رژیم صهیونیستی با پشتیبانی آمریکا، روز گذشته (چهارشنبه) دومین مرحله از عملیات خرابکارانه خود در لبنان را به اجرا گذاشت. براساس خبرها در این مرحله تعدادی از بیسیمها، دستگاههای ثبت اثر انگشت کارمندان، گوشیهای تلفن همراه و حتی سیستمهای انرژی خورشیدی به همراه خودروهای برقی با باتری لیتیومی منفجر شدند.
یک روز قبلتر، در روز سهشنبه نیز پیجرها که وسایلی برای برقراری ارتباط متنی به شکل بیسیمند، بر اثر اجرای نخستین مرحله از عملیات، منفجر شده بودند. در عملیات روز سهشنبه ۴ هزار نفر زخمی شده و ۱۴ نفر به شهادت رسیدند. گفته میشود ۵۰۰ نفر از زخمیها، از ناحیه چشم نابینا شدهاند.
در عملیات چهارشنبه تا شامگاه این روز، وزارت بهداشت لبنان آمار اولیه تلفات عملیات صهیونیستها را شامل یک نفر شهید و بیش از ۱۰۰ نفر زخمی اعلام کرده است. از نظر شدت انفجار و فراگیری دستگاههای منفجر شده، عملیات روز گذشته ابعاد بزرگتری نسبت به نخستین موج عملیات در روز سهشنبه داشته است، اما آمارهای اولیه منتشرشده از موج دوم، مقیاس کوچکتری در تلفات را نشان میدهد.
سوءاستفاده از دستگاههای تجاری و مورد استفاده مردم، واکنشهایی را در جهان به دنبال داشته است. آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد طی یک نشست توجیهی در مقر سازمان ملل تاکید کرده «اشیاء غیرنظامی» نباید به سلاح تبدیل شوند. او در این خصوص گفته است: «من فکر میکنم بسیار مهم است که کنترل موثری بر اشیاء غیرنظامی وجود داشته باشد، این وسایل نباید با ترفندهایی به سلاح تبدیل شوند. این امر باید به یک قانون الزامآور تبدیل شود که دولتها بتوانند آن را اجرا کنند.»
بسیاری از کشورهای دیگر نیز عملیات تخریبی علیه مردم لبنان را محکوم کردهاند. در گوشهای از این محکومیتها در اروپا، جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با صدور بیانیهای، اتفاقات لبنان را محکوم کرده و پترا دو سوتر، معاون نخستوزیر بلژیک نیز در حساب کاربریاش در شبکه ایکس نوشته است: «من حمله تروریستی گسترده در لبنان و سوریه را که هزاران نفر را مجروح کرد، بهشدت محکوم میکنم.»
تعداد بالای تلفات و سوءاستفاده از وسایل الکترونیکی برای مبادرت به جنگ، عامل اصلی برانگیخته شدن خشم جهانی از جمله در اروپا از صهیونیستهاست.
دو موج عملیات روی دستگاههای الکترونیکی-ارتباطی در لبنان با تمرکز بر مراکز حضور مقاومت لبنان در مناطق شیعهنشین این کشور، تنشها در منطقه را به ابعاد بزرگتری رسانده است. در این خصوص نکاتی وجود دارد.
۱. مجروحیت ۴ هزار نفر در مدت زمانی کوتاه و در عرض چند ساعت در روز سهشنبه، مصداق اقدام غیرمتعارف است. در این صورت، دستان مقاومت برای اقدامهای غیرمتعارف باز میشود. در عملیاتهای رژیمصهیونیستی، ضمن منفجر شدن دستگاههای تجاری، تعداد زیادی از غیرنظامیان و کودکان آسیب دیدند.
مقاومت لبنان از این پس میتواند شهرکنشینیان صهیونیست را نیز وارد دایره آسیب کرده و از آنان تلفات بگیرد. تاکنون با وجود قرار نداشتن شهرکنشینان در دایره هدفگیریها، صدها هزار نفر از آنها از شمال فلسطین اشغالی گریختهاند و وارد شدنشان به این دایره میتواند به بحران صهیونیستها عمق ببخشد.
۲. خبرهای منتشرشده در رسانهها حکایت از دخالت شرکتهایی در تایوان و مجارستان در انفجارها دارد. این خبرها نباید مورد استناد قرار گیرند، اما بررسی آنها لازم است. اگر آنها در اقدام تروریستی مشارکت داشته باشند، باید وارد دایره پاسخ مقاومت شوند. البته باید این سناریو را نیز در نظر گرفت که احتمال دارد هدف از انتشار چنین خبرهایی، ایجاد التهاب در روابط مقاومت با اروپا باشد.
