به نقل از مفدا، سیامک طهماسبی با بیان این خبر افزود: تحلیل مبتنی بر داده از اهمیت خاصی برخوردار است. وقتی راجع به تحلیل صحبت میکنیم یک سطح بالاتر از درک و فهم است. یعنی یک موضوعی را خوب فهمیده ایم و حالا باید آنالیزش کنیم. وقتی راجع به داده صحبت میکنیم، منظور دادههای کمی و کیفی معتبری است که متدولوژی محکم داشته باشد.
وی خاطرنشان کرد: یکی از موضوعات تحقیقی خوبی که درحال انجام است، موضوع غربالگری سلامت روان دانشجویان است که در وزارت بهداشت توسط ابزار CCSM انجام میشود که سال تحصیلی گذشته حدود ۴۰ هزار نفر از دانشجویان مورد غربال قرار گرفتند و حدود دو هزار نفر از اساتید، دو هزار نفر از دