تئاتر پرنده شیرین جوانی اثر تنسی ویلیامز کاری از حسن عسگری است که در سالن انتظامی خانه هنرمندان تا ۸ آبان ماه روی صحنه تئاتر است. از این رو به گفتوگو با کارگردان این نمایش پرداختیم.
حسن عسگری، کارگردان و بازیگر نمایش تئاتر پرنده شیرین جوانی در پاسخ به این سوال که نمایش، روایتگر چه داستانی است؟ گفت: تنسی ویلیامز، روایتگر جوانی به نام چنس اثت که آرزوهای بزرگی در سر دارد. او جوانی سرکش مانند اسبی رام نشده است که میخواهد آدم حسابی شود و به جایگاهی برسد که او را با انگشت نشان دهند؛ آن هم در شهری آشوب زده از سیاست مداری سیاستمداران زورگو، در اجتماعی که اولویتهای زیست آدمی را در اتاقهای فکر اندازه میگیرند و تعیین میکنند. چنس، در آرزوی پولدار شدن از شهر بیرون میزند و با خود قول و قرار میگذارد تا به اهدافش دست پیدا نکند به شهر بازنگردد.
وی ادامهداد: در مسیر این هدف، با سوپراستار سینمای هالیوود به نام پرنسس آشنا میشود، زنی که آوازهاش در بازیگری سینما رو به افول رفته و پیشنهادات کاری و محبوبیتش را از دست داده است و برای فرار از این واقعیت به مواد مخدر پناه آورده تا درمانی باشد برای فراموشی این سقوط تلخ در زندگی هنریاش. پرنسس به چنس اعتماد کرده و او را مسئول امور روزمره خود میکند، چنس از این اعتماد سواستفاده کرده و پرنسس را مجبور به معامله بخشی از داراییاش میکند. پرنسس هم با علاقه ای که به او پیدا کرده قبول میکند و همراه سرنوشت چنس در شهر زیبای سن کلود میشود.
وی در پاسخ به این سوال که چه عاملی باعث جذب شما به داستان و انتخاب آن برای اجرا شد؟ بیان کرد: حقیقتا کاملا اتفاقی بود، چون قرار بر اجرای این اثر به صورت نمایشنامهخوانی بود که بعدها به شکلی در روند اجرا قرار گرفتن آن تلاش کردیم، متن اثر را بازخوانهای مرکز به دلیل نداشتن مخاطب، برای این نمایشنامه رد کرده بودند. سپس بعد از تمرینات و در بازبینی، همان بازخوانی که متن را رد کرده بود بعد از بازبینی بسیار حیرت زده بود که از آن کتابچه نمایشنامه این اجرا طراحی و کار شده باشد.
وی درباره این نمایش گفت: نقشهای نمایشنامههای تنسی ویلیامز در ظاهر بسیار آسان هستند که باعث میشود هر بازیگری گول ظاهر آن را بخورد و بعد از پذیرفتن نقش برای ارائه با مشکل مواجه شود. در کارگردانی، طراحی و روش اجرا، کاملا مشخص، سانتیمتری و روی کاغذ بود ولی جالب اینکه بازیگرانی که صاحب تجربه ای کمتر بودند راحت تر از بازیگران پرتجربه با نقش عجین میشدند که میتواند دلیلش سهل انگاشتن کاراکترها در ظاهر باشد.
وی ادامه داد: تنسی ویلیامز در ظاهر متن، حتی کارگردانی هم میکند و این اتفاق در صورتی مناسب است که بخواهیم به روش او و عیناً خود نمایشنامه متمرکز باشیم. برای کوتاهتر شدن زمان اجرا و جذابیت بصری و شنیداری مجبور به تغییرات اساسی در متن اجرا شدم و از فضای رئالیستی، نمایشنامه را به فضایی سورئالیستی و غیر واقعی سوق دادم. این از سختیهای کار من برای اجرا بود که هم اجرایی جذاب باشد و هم عمق مطلب تنسی ویلیامز را بازگو کند.
شما کارگردان و بازیگر نمایش هستید، چرا نقش اصلی را خود به عهده گرفتید؟ کارگردانی با این شرايط چه مشکلات و ویژگیهایی داشت؟
عسگری پاسخ داد: بالاجبار این اتفاق روی داد ، بازیگر این نقش بعد از بازبینی با مشکل و تداخل زمانی مواجه و از گروه خارج شد و زمان زیادی برای انتخاب بازیگر برای این نقش صرف شد که متاسفانه راهی نماند جز اینکه خودم ایفاگر نقش اصلی اجرا باشم. البته در وهله اول به عنوان بازیگر در این رشته فعالیت دارم و در وهله دوم کارگردانی در تئاتر. و این موجب شد نقش را راحتتر درک و با موقعیت هایش در نمایش عجین شوم.
وی در پاسخ به این سوال که با توجه با سابقه بازیگری، بازی در نمایش به عنوان بازیگر در کار دیگران و بازیگری در کار خود چه فرقهایی دارد؟ بیان کرد: من به شخصه پیشنهاد بازیگری و کارگردانی همزمان را به هیچ کسی نمیدهم آن هم نمایشنامهای با این گستردگی و تعدد بازیگر، مسلماً اگر بیرون از گود، بازیگر باشی بهتر و دقیقتر مراحل را سپری میکنی تا اینکه وظیفه هر دو را به دوش بکشی، این اتفاق که به اجبار برای من پیش آمد آزمونی بود تا توانایی اجرایی خودم را بسنجم. همزمانی در مقام بازیگری و کارگردانی، سختی فراوانی دارد، آن هم نقش اصلی. ولی از آنجایی که سلبقه کار اجرایی فراوان با عوامل زیاد را در تجربههای کاری خودم داشتم این امر برای من آسان شد .
خبرنگار: زهرا بالاور