۳. محور مقاومت و رژیمصهیونیستی هرکدام قصد دارند با تنظیم پاسخهای خود بر زنجیره تنش مسلط شوند. صهیونیستها پس از حمله یمن به تلآویو در ۲۹ تیرماه تلاش کردند با حمله به بندر الحدیده، ترور فؤاد شکر، فرمانده نظامی حزبالله در لبنان و اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران، با ترتیب دادن اقدامی بزرگتر از تهاجم یمن، بر زنجیره تنش مسلط شوند.
در برهه کنونی نیز صهیونیستها چند واقعه را مدنظر داشتند. در وهله نخست، لبنان در روز ۴ شهریور در قالب عملیات اربعین موفق شد ۶ پهپاد خود را به ساختمان یگان ۸۲۰۰ آنها در تلآویو برساند. المیادین به نقل از منابع امنیتی اروپایی اعلام کرده در این عملیات ۲۲ نفر از صهیونیستها کشته و ۷۴ نفر دیگر زخمی شدند. همچنین در حین رسیدن پهپادها به مقر این یگان، فرمانده یگان مزبور در این مقر حضور داشته که نشاندهنده اشراف حزبالله به تحرکات او بوده است.
در دومین اتفاق، ارتش یمن روز ۲۵ شهریور، ۴ هفته پس از عملیات مقاومت لبنان، با یک فروند موشک بالستیک موفق شد، اهدافی در تلآویو را مورد هدف قرار دهد. اهمیت این عملیات، ناکامی زنجیره اطلاعاتی و چند لایه پدافندی در رهگیری این موشک بود.
صهیونیستها پس از این دو اتفاق که دارای جنبههای اطلاعاتی و فنی بودند، تلاش کردند ضمن نشان دادن تحرکی از خود برای بازیابی اعتمادبهنفس و حیثیت، بر مارپیچ تنش مسلط شوند.
۴. با اجرای عملیات روز سهشنبه، عدهای معتقد بودند اگر رژیمصهیونیستی بلافاصله پس از ایجاد این شرایط مساعد بمباران مواضع مقاومت لبنان را آغاز نکرده است، به این معناست که خواهان مبادرت به جنگ نیست. وقوع مرحله دوم عملیات، اما تردیدهایی را در قصد و نیتهای رژیم ایجاد کرده است. تداوم عملیاتها نشان میدهد شاید آنها همچنان گزینه جنگ را مدنظر داشته باشند.
۵. استفاده از ظرفیت انفجار دستگاههای الکترونیکی و ارتباطی، قابلیتی است که برای شرایط جنگی تدارک دیده شده. استفاده از آن در شرایط غیرجنگی، نشاندهنده موقعیت نامناسب صهیونیستها و مجبور شدنشان به بهرهبرداری از این قابلیت است. اگر این انفجارها در حین جنگ رخ میدادند، غافلگیری بزرگتری رخ میداد. با اینحال فشار تحولات صهیونیستها را وادار کرد در شرایطی غیرجنگی این گزینه و ذخیره بزرگ خود را فعال کنند. مقاومت به جای شرایط جنگی، در وضعیت غیرجنگی با این بحران روبهرو شده است.
طراحی صهیونیستها روی وسایل ارتباطی متمرکز بر سناریوهای جنگی است، زیرا در شرایط جنگی گاهی زخمیها بیشتر از کشتهشدگان گرفتاری به بار میآورند.
۶. رژیم در هفتههای اخیر با موجی از عملیاتهای بمبگذاری در کرانه باختری و ساحل غربی علیه شهرکنشینیان مواجه شده است. به نظر میرسد آزاری که صهیونیستها از چنین عملیاتهایی دیدهاند، یکی از عوامل سوق یافتنشان به اقدامهای روز سهشنبه و چهارشنبه باشد.
۷. اگر صهیونیستها در سایه ایجاد بیثباتی از انفجار دستگاههای ارتباطی در لبنان به این کشور حمله نکنند، عمق ناتوانی آنها از ایجاد جنگ آشکار میشود. در این صورت، مشخص میشود رژیمصهیونیستی حتی در چنین وضعیتی ناتوان از مبادرت به جنگ است و تنها میکوشد به نحوی پیچیده با اقدامهای امنیتی اهداف خود را تامین کند. البته در این خصوص باید احتیاط لازم را داشت، زیرا امکان دارد صهیونیستها بکوشند لبنان را به مقصر آغاز جنگ بدل کنند.
۸. یکی از سناریوها در وضعیت فعلی، انداختن توپ آغاز جنگ به زمین مقاومت است. صهیونیستها برای آنکه آغاز جنگ به نامشان ثبت نشود، میکوشند با تحریک مقاومت لبنان، این گروه را مجبور به واکنش نظامی شدید کنند تا جنگ به بهانه آن آغاز شود.
