آنچه که ۷ اکتبر ۲۰۲۳ رخ داد، نشان داد تمام ظرفیت‌هایی که رژیم صهیونیستی در عرصه فناوری از آن بهره‌مند است، در برابر اراده مردم فلسطین ناکارآمد است.

زرسالاران صهیونیست، از زمان تأسیس رژیم نامشروع خود پس از جنگ جهانی دوم، سرمایه‌گذاری ویژه‌ای روی توسعه طیف وسیعی از فناوری‌ها ترتیب داده‌اند. عمده این سرمایه‌گذاری روی فناوری‌های نظامی و امنیتی بوده است. راهبرد اساسی صهیونیست‌ها برای تولید دانش و توسعه فناوری نیز متمرکز بر همین بخش است و از این اصل پیروی می‌کند: «هر ابزار، راهکار یا ظرفیتی که توسعه پیدا می‌کند، باید لزوماً در خدمت امنیت و اهداف صهیونیستی باشد و به دلیل آنکه ادامه حیات اسرائیل همواره در معرض تهدید است، نیاز به راهکار‌ها و ابزار‌های امنیتی-نظامی، یک نیاز دائمی و وابسته به تحولات جاری در منطقه است.» بنابراین فرایند تحقیق و توسعه فناوری در اسرائیل تابعی از نیاز‌های امنیتی این موجودیت نامشروع است و نه نیاز‌های عادی یک دولت-ملت واقعی و همین مورد نیز می‌تواند حجت دیگری باشد بر جعلی و نامشروع بودن این رژیم. 

در رابطه با تولید دانش و توسعه فناوری در اسرائیل باید به چند نکته زیر توجه کنیم:

الف) زرسالاران صهیونیست برای بازگشت سرمایه و تأمین مالی فعالیت‌های آتی خود، نیاز به منابع مالی مستمر دارند و لذا بخش قابل توجهی از محصولات خود را در بازار‌های مختلف جهانی به ویژه به رژیم‌های مستبد و کنترل‌گر، عرضه می‌کنند. یک محصول مطلوب زمانی مورد توجه این نوع مشتریان قرار می‌گیرد، که آزمون خود را به شکل عملی و در میدان واقعی با موفقیت پشت‌سر گذاشته باشد. از این رو، نوار غزه و کرانه باختری دو میدان آزمایش عملی برای فناوری‌های امنیتی-نظامی هستند که در استارت‌آپ‌های صهیونیستی توسعه می‌یابند. البته لازم به ذکر است کشور‌های فقیر و ضعیف آفریقایی همچون کنیا نیز ازجمله دیگر اماکنی هستند که نقش آزمایشگاه فناوری‌های توسعه یافته در اسرائیل را ایفا می‌کنند.

۲. عمده مشتریان ابزار‌های فناورانه صهیونیست، در واقع متحدین منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای آن هستند که با دو هدف، اقدام به تهیه این تجهیزات و راهکار‌ها می‌کنند: ۱) کنترل، تحدید و جاسوسی از شهروندان خود به منظور تقویت جایگاه و استمرار حکمرانی خود؛ ۲) حمایت از منافع صهیونیستی در جوامع خود و ارائه بازخورد بهره‌برداری از این محصولات به شرکت‌ها و استارت‌آپ‌های صهیونیستی به منظور تقویت هر چه بیشتر این ابزارها.

ب) عمده مشتریان ابزار‌های فناورانه صهیونیست، در واقع متحدین منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای آن هستند که با دو هدف، اقدام به تهیه این تجهیزات و راهکار‌ها می‌کنند: ۱) کنترل، تحدید و جاسوسی از شهروندان خود به منظور تقویت جایگاه و استمرار حکمرانی خود؛ ۲) حمایت از منافع صهیونیستی در جوامع خود و ارائه بازخورد بهره‌برداری از این محصولات به شرکت‌ها و استارت‌آپ‌های صهیونیستی به منظور تقویت هر چه بیشتر این ابزارها.

