حجتالاسلام والمسلمین مهدی یعقوبی گیلانی، مدیر موسسه منبر آسمانی و کارشناس مذهبی درمورد دلیل صلح امام حسن مجتبی علیه السلام بیان کرد: شیعه همواره با مسئله چگونگى توجیه تفاوت عملکرد امامان معصوم به خصوص امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام رو به رو بوده است و امروز نیز، بعد از گذشت بیش از هزار سال از این واقعه باز به دنبال حقیقت است.
اولین نکتهای که باید در جریان صلح امام حسن مجتبی علیه السلام با معاویه و یا شهادت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام در دشت نینوا به آن دقت ویژه شود این است که همه کارها و افعال و گفتار اهلبیت علیهمالسلام از روی عقل بوده است و درواقع، «مبنای عقلی» دارد و به عبارتی دیگر، اگر کسی متوجه دلایل صلح امام حسن مجتبی علیه السلام نمیشود نباید خدایی ناکرده، امام علیهالسلام را به خاطر این صلح شماتت کند بلکه خود اوست که متوجه زوایای پنهان این کار عاقلانه امام حسن مجتبی علیه السلام نمیشود.
این کارشناس مذهبی تصریح کرد: برای اینکه بیشتر متوجه زوایای جزئی صلح امام حسن مجتبی علیه السلام شویم باید به چند مورد دقت داشته باشیم.
شناخت مردم عصر امام حسن مجتبی علیه السلام
آنچه از متون تاریخی دست اول بر میآید، بعد از شهادت امام علی علیه السلام، سپاهیان و یاران حضرت علیه السلام با اینکه با امام حسن مجتبی علیه السلام بیعت نمودند، اما بیعتشان مردانه و محکم نبود و اعتماد چندانی به امام حسن مجتبی علیه السلام نداشتند؛ لذا دچار فتنههای بزرگی شدند.
پیمان شکنی لشگریان
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی گفت: وقتی سپاه قیس بن سعد، قبیله به قبیله، به معاویه پیوستند، امام رو به سپاه کوفیان فرمودند: «.. [پس از شهادت پدرم]با من به اختیار بیعت کردید و من هم پذیرفتم و در این راه بیرون آمدم و خدا میداند که چه تصمیمی داشتم؛ ولی از شما سرزد، آن چه سرزد».
خیانت به امام
این کارشناس مذهبی ادامه داد: رویکرد دنیاگرایی مردم، به ویژه خواص را در قیام و صلح حسنی و در آیینه خیانت هایشان باید دید؛ چنان که معاویه در آغازین لحظات، اغلب آنها را جذب کرد؛ از جمله فرماندهی از قبیله کِنده را با پانصد هزار درهم خرید و او با دویست نفر، به معاویه پیوست. امام فرمودند: «من بارها به شما گفته ام که شما وفا ندارید و بنده دنیایید».
مصمم نبودن به مبارزه
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی افزود: وقتی «جاریه بن قُدامه» نزد امام علیهالسلام آمد و تقاضای حرکت به سمت دشمن کرد، امام علیهالسلام فرمودند: «اگر همه این مردم مثل تو بودند، رهسپارشان میکردم؛ ولی نصف یا یک دهم مردم، این عقیده را ندارند».
تنها ماندن امام حسن مجتبی علیه السلام
این کارشناس مذهبی تصریح کرد: در آغاز جنگ با معاویه، حُجر بن عَدی از سوی امام علیهالسلام، مردم را در مسجد جمع کرد و کوشید تا آنان را برای جنگ، تهییج کند؛ اما همه سکوت کردند؛ به گونهای که عدی بن حاتم برخاست و گفت: سبحان الله! چقدر سکوت شما زشت است. آیا به امام علیه السلام و فرزند پیامبر صل الله علیه وآله والسلم خود پاسخ نمیدهید؟ امام علیهالسلام بارها با این حقیقت تلخ روبه رو شدند.
امام علیهالسلام در برابر اعتراض مردم به صلح هم فرمودند: «سوگند به خدا! حکومت را به معاویه نسپردم؛ مگر این که یارانی نیافتم».
پذیرش گزینه صلح
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی گفت: این بخش از تصمیم امام حسن مجتبی علیه السلام، پیامد طبیعی حوادث قبلی و ناامیدی از وصول به هدف به وسیله جنگ بود. امام حسن مجتبی علیه السلام در این باره میفرمایند: «اگر یارانی داشتم، صلح نمیکردم». این جمله، گویای این است که امام علیهالسلام، صلح را به عنوان یک راه اساسی، انتخاب نکردند؛ بلکه طبق وضعیت موجود، ناچار به استفاده از آن شدند.
این کارشناس مذهبی مطرح کرد: آیا صلح امام مجتبی علیه السلام دارای اثر یا آثاری بود؟ یا اینکه این صلح یک صلح بی فایده و از روی کراهت برای امام حسن مجتبی علیه السلام بود؟
بنا بر متون تاریخی برای صلح حضرت علیهالسلام فواید و آثاری از زبان خود امام حسن مجتبی علیه السلام بیان شده است که به چند مورد اشاره میکنیم:
بقای شیعیان
امام حسن مجتبی علیه السلام به ابوسعید عقیصا فرمودند: «اگر صلح نمیکردم، روی زمین، کسی از شیعیان ما باقی نمیماند».
حفظ دین و رعایت مصلحت امت پیامبر (ص)
در آن موقعیت، روم شرقی آماده حمله به نظام اسلامی بود و جنگ داخلی، موجب وصول آنان به هدف و نابودی اساس اسلام میشد.
تأمین عزت واقعی
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی افزود: صلح هر چند در ظاهر عقب نشینی بود، اما در واقع، عامل عزت شیعیان و شکست ناپذیری ابدی آنان شد. از این رو، امام در برابر سلیمان بن صُرد که با عنوان «مذلّ المومنین» به امام حسن مجتبی علیه السلام سلام کرد، فرمودند: سوگند به خدا! اگر زیر دست و در عافیت باشید، نزد من محبوبتر است از این که عزیز باشید و کشته شوید».
دنبال پایان جنگ برای مردم فلسطین باشید گناه دارند بی سر و سامون شدن و پر پر می شن