در شرایطی که لبنان مقصر وقوع جنگ نمایانده شود، فضا برای ورود آمریکا به جنگ فراهم میشود؛ برخلاف وقتی که رژیمصهیونیستی خود مستقیما مبادرت به جنگ کند. این مساله که رژیم خود قادر به ایجاد جنگ در لبنان نیست، شاید درست باشد، اما به معنای رهایی طرح ایجاد جنگ علیه لبنان نیست. صهیونیستها میخواهند آمریکا با فشار حداکثری به مزدوران خود در عراق، سوریه و لبنان اوضاع این کشورها را ناآرام کرده و سپس با جنگندهها، بمبافکنها، پهپادها و یگانهای مستقر روی ناوهای هواپیمابر و موشکهای تاماهاوک ضربهای قاطع به مقاومت لبنان وارد کنند.
۹. صهیونیستها قصد دارند با تحمیل بازیابی امنیتی به مقاومت، سرعت تحرکات این گروه را کند کرده و از سوی دیگر بخش بزرگی از ظرفیت آنها را بر اقدامهای دیگر متمرکز کنند. بهطور طبیعی مقاومت لبنان درحال حاضر باید دست به ارزیابی کلی وضعیت ارتباطی و نفوذ در شبکه خود پرداخته، همزمان پیگیر درمان ۴ هزار زخمی شده (شامل ۵۰۰ نابینا) و قسمتی از نیروهای خود را نه برای تهاجم بلکه برای دفاع در برابر حمله صهیونیستها که احتمالش در این شرایط افزایش یافته است، مستقر سازد.
۱۰. طبق گزارش رسانههای صهیونیستی، لشکر ۳۶ و لشکر ۹۸ کماندوهای ارتش اسرائیل از نوار غزه به جبهه شمال اعزام خواهند شد و تحت فرماندهی این جبهه فعالیت خواهند کرد.
این لشکرها از غزه و اطرافش نه به خاطر شکست یا با توجیه اتمام عملیات، بلکه با تاکید بر ضرورت نیاز در مرزهای شمالی منطقه قبلی عملیات خود را ترک کردند. این یک نمونه استفاده از فرصت است. تلآویو قصد دارد خروج این لشکرها از غزه تصویر شکست خوردنش در این منطقه را در اذهان تداعی نکند.
۱۱. در ماه سپتامبر و بازگشایی مراکز آموزشی، فشار ساکنان شمال که از محل زندگی خود آواره شدهاند بر دولت نتانیاهو بیشتر شده است. دولت صهیونیستی برای خارج شدن از فشارها و اتهام ناتوانی، میکوشد با اقدامهای امنیتی کاستیهای خود را جبران کند.
همزمان صهیونیستها گوشه چشمی به کاهش تنشها در جبهه لبنان دارند و میکوشند از فشار ایجادشده بر اثر انفجار وسایل ارتباطی، با تحرکات دیپلماتیک آمریکا به توافقی نانوشته با مقاومت لبنان دست یابند.
۱۲. انفجارهای لبنان تهدید غیرمستقیم دیگر اعضای محور مقاومت است. تلآویو قصد دارد به آنها بگوید در صورت تداوم حمایتشان از غزه در شرایط کنونی، با آنها برخورد کرده و مشکلات بزرگی برایشان به وجود میآورد. در عملیاتهای بعداز ظهر سهشنبه و غروب چهارشنبه، صهیونیستها از قابلیتی استفاده کرده که علیه هر طرف دیگری قابلیت اجرا دارد.
۱۳. به نظر میرسد نتانیاهو برای مقابله با اپوزیسیون و حتی برخی از اعضای مخالف کابینه به دنبال افزایش سرمایه اجتماعی خود است. در روزهای اخیر خبرهایی منتشر شده که نشان میدهد نتانیاهو قصد دارد یوآف گالانت، وزیر جنگ را برکنار کند. بر همین اساس اعتراضات بزرگی علیه این تصمیم به راه افتاده است. نتانیاهو در یک نوبت پیش از جنگ تصمیم به برکناری گالانت به دلیل مخالفتش با لایحه تغییرات قضائی گرفته بود که بر اثر فشارهای داخلی و خارجی مجبور به لغو تصمیم خود شد.
نتانیاهو که میداند باید با سرمایه اجتماعی گالانت در داخل مواجه شود، تلاش دارد با انجام اقدامهایی شگفتآور، با قدرتنمایی خارجی به سرمایه بزرگی در داخل دست یابد تا قادر به بازآرایی تیم دولتش باشد. پیش از این نیز در زمان خروج گانتز و آیزنکوت از کابینه اضطراری، او با اجرای عملیات آزادسازی اسرا در اردوگاه النصیرات، با افزایش سرمایه اجتماعی خود در داخل، زیان ناشی از خروج این دو را جبران کرده بود.
منبع: روزنامه فرهیختگان