ث) رژیم صهیونیستی و به صورت کلی زرسالاران صهیونی، سابقه بسیار قابل توجهی در جاسوسی صنعتی از کشور‌های حامی خود دارند. به عبارت دیگر می‌توان ادعا کرد که در میان تمام بازیگران دولتی و غیردولتی که از آمریکا جاسوسی کرده و اطلاعات علمی و فناورانه این کشور را به سرقت برده‌اند، صهیونیست‌ها اگر در جایگاه نخست قرار نگیرند، قطعاً در جایگاه دوم ایستاده‌اند. جاناتان پولارد (Jonathan pollard)، تحلیلگر اطلاعاتی سی‌آی‌ای در دهه ۱۹۸۰ حجم انبوهی از اطلاعات محرمانه تسلیحات هسته‌ای آمریکا را به سرقت برده و در اختیار مقامات اسرائیلی قرار داد. شماری از مقامات ارشد جامعه اطلاعاتی آمریکا تأکید کرده‌اند که لطمه پولارد به امنیت ملی آمریکا بسیار گسترده و عمیق‌تر از آن است که بتوان به صورت عمومی آن را اعلام کرد.

با در نظر گرفتن این نکات می‌توان گفت که رژیم صهیونیستی، به منظور صیانت از بقای خود، به سرمایه‌گذاری بسیار گسترده، عمیق و پیچیده در حوزه فناوری روی آورده است. عمده این سرمایه‌گذاری با هدف تولید و توسعه ابزار‌ها و راهکار‌های امنیتی و نظامی انجام می‌شود. سپس برای حفظ استمرار تزریق سرمایه به فرایند تحقیق و توسعه فناورانه خود، صهیونیست‌ها علاوه‌بر جذب سرمایه از حامیان خود، اقدام به عرضه نسخه تجاری محصولات جاسوسی و تسلیحاتی خود می‌کنند. همچنین برای حفظ برتری دانشی خود در این حوزه، فارغ از سرمایه‌گذاری‌های کلان، جاسوسی صنعتی و سرقت منابع دانشی را در دستورکار تشکیلات اطلاعاتی-امنیتی خود نهادینه کرده‌اند. در نهایت برای آنکه این دو هدف خود را محقق کنند، مردم و سرزمین فلسطین و برخی از کشور‌های فقیر آفریقایی را به آزمایشگاه فناوری‌های امنیتی-نظامی خود تبدیل کرده‌اند:

دفع تهدید مقاومت مردم فلسطین و دیگر اعضای محور مقاومت

اثبات کارآمدی و توانمندی محصولات و راهکار‌های فناورانه خود

در این گزارش به صورت مفصل توضیح خواهیم داد که اسرائیل برای تحقق دو هدف مذکور، از چه فناوری‌هایی در آزمایشگاه غزه و کرانه باختری بهره گرفت و استفاده از این ابزار‌ها و راهکار‌ها در نهایت به کجا منتهی شد و چه پیامدی برای رژیم صهیونیستی به دنبال داشت. رژیم صهیونیستی در فرایند مذکور، در برخی از بخش‌های حساس، بر لبه علم و فناوری حرکت می‌کند و از پیشرفته‌ترین دستاورد‌های موجود در جهان، بهرمند است. به عبارت دیگر، صهیونیست‌ها برای حفظ حیات نامشروع خود در برابر تهدیدی به نام محور مقاومت و به ویژه مقاومت فلسطینی، سرمایه کلانی را به سمت پیشرفته‌ترین ابزار‌ها و راهکار‌های فناورانه در حوزه امنیتی و نظامی، رهنمون کرده‌اند.

هوش مصنوعی در خدمت خودکارسازی ماشین کشتار صهیونیست‌ها

توسعه فناوری دیجیتال و تبدیل تمام منابع داده‌ای و اطلاعاتی به منابع دیجیتالی سبب شد تا تولید و انباشت داده با سرعت نور در سراسر دنیا صورت پذیرد. این امر سبب شد تا با ظهور مدل‌های زبانی بزرگ و الگوریتم‌های زبان طبیعی، پدیده‌ای به نام هوش مصنوعی (AI) و در مرحله بعد هوش مصنوعی خلاق (CAI) پا به عرصه وجود گذارند. با در نظر گرفتن سرعت تولید داده‌ها، هوش مصنوعی به سرعت به تحول‌آفرین‌ترین فناوری دیجیتالی تبدیل شد و بالتبع بازیگرانی که ظرفیت‌های لازم را در این حوزه در اختیار دارند، از آن برای تقویت، تحول و افزایش کارآمدی دیگر ظرفیت‌های خود بهره می‌گیرند.

