض اجتماع و فرد قرار گرفتن، بیماری و...، نیاز به مشاوره دارند تا بتوانند با پذیرفتن شرایط موجود، به زندگی عادی بازگردند.
برخی مشاوران نیز برای امور تحصیلی کودکان بیسرپرست مشاوره و کمک میدهند. اینکه درصد یادگیری کودک و ضریب هوشی او چقدر است و بهتر است در چه مدرسهای مشغول به تحصیل شود.
همانطور که اشاره شد، تنها نیاز کودکان بیسرپرست پول نیست. علاوه بر عوامل ذکر شده، هزاران راه برای کمک به کودکان بیسرپرست وجود دارد. کافیست به این کودکان نزدیک شده و با مشکلات زندگی آنان از نزدیک آشنا شویم. در این صورت است که میتوانیم در کمک به کودکان بیسرپرست بیشترین و بهترین نقش را ایفا کنیم.
منبع: ایسنا