«از کما خارج شدم، در حالی که فکر میکردم میمیرم تا شرکت در پاراالمپیک مسیر فوقالعادهای است. من خود و تیمم را تحسین میکنم»، این جملهای است که تریسی اوتو، عضو تیم تیراندازی با کمان پاراالمپیک امریکا با شنیدن خبر انتخابشدنش برای شرکت در مسابقات پاراالمپیک به بیبیسی گفته بود؛ دختر جوانی که در حال حاضر ویلچرنشین است و یکی از چشمانش هم دیگر نمیبیند. تریسی، اما مانند بسیاری دیگر از پاراالمپیکیها معلولیتش مادرزادی یا بر اثر یک حادثه عادی نیست! نامزد سابق این دختر جوان امریکایی یک چشم و پاهای تریسی را از او گرفته است تا تریسی برای همیشه ویلچرنشین شود و مجبور باشد دنیا را فقط با یک چشم ببیند! ماجرای این جنایت در کشوری که به طور متوسط هر سه روز یک زن از سوی شریک زندگیاش کشته میشود، خیلی هم غیرعادی نیست!
دنیای غرب برای زنان هنوز وحشی است، حتی آنهایی که تلاش میکنند خود را از این وحشت دور کنند. خشونت علیه زنان در ابعاد مختلف در امریکا یک پیشینه تاریخی دارد و آن عقبماندگی و انحطاط فکری است که درباره زنان در غرب وجود داشته که به تفاوت حقوق زن و مرد در جامعه غربی منجر شده است. زن در جامعه غربی به خصوص در دوران قرون وسطی در شمار اموال قرار میگرفت و مانند یک برده با او رفتار میشد، حتی بسیاری از فیلسوفان غربی زنان را در جایگاهی پستتر از مردان دیده و با الفاظ نامناسبی از زنان یاد کردهاند. با چنین فرهنگ و پیشینهای شاید تداوم خشونت علیه زنان و نگاه دستپایین به آنها چندان هم دور از انتظار نباشد. در واقع غربیها در مسئله زن همچنان تفکر پدران خود را دنبال میکنند و هرگز نتوانسته اند ماهیت واقعی خود را پشت شعارهای حقوق بشری و ژستهای رسانهای پنهان کنند.
مصداقی تلخ از واقعیتی تلختر
مسابقات پاراالمپیک را شاید بتوان جلوهای تمامعیار از مبارزه با هر مانعی برای پیشرفت و موفقیت دانست، همچنانکه قهرمانان پاراالمپیکی به عنوان افرادی که معلولیت یا به بیان بهتر محدودیتهایی دارند، توانستهاند با پرورش دیگر تواناییها آنچنان بر این محدودیتها فائق شوند که توانمندیهایشان از افراد به ظاهر سلامت هم پیشی گرفته است و هر کدام توانستهاند در رشتهای ورزشی سرآمد باشند. با تمام اینها، اما هر یک از این افراد روایتی دارند و محدودیتهایشان به دلایلی است که گاهی اوقات این دلایل میتواند بسیار تکاندهنده باشد. تریسی اوتو، عضو تیم تیراندازی با کمان پاراالمپیک امریکا یکی از همینهاست؛ دختری که روایت نابینایی یکی از چشمها و ویلچرنشینشدنش یکی از مصادیق خشونت علیه زنان در دنیایی است که خیلی وقتها مدعی حقوق بشر و حقوق زنان میشود. تریسی را نامزد سابقش ویلچرنشین و نابینا کرده است! واقعهای تکاندهنده که یک بار دیگر مصادیق طلبکاری ما از غرب در مسئله زن و خانواده را به رخ میکشد.
اوتو در سپتامبر۲۰۱۹ تصمیم گرفت به رابطهاش با نامزدش پایان دهد. یک ماه قبل پارتنرش به خاطر حمله به او در خانهاش در فلوریدا دستگیر شده بود. تریسی آماده بود به زندگیاش ادامه دهد که در اکتبر۲۰۱۹ در خانهاش مورد حمله نامزد سابقش قرار گرفت. او به خاطر این حمله از قفسه سینه تا پایین فلج شد و تنها میتواند دستان و بازوانش را تکان دهد. همچنین چشم چپش را از دست داد. ورزشکار امریکایی عرق نمیکند و کنترلی بر دمای بدنش ندارد. این حمله زندگی اوتو را تغییر داد و پس از پنج سال هنوز در حال یادگیری است تا بداند اکنون بدنش چگونه عمل میکند. او در این رابطه گفت: فراتر از معلولشدن است و اینکه روی صندلی چرخدار چگونه مردم را میبینم. خیلی از اعضای درونیام از کار افتادهاند.
تریسی افزود: دیافراگمم از کار افتاده است و بدنم نمیتواند دما را تنظیم کند. همچنین نمیتوانم عرق کنم. تریسی، اما یکی از صدها زنی است که در امریکا قربانی خشونت میشوند!
زنکشی
قتل زنان (زنکشی) به قتل عمدی و مرتبط با جنسیت زنان و دختران اشاره دارد. به رغم شیوع بالای قربانیان قتل زنان در امریکا، این کشور در تعریف و مستندسازی قتلهای زنان مرتبط با جنسیت از سایر کشورها عقبتر است.
در حالی که تلاشهایی در بخش عدالت کیفری و سلامت عمومی برای ردیابی بهتر مرگهای خشونتآمیز در حال انجام است، سیستمهای نظارتی ناقص تلاشها را برای برآورد میزان سالانه قتل زنان در امریکا محدود میکنند.
امریکا قانون جزایی جداگانهای برای قتلهای مربوط به جنسیت ندارد که این موضوع ردیابی قتل زنان را دشوار میکند. طبق گزارش اداره تحقیقات فدرال امریکا (افبیآی)، در سال۲۰۲۱ حدود ۵هزار زن در امریکا به قتل رسیدند که یکسوم آنها از سوی شریک زندگی خود کشته شده بودند.
این آمار احتمالاً بسیار بیشتر از آمار واقعی زنانی است که در امریکا قربانی پدیده قتل زنان شدهاند، زیرا گزارشدهی به سیستم مرکزی پلیس اجباری نیست و تنها دادههای کمتر از ۶۳درصد از آژانسهای پلیس در گزارش۲۰۲۱ گنجانده شده است.
برآوردهای دیگر با استفاده از منابع دادههای متعدد نشان میدهد نیمی از زنان قربانی قتل در امریکا از سوی شرکای زندگی کشته میشوند.
در امریکا به طور متوسط هر روز سه زن از سوی شریک زندگی خود کشته میشوند. کشتن زنان بر اساس جنسیت اغلب به عنوان موضوعی در نظر گرفته میشود که کشورهای کمدرآمد را تحت تأثیر قرار میدهد، این امر نمیتواند دور از واقعیت باشد، از تمام موارد قتل زنان در کشورهای با درآمد بالا، ۷۰درصد در امریکا رخ میدهد.
برای درک این موضوع در مقیاس جهانی، امریکا با نرخ ۶/۲ قتل به ازای هر ۱۰۰هزار زن، در رتبه ۳۴قتل عمدی زنان در میان کشورهای جهان قرار دارد.
هر ماه به طور متوسط ۷۰زن در امریکا از سوی شریک زندگی هدف اصابت گلوله قرار میگیرند و کشته میشوند.
در حالی که خشونت علیه شریک زندگی یک موضوع جهانی است، تقاطع بین خشونت با اسلحه و خشونت خانگی منحصربه امریکاست، در سال۲۰۱۵، ۹۲درصد از کل زنانی که در کشورهای پردرآمد با اسلحه کشته شدند، از امریکا بودند.
با داشتن اسلحه در امریکا، متجاز پنج برابر بیشتر احتمال دارد شریک زندگی خود را به قتل برساند و استفاده از آن برای تهدید یا حمله به شریک زندگی خود، خطر کشتهشدن قربانی را ۲۰برابر بیشتر میکند.
در ورای کاندیداشدن یک زن رنگینپوست برای ریاست جمهوری
خشونت علیه زنان و دختران در امریکا علیه گروههای خاصی از آنها مانند زنان رنگینپوست، بومی، مهاجر و دارای معلولیت به طرز معناداری بیشتر است.
مجله بهداشت جهانی «لنست» به تازگی نتایج مطالعه خود را در این باره اعلام کرد. بر اساس این مطالعه، زنان سیاهپوست در امریکا در سالهای بین ۱۹۹۹ تا ۲۰۲۰ شش برابر بیشتر از زنان سفیدپوست به قتل رسیدهاند.
این واقعیت که میزان قتل در میان زنان سیاهپوست در امریکا در مقایسه با زنان سفیدپوست به شکل نامتناسبی بالاست، برای همگان شناخته شده است، در عین حال زنان سیاهپوست در سنین پایینتر و با نرخ بالاتری در قیاس با دیگر زنان رنگینپوست در امریکا از جمله زنان بومی و اهل آلاسکا به قتل میرسند. خشونت جنسی علیه زنان بومی در امریکا نیز چالشی مرگبار برای این افراد است.
واقعیت دنیای غرب و امریکا در پشت وانمودههای رسانهای و کاندیداشدن یک زن رنگینپوست برای انتخابات ریاست جمهوری امریکا این است! واقعیتی که کمتر به رسانهها راه مییابد تا این کشور همچنان در ذهن کسانی که واقعیتهای آن را لمس نکردهاند، جایگاه اتوپیاییاش را حفظ کند!
منبع: روزنامه جوان