همانطور که ذکر شد بخش اعظم سازمان دانشی و فناوری اسرائیل را فناوری‌های امنیتی و نظامی تشکیل می‌دهند. از این رو، هوش مصنوعی نیز در اسرائیل برای دگرگون ساختن این فناوری‌ها به کار گرفته می‌شود. دستاورد‌های اسرائیل در عرصه هوش مصنوعی، به بخش‌هایی همچون انواع سامانه‌های بدون سرنشین، جنگ سایبری، جمع‌آوری اطلاعات امنیتی و سامانه‌های تسلیحاتی خودکار، تزریق شده است. پیوند میان هوش مصنوعی و بخش‌های مذکور دستاورد‌های مشخصی در ارتباط با اشغالگری صهیونیستی و تسلط بر مردم فلسطین در نوار غزه و کرانه باختی داشته است که در ادامه مرور می‌کنیم.

۱. جاسوسی و رصد انبوه فلسطینیان در سرزمین‌های اشغالی

مردم فلسطین به نحو ملموسی با تبدیل شدن فناوری‌های نوین به سلاح و به کار گرفته شدن آنها علیه خود، کاملاً آشنا هستند. از فنس‌های الکتریکی و پهپاد‌ها تا تله‌های برقی و نرم‌افزار‌های تشخیص چهره که فلسطینیان را در کرانه باختری، رصد می‌کنند. گروه‌هایی همچون سازمان عفو بین‌الملل مکرراً اسرائیل را به تحت عنوان «آپارتاید اتوماتیک» معرفی کرده و مکرراً به روایت‌ها، اظهارات و گزارشاتی در باب شرکت‌های اطلاعات سایبری ازجمله ان‌اس‌اُ گروپ اشاره کرده است که به صورت میدان آزمایشات گسترده‌ای را روی مردم فلسطین انجام می‌دهند. تمام این اقدامات با اتکا بر ظرفیت‌های حاصل از هوش مصنوعی ممکن می‌شوند.

در سال ۲۰۲۱، وزارت اقتصاد آمریکا، شرکت ان‌اس‌اُ را وارد فهرست سیاه کرد. اندکی پس از این ماجرا، این شرکت ضمن عقد یک قرارداد به رژیم صهیونیستی کمک می‌کند تا شهروندان صهیونیست را در غزه یافت کند و به نظر می‌رسد از این طریق تلاش کرده تا تصویر به شدت مخدوش خود را تا حدودی، بازسازی کند.

در بررسی اوضاع کرانه باختری، درک این موضوع بسیار ضروری است که دستاورد‌های اسرائیل در حوزه هوش مصنوعی و به صورت کلی در عرصه فناوری‌های پیشرفته، در نتیجه به کار گرفته شدن این فناوری‌های خاص رزمی و جنگی علیه فلسطینیان و سنجش نقاط قوت و ضعف آنها در سرزمین‌های فلسطینی، تثبیت شد و پس از آن به خارج از اسرائیل صادر گردید.

آزمایش و استقرار سامانه‌های تجسسی و پلیس پیشگیرانه متکی بر هوش مصنوعی در سرزمین‌های فلسطینی، امری فراگیر و کاملاً آشکار است. در مناطق اشغال شده کرانه باختری، اسرائیل به نحو روز افزونی از فناوری تشخیص چهره برای رصد و رهگیری تردد فلسطینیان استفاده می‌کند. رهبران نظامی اسرائیل، هوش مصنوعی را به عنوان یک ضریب قدرت بسیار مهم، توصیف می‌کنند و به نیروی نظامی این کشور اجازه می‌دهند تا در جهت جمع‌آوری داده‌های خصوصی، جاسوسی، شناسایی اهداف و تقویت لجستیک در زمان جنگ، از دسته‌های پهپادی کاملاً خودکار استفاده کنند.

شهر‌ها و روستا‌های فلسطینی که در نزدیکی شهرک‌های صهیونیستی قرار دارند، به عنوان آزمایشگاه‌هایی برای آزمایش راهکار‌های امنیتی شرکت‌های مختلف در نظر گرفته شده‌اند. شرکت‌های صهیونیستی پیش از بازاریابی این راهکار‌ها در کشور‌هایی همچون عربستان سعودی، امارات، کلمبیا، هند و مکزیک، این راهکار‌ها را روی مردم فلسطینی آزمایش می‌کند. حداقل از سال ۲۰۱۲، محصولات جاسوسی شرکت ان‌اس‌اُ که مناقشات فراوانی را به راه انداختند، نزد افکار عمومی آشکار شده‌اند. این ابزار‌ها به کاربران خود امکان می‌دهند تا بدون آگاهی فرد مورد هدف، در تلفن همراه او رخنه کرده و تمام داده‌های او را سرقت کرده و همزمان مکالمات و ترافیک داده او را رصد کند.

با در نظر گرفتن ظرفیت‌های جاسوسی موجود در موتور مدیریت اینتل (Intel Management Engine) یا نقاط ضعف «مموری سینک‌هول» در آن، گفتمانی که پیرامون «حریم خصوصی» و «مالکیت داده‌های شخصی» شکل گرفته، ابلهانه و بی‌فایده به‌نظر می‌رسد؛ این وضع زمانی در رابطه با مسئله فلسطین اهمیت پیدا می‌کند که بدانیم این شرکت یکی از تأمین کنندگان اصلی الگوریتم‌های هوش مصنوعی برای ارتش صهیونیستی محسوب می‌شود. باید توجه داشته باشیم شرکت اینتل، یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های کامپیوتری مستقر در کالیفرنیا، همواره اعلام کرده که «بیش از آنکه خود آمریکایی بخواند، خود را یک شرکت اسرائیلی می‌داند».

صهیونیست‌ها در بخش‌های اشغالی کرانه باختری به شدت به ابزار‌ها و راهکار‌های تشخیص چهره وابسته هستند و تردد فلسطینیان را رصد کرده و مانع عبور ایشان از گذرگاه‌های کلیدی می‌شوند. برای مثال در ایست‌بازرسی‌های حبران، فلسطینی‌ها باید در مقابل دوربین‌های تشخیص چهره قرار بگیرند؛ سپس یک نرم‌افزار به نام «رد ولف» صورت ایشان را اسکن می‌کند و وضعیت سبز، زرد یا قرمز را به سربازان صهیونیست گزارش می‌کند. در مواردی که برنامه فرد مقابل خود را شناسایی نمی‌کند، اطلاعات شخصی آن فرد به اجبار از او اخذ شده به سامانه تزریق می‌گردد.

صهیونیست‌ها مدت‌هاست که تردد فلسطینیان را محدود ساخته‌اند، اما فناوری‌های متکی بر هوش مصنوعی اکنون ابزار‌های قدرتمند جدیدی را در اختیار ایشان قرار داده است. ازجمله جدید‌ترین آنها سامانه‌های جاسوسی توده‌ای فراگیر است که با استفاده از هوش مصنوعی، صورت افراد را اسکن کرده و با ارجاع به ذخایر تصویری بزرگ خود، آنها را شناسایی می‌کند. در مناطق اشغالی کرانه باختری و شرق بیت‌المقدس، این فناوری به صورت کامل بر تمام فلسطینیان مسلط شده و به نوعی یک فرایند کنترلی خودکار را ایجاد کرده است و زندگی مردم فلسطین را به شکل مشخصی از صهیونیست‌ها جدا می‌کند. پایگاه‌های داده این سامانه‌ها توسط سربازان صهیونیست و جواسیس ایشان ایجاد شده و با استفاده از این ابزار‌ها و راهکار‌ها تکمیل می‌شوند.

۲. غزه در محاصره تسلیحات مرگبار خودکار

وضعیت در غزه متفاوت از سرزمین‌های اشغالی است. در غزه اسرائیل فناوری جاسوسی و رصد توده‌ای را با تسلیحات مرگبار ترکیب کرده است. صهیونیست‌ها با اتکا بر چنین فناوری، آب‌های منتهی به غرب غزه را زیر نظر دارد و تردد در شرق غزه را به جز از دو ایست بازرسی به شدت محدود و محافظت شده، ممنوع کرده است. تردد از طریق مرز مصر و گذرگاه رفح به جنوب نیز تحت کنترل پایگاه نظامی کِرِم شالوم است. تعداد روز‌هایی که این گذرگاه در طول سال باز است، بسیار کمتر از تعداد روز‌هایی است که این گذرگاه به صورت کامل مسدود می‌شود. در سال ۲۰۱۵ نیز چند تونل غیرمجاز که به مثابه خطوط حیاتی فلسطینیان غزه بود نیز توسط مراجع دولتی مصر نابود شد و ساکنان رفح در قسمت مصری که بیشتر آوارگان فلسطینی بودند، به اجبار به داخل غزه کوچانده شدند.

از سال ۲۰۰۷ که حماس حکمرانی غزه را بر عهده گرفت و نیرو‌های صهیونیست به صورت کامل از آن خارج شدند، وضعیت در غزه به عنوان یک «منطقه کشتار خودکار» تثبیت شده بود. به عبارت دیگر، صهیونیست‌ها زمانی غزه را ترک کرده و در اختیار حماس قرار دادند که آن را به صورت کامل محاصره کرده و با استقرار فناوری‌های خودکار، به یک منطقه کشتار تبدیل کردند. ساکنان این باریکه در محاصره مسلسل‌های کنترل از راه دور، سنسور‌های زمینی و پهپاد‌ها قرار گرفتند. این سامانه‌ها همچنین به صورت مرتب به روز رسانی شده و پیچیدگی آنها به شکل روزافزونی افزایش می‌یافت.

در سال ۲۰۲۱ صهیونیست‌ها بیش از ۱ میلیارد دلار روی یک پروژه سه ساله سرمایه‌گذاری کردند تا محاصره زمینی، دریایی و هوایی غزه را تشدید کنند. ازجمله ایجاد یک دیواره فنس فولادی که حجم فولاد به کار رفته در آن به قدری بود که به زعم وزارت دفاع رژیم صهیونیستی «می‌توان روی یک جاده میان اسرائیل و بلغارستان را روکش فولادی کشید». این پروژه همچنین شامل سامانه‌های پیچیده جاسوسی سایبری است که در شعاع مشخصی تمام پیام‌های متنی و تماس‌ها را شنود می‌کند؛ سنسور‌های لرزه‌ای که حفاری زیرزمینی و سنسور‌های گرمایی که تحرک خودرو‌ها یا افراد را در کنار آب یا روی زمین، شناسایی می‌کنند. همچنین این پروژه روبات‌ها مجهز به تسلیحات خودکار را شامل می‌شود که می‌توان از راه دور آنها را شلیک کرده یا کنترل آنها را به صورت کامل به هوش مصنوعی واگذار کرد. پرواز پهپاد‌ها به صورت دسته‌جمعی و در ارتفاع بسیار پایین در غزه نیز یک امر رایج و فراگیر بود.

محاصره غزه، به استفاده از فناوری محدود نمی‌شود. اعمال کنترل و تسلط بر هرگونه تردد از طرف صهیونیست‌ها بسیار شدید و همواره با آزار فیزیکی و زبانی همراه بود. رژیم صهیونیستی ورود آب و غذا را به غزه به صورت کامل کنترل می‌کند. در نتیجه در طول همه این ۱۷ سال محاصره، کالری روزانه مردم فلسطینی را به تدریج کاهش و ایشان را در معرض سوءتغذیه قرار داده است. منابع آبی و برقی به شدت محدود شده و هرگز به قدر نیاز مردم ساکن غزه این منابع فراهم نبوده‌اند. سیستم بهداشت و درمان در غزه در نتیجه همین محاصره کاملاً فلج شده و سلامت مردم فلسطینی را به شدت مخدوش کرده است. در چند جنگی که در همین مدت بر غزه تحمیل شد، چند هزار کودک فلسطینی قطع عضو شدند. این در حالی است که شمار زیادی از نوجوانان و کودکان امروز غزه، در محاصره و در نوعی زندان متولد شده‌اند. در مجموع مردم غزه علاوه‌بر اینکه تحت سلطه فناوری تسلیحاتی هستند، یک محاصره فیزیکی و روانی را نیز متحمل می‌شوند که ایشان را از حقوق طبیعی انسانی نیز منع می‌کند و به شدت تحت فشار قرار می‌دهد.

