آیت‌الله جوادی آملی جایگاه حضرت رسول اکرم (ص) را براساس قرآن تفسیر کرد و گفت: ذات اقدس الهی در قرآن، رسول اکرم (ص) را شاگرد لدنی می‌داند که کلّ جهان را با کتاب خود هدایت می‌کند.

آیت‌الله جوادی آملی از مراجع تقلید کشورمان جایگاه حضرت رسول اکرم (ص) را چنین تفسیر می‌کند:

«وجود مبارک رسول گرامی اسلام (ص) جلوه‌ای از صفات رحمت و رئوفیت خدای سبحان است. رسول گرامی در قرآن شاگرد لَدنّی معرفی شده است که کلّ جهان را با کتاب خود هدایت می‌کند. ذات اقدس الهی وقتی از رسولش یاد می‌کند او را به عنوان رحمت جهانیان، رحمت عالمیان معرفی می‌کند.

قرآن از صدر تا ساقه پیامبر (ص) را معرفی می‌کند و به ما می‌فرماید شما در بخش نازلِ رسالت آن رسول قرار دارید. آن بخش والایی رسالت رسول در دسترس شما نیست. اینکه گفته شد خُلق رسول گرامی، قرآن کریم است؛ یعنی قرآن شناسنامه آن حضرت است و اگر وجود مبارک رسول گرامی بخواهد به صورت یک کتاب در بیاید می‌شود قرآن و اگر قرآن بخواهد به صورت یک انسان متمثّل شود، می‌شود پیامبر (ص).

تاریخ زندگی رسول خدا (ص) را ذات اقدس الهی باید تبیین کند و کرد! کتاب تاریخی آن حضرت باید قرآن کریم باشد، چه اینکه هست! و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) که مفسّران اصیل و راسخان در علم هستند، باید رسالت رسول گرامی را تبیین کنند که کردند! وظیفه ما دو چیز است، یکی فهم و درک شأن نزول رسالت و برنامهٴ آن حضرت است و دوم تطبیق کار‌های خودمان بر سیره و سنّت آن حضرت است.

خدای سبحان آن حرمتی را که برای رسول خدا داشت، مرحلهٴ نازل آن را برای امت اسلامی و مؤمنان نیز قرار داد. در سورهٴ مبارک «احزاب» که این اصل ادب و احترام نسبت به حضرت را به ما آموخت، فرمود: ﴿إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یصَلُّونَ عَلَی النَّبِی یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً﴾ [۱]. این اِجلال و تکریم بی‌سابقه را ذات اقدس الهی نسبت به رسول خود روا داشت. فرمود خدا و همه فرشتگانی که در صحابت رحمت‌الهی هستند، با هم بر آن حضرت درود می‌فرستند و شما هم به این سنّت الهی «ائتساء» و «اقتداء» کنید.

در همان سورهٴ مبارکه «احزاب» درباره مؤمنان به آن حضرت هم چنین عنایتی را مبذول کرد، فرمود: ﴿هُوَ الَّذی یصَلِّی عَلَیکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ﴾ [۲]؛ خدا بر مؤمنین صلوات می‌فرستد و ملائکه خدا هم بر مؤمنین صلوات می‌فرستند تا شما را نورانی کنند. گرچه تفاوت عمیقی بین این دو صلوات هست و ما آن شأنیت را نداریم که خدا با آن جلال و شکوهی که بر پیغمبر صلوات می‌فرستد بر ما صلوات بفرستد، اما در هر حال نشان می‌دهد که این ظرفیت هست که انسان و جامعه با طی کردن راه پیغمبر (ص) نورانی شود!

خداوند بخشی از برنامه‌های رسول اکرم (ص) را در پایان سوره مبارکه «اعراف» بیان کرد و فرمود: او آمده است که شما را آزاد کند، او آمده تا این قیود و زنجیر‌هایی که با آنها دست و پای خودتان را بستید، باز کند؛ برخی از زنجیر‌ها را شما با دست خودتان بستید، برخی از زنجیر‌ها را دیگران بر دست و پا و گردن شما آویختند؛ این تشریفات زاید، این تمنّیات زاید، این غرور و خودخواهی، اینها همه زنجیر‌هایی است که انسان به خود بسته است و رسول خدا آمده تا ﴿وَ یضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتی کانَتْ عَلَیهِمْ﴾ [۳].

بعد از رحلت پیامبر (ص) وقتی به امیرالمؤمنین (ع) عرض کردند چرا خضاب نمی‌کنید؟ فرمود: «نَحْنُ قَوْمٌ فِی مُصِیبَةٍ». [۴]ما مصیبت‌زده هستیم. در بخشی از نهج‌البلاغه آمده است «لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِکَ مَا لَمْ ینْقَطِعْ بِمَوْتِ غَیرِک» [۵]. درست است که هر عالِمی، هر دانشمندی، هر امام و پیامبری رحلت کند یک حادثه سنگینی است، اما حادثه‌ای که مشابه حادثه رحلت رسول اکرم (ص) باشد نیست؛ زیرا با رحلت شما چیزی از ما قطع شده است که جبران‌ناپذیر است، با رحلت شما آن وحی الهی که می‌آمد قطع شد، لذا ما قومی مصیبت‌زده هستیم.

فضای نزول قرآن و فضای بعثت رسول خدا (ص) را وجود امیرالمؤمنین (ع) در همان خطبه‌های اوّلیه نهج‌البلاغه مشخص کرد. فرمود: جهان در عصر بعثت این بود که برخی «مُلحد» بودند. بعضی «مُشرک» بودند و «صَنم» و «وَثَن» خدای آنها بود، بهداشت نداشتند، آب سالم نداشتند [۶]. رحم و مروّت درونی نداشتند، اقتصاد سالم نداشتند و رسول خدا آمد الحاد را برداشت، شرک را برداشت آن اختلاف را برداشت، اتحاد را به جای اختلاف گذاشت، توحید را به جای شرک گذاشت، «وَثَن» و «صَنَم» را برداشت و فرمود: «طَرَائِقُ مُتَشَتِّتَةٌ بَینَ مُشَبِّهٍ لِلَّهِ بِخَلْقِهِ أَوْ مُلْحِدٍ فِی اسْمِهِ» [۷]. این بیان مبسوط را وجود مبارک امیرالمؤمنین (ع) به عنوان شأن نزول رسالت و شأن نزول اصل قرآن بیان کرده است.»

منبع: ایسنا

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.