نزدیک به یک سال است که حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به مراکز غیرنظامی و زیرساختهای نوار غزه ادامه دارد و کشورهای عربی-اسلامی فقط به محکوم کردن این کشتارها بسنده میکنند.
وبسایت خبری «humanite.fr» طی مقالهای در حالی که دستیابی به توافق آتش بس میان اسرائیل و حماس را امری ناممکن میداند، ضمن بررسی موضع کشورهای عربی در قبال مسالهی غزه، تاکید دارد: کشورهای عربی نه تنها کمکی به غزه و ساکنان آن نمیکنند بلکه نتوانسته اند هیچ دخالت مثبتی در زمینهی ایجاد آتش بس و یا حتی ایجاد روند مذاکره بین گروههای درگیر داشته باشند. به نظر میرسد اعراب هیچ استراتژی متفاوتی برای تغییر وضعیت مردم غزه اتخاذ نکرده اند.
کشورهای عربی سازشکار بر سر دوراهی قطع ارتباط با اسرائیل یا تظاهرات ضد صهیونیستی
کشورهای عربی که روابط خود را با رژیم اسرائیل عادی سازی کرده اند، در مقابل دو راهی مهمی گیر افتاده اند: مخالفت با اسرائیل و قطع روابط یا میدان دادن به مخالفان برای تظاهرات ضد اسرائیلی که در نهایت به تظاهرات ضد دولتی تبدیل خواهد شد.
این تحلیلی است که به راحتی میتواند موضع کشورهای عربی در قبال غزه را مشخص کند؛ برای مثال کشور مراکش که روابط خود را به طور کامل با رژیم اسرائیل برقرار کرده است. این کشور در سال ۲۰۲۰ تصمیم گرفت که تمامی روابط دیپلماتیکش با رژیم صهونیستی را عادی سازی کند و ترامپ، رئیس جمهور وقت آمریکا کسی بود که این خبر را از شبکهی اجتماعی توییتر (ایکس) به گوش جهانیان رساند.
حال این کشور با چالش بزرگی مواجه شده است: طبقهی سیاسی و نخبگان این کشور از وضع موجود در مواجهه با موضوع غزه خشمگین هستند. از طرفی گروههای اسلامی ازجمله گروه «عدالت و خیریه» هر هفته مردم را به تظاهرات علیه حملات اسرائیل به غزه دعوت میکنند. دولت مراکش هم نمیخواهد مناسبات سیاسی و تجاری و راهبردی اش با اسرایئل را قطع کند و همزمان دوست ندارد به گروههای اسلامی اجازه دهد که بازیگر مهمی در صحنهی سیاسی این کشور باشند.
یکی دیگر از کشورهای عربی مهم در این زمینه، الجزایر میباشد. این کشور اگرچه هیچ رابطهی مستقیمی با اسرائیل ندارد و به شدت مخالف عادی سازی روابط کشورهای اسلامی و عربی با صهیونیستها است، اما از ترس اینکه بار دیگر تظاهراتهای ضد اسرائیلی به فرصتی برای بیداری جنبش موسوم به «حراک» شود، مانع برگزاری تظاهرات حامیان غزه میشود.
جنبش حراک سال ۲۰۱۹ و پس از اعلام نامزدی مجدد عبدالعزیز بوتفلیقه در انتخابات ریاست جمهوری شکل گرفت و به کنارهگیری رئیس جمهوری کهنسال و بیمار وقت این کشور منجر شد. حراک در واقع نخستین اعتراضات گسترده مردمی پس از جنگ داخلی الجزایر بود که به صورت مسالمت آمیز در سراسر کشور برگزار شد و پس از استعفای بوتفلیقه نیز در مخالفت با نامزدی چهرههای نزدیک به رئیس جمهوری پیشین این کشور ادامه یافت.
این تظاهرات یک هفته بعد در روز ۲۲ فوریه سال ۲۰۱۹ به الجزیره و سپس به دیگر شهرهای این کشور گسترش یافت تا زمینه شکل گیری یک جنبش مردمی بی سابقه در الجزایر فراهم شود. حامیان جنبش حراک که خواهان برچیده شدن نظام به جای مانده از زمان استقلال این کشور در سال ۱۹۶۲ هستند پس از وقفهای یک ساله به دلیل محدودیتهای ناشی از همهگیری ویروس کرونا در سالگرد این جنبش بار دیگر با در دست داشتن پرچمهای الجزایر و سر دادن شعارهای استقلال طلبانه، در مخالفت با دستگاه حاکم به خیابان آمدند.