ناکارآمدی حصار مرئی فناورانه و محاصره نامرئی روحی-روانی

بنابر آنچه که تا به اینجا توضیح داده شد می‌توان ادعا کرد که رژیم صهیونیستی برای تحت فشار قرار دادن مردم فلسطین و خنثی کردن مقاومت ایشان در برابر حکومت جعلی و آپارتایدی خود این مراحل را اجرا کرده است:

جدا کردن مردم فلسطین در جغرافیای مجزا و دور از هم در کرانه باختری و نوار غزه؛

مسلط کردن فناوری نظارتی و جاسوسی فراگیر بر فلسطینیان ساکن کرانه باختری و شرق بیت‌المقدس و اشغال برخی مناطق در این جغرافیا به منظور تثبیت این فرایند کنترلی؛

 محاصره فیزیکی کامل نوار غزه در حصاری از دیوار‌های بتنی، فنس‌های فولادی، تسلیحات مرگبار خودکار، دسته‌های پهپادی در حال پرواز در ارتفاع کم و بهره گرفتن از هوش مصنوعی برای شناسایی اهداف و حذف فیزیکی آنها؛

مسدود کردن تمام گذرگاه‌های آبی، خاکی و هوایی در کرانه باختری و به ویژه غزه به منظور افزایش فشار و تسلط بر ایشان؛

 محدود کردن منابع آبی، تغذیه‌ای و انرژی مردم غزه به منظور تحمیل فشار بیشتر در بخش‌های مختلف ازجمله کاهش کالری روزانه مردم، کاهش سطح بهداشت، افزایش شیوع بیماری‌های مسری و غیرمسری، کاهش امکانات و خدمات آموزشی و محدود کردن تردد. این موارد در مجموع آثار روحی روانی هولناکی را بر مردم فلسطین تحمیل کرده و آنها را در زندانی روباز قرار می‌دهد که هیچ روزنه امیدی برای خلاصی از آن وجود ندارد.

در این وضعیت تحدیدی، کنترل کردن مردم فلسطینی برای رژیم صهیونیستی باید آسان و مؤثر باشد. به عبارت دیگر رژیم صهیونیستی با اتکا بر فناوری امنیتی-نظامی بسیار پیشرفته خود، قاعدتاً باید به شکل مؤثری ظرفیت‌های مادی و معنوی فلسطینیان را از بین برده باشد؛ تا جایی که ایشان نتوانند هیچ اقدام جدی برای بیرون رفت از چنین وضعی ترتیب دهند. همچنین انجام اقدامی مؤثر در برابر چنین وضعیت تحدیدی، نیازمند ظرفیت‌هایی حداقل به اندازه همان ظرفیت‌های صهیونیستی است. این بدیهی است که برای غلبه بر یک نیروی مشخص، باید به همان اندازه نیرو برخلاف آن وارد نمود.

آنچه که در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ رخ داد، نشان داد تمام ظرفیت‌هایی که رژیم صهیونیستی در عرصه فناوری از آن بهرمند است و با کمک متحدین خود به ویژه آمریکا فراهم کرده، در برابر خواست و اراده مردم فلسطین ناکارآمد بود. همانطور که ذکر شد فقط یک مورد از اقدامات صهیونیستی در ایجاد فنس فولادی، به اندازه روکش کردن یک جاده میان اسرائیل و بلغارستان، فولاد آبدیده به کار رفته است. این بدان معناست که رژیم صهیونیستی و متحد اصلی آن یعنی آمریکا، کاملاً مطمئن بودند که فلسطینیان نمی‌توانند از چنین سدی عبور کنند.

فارغ از حصار‌های فیزیکی فولادی و بتنی، رژیم صهیونیستی با ترکیب کردن هوش مصنوعی با ابزار‌هایی همچون تسلیحات مرگبار، تله‌های برقی، دوربین‌های تشخیص چهره و پهپادها، یک سد حراستی و حفاظتی بسیار مستحکم و چند لایه ایجاد کرد. به گفته ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا، «این دیوار هوشمند می‌تواند ممانعت ۹۹/۹۹ درصدی ایجاد کند.» ترامپ مدعی شده بود که با استفاده از الگوی صهیونیستی قصد دارد دیواری نفوذ ناپذیر در جنوب آمریکا ایجاد کرده و مانع ورود مهاجرین غیرمجاز شود. اما این سد نفوذناپذیر در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ شکسته شد و به طور کامل فروریخت و نشان داد که تمام ظرفیت‌های فناورانه پیشرفته و حرکت رژیم صهیونیستی بر لبه علم در بخش امنیتی-نظامی، باطل و یک ادعای باطل است.

این ضعف و کاستی بزرگ زمانی پررنگ‌تر می‌شود که ظرفیت فناورانه محور مقاومت را با آن مقایسه کنیم. در برابر این دیوار محافظتی چند لایه و مرگبار، محور مقاومت شیوه مبارزاتی را انتخاب کرده و توسعه بخشیده که بسیار کم‌هزینه‌تر و مؤثرتر است. در یک نگاه کاملاً سکولاریستی، اگر دشمن صهیونیست بخواهد بر اساس قواعد مرسوم جنگ رفتار کند و به اقدامات وحشیانه و غیرانسانی کنونی متوسل نشود، نمی‌تواند حتی از لایه‌های پدافندی بسیار محدود کنونی محور مقاومت به ویژه در فلسطین و لبنان عبور کند. همچنین در برابر ظرفیت‌های آفندی ایشان نیز به شدت آسیب‌پذیر است حتی با اینکه محور مقاومت هرگز دست به اقدامات غیرانسانی نمی‌زند که صهیونیست‌ها از انجام آن هیچ ابایی ندارند؛ بنابراین می‌توان گفت محورمقاومت شیوه مبارزاتی بسیار کارآمدی را با هزینه‌ای بسیار اندک ایجاد کرده که کارآمدی خود را در برابر سطوح آفندی و پدافندی رژیم صهیونیستی، به اثبات رسانده است. درحالی که رژیم صهیونیستی برای ایجاد این ظرفیت‌های تهاجمی و محاصره چند لایه‌ای خود، منابع مالی بسیار هنگفتی را هزینه کرده و این هزینه همچنان باید ادامه پیدا کند تا بتواند این ظرفیت‌ها را همچنان نگهداری و رفع نقص کند.

رژیم صهیونیستی پس از تقریباً ۸۰ سال و با اتکا بر منابع مالی و دانشی بی‌پایان غرب، هنوز هم نتوانسته آنچه را که خود «دیوار‌های امن» می‌خواند ایجاد کرده و از آن حفاظت کند. مقاومت فلسطین با اتکا بر کمترین منابع مادی در دسترس خود در وضعیت محاصره چند لایه و تحت فشار روحی-روانی بسیار سنگین، در حالی که تمام دنیا می‌رفت تا برای همیشه آرمان فلسطین را فراموش کند، دست به کاری زد که حتی به زعم صهیونیست‌ها به یک مبدأ تاریخی تبدیل شد و تمام محاسبات پیشین ایشان را برهم زده و نظم گران قیمت آمریکایی‌ها را در منطقه مضمحل کرد. اگر با این ادعا مخالفید، بار دیگر از ابتدا این گزارش را مرور بفرمایید.

منبع: فارس 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
محمد
۱۹:۵۹ ۱۴ مهر ۱۴۰۳
نه بابا!
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۹:۴۱ ۱۴ مهر ۱۴۰۳
بعدش چی شد ؟ مقاومت نابود شد
Iran (Islamic Republic of)
محسن
۱۷:۲۰ ۱۴ مهر ۱۴۰۳
خواهش میکنم دست از این خوزه ابل گفتن ها بردارید
داشتن اراده ی قوی و تحمیل کردن اون به دشمن خیلی مهمه ولی بدون امکانات و تجهیزات نظامی ممکنه؟؟؟؟اگه فقط با اراده میشه به دشمن به طور صددر صدی پیروز شد پس چرا ۴۰ سال پیش زمانی که ایران‌ ارادش برای جنگ با اسرائیل خیلی قوی تر از الان بود و شعارش این بود که برای فتح قدس از کربلا باید گذشت مستقیم وارد جنگ با اسرائیل نشد؟؟؟؟؟؟خیلی واضحه هم اراده وایمان قوی لازمه و هم تجهیزات مدرن و قوی
هر کدوم از این دوتا نباشن پیروزی صد در صدی امکان پذیر نیست .