با این دو مثال میبینید که کشورهای بزرگ عربی در موضوع نظامی و سیاسی بسیار منفعل شده اند. ولی برای اینکه بگویند در مورد کشتار غیرنظامیها در نوار غزه بی تفاوت نیستند به صورت نمادین عمل این کشتارها را محکوم و طرفین را به آتش بس دعوت میکنند و با استقبال از چند کودک زخمی فلسطینی در بیمارستان هایشان، از فراموش نشدن غزه سخن میگویند.
تمایل و قدرت نداشتن کشورهای عربی سازشکار برای مقابله با اسرائیل
کشورهای عربی امروز نه تنها ابزار و تمایلی برای ایستادگی مستقیم یا غیرمستقیم در مقابل اسرائیل ندارند، حتی قدرتی برای تحت فشار دادن نهادهای بین المللی هم دستشان نیست. در فقدان این حمایت، ایران تنها کشوری است که از جبههی مقاومت در لبنان، فلسطین و یمن حمایت میکند تا اجازه ندهد رژیم اسرائیل، از غفلت عمومی برای اشغال سرزمین فلسطین سواستفاده کند.
کشورهای عربی حتی از شنیده شدن فریاد مردمی که در تظاهرات شرکت میکنند و شعارهای ضداسرائیلی سر میدهند میترسند چراکه عادی سازی روابط این کشورها با اسرائیل خواسته مردم نیست و فقط یک تصمیم دولتی اتخاذ شده بدون در نظر گرفتن خواست اکثریت است. حتی تعدادی از شرکت کنندگان در این تظاهراتها به دلیل سردادن شعار علیه کشورهای غربی حامی اسرائیل و حمل پلاکاردهایی که خواستار اقدام اعراب علیه این رژیم میشوند، دستگیر و زندانی شده اند.
سازشکاران آرمان فلسطین را دور از دسترس میدانند
عادی سازی روابط کشورهای عربی به خصوص کشورهای حوزه خلیج فارس چالشی برای مردم فلسطین بود تا آرمان هایشان را بیش از پیش دست نیافتنی و به دور از واقعیت تصور کنند. شاید یکی از دلایلی که حماس مجبور شد تا در ۷ اکتبر درگیری با اسرائیل را آغاز کند و به نحوی به توافق ریاض با صهیونیستها اعتراض کند ولی اساسا وضعیت غزه و غیرنظامیها و کشته شدن افراد بی گناه هیچ تغییری در روند سیاسی کشورهای عربی در قبال عادی سازی روابط با اسرائیل ایجاد نکرده است.
شاید اینها نشانگر این مساله باشد که کشورهای عربی که عادی سازی روابط داشته اند مثل قبل به آرمان فلسطین مستقل توجهی ندارند و منافع خودخواهانه و بلندپروازیهای سیاسی خودشان را در عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی و در راستای اوامر آمریکا ترجیح میدهند. این رفتارها در نهایت به بی تفاوتی کشورهای عربی نسبت به حقوق مشروع مردم فلسطین در بازپس گیری سرزمینهای اشغالی منتهی شده است و عربها با این انفعال ثابت کرده اند که منابع اعتقادی و آرمانی شان را به قیمت تحکیم روابط با آمریکا و متحدانش از دست خواهند داد.
ولی یادمان باشد که یک جهان عرب متلاشی و خالی از آرمان در نهایت طمع رژیم اسرائیل برای گسترش مرزهای جغرافیایی و یا حداقل اعتقادی افراطی را بیشتر خواهد کرد و این کشورها هم از این حملات مصون نخواهند ماند. تا دیر نشده است، عربها باید صدای جمعی خودشان را پیدا کنند، به رژیم اسرائیل فشار بیاورند و این جنگ ویرانگر علیه مردم غزه را به پایان برسانند.
مترجم: سمیه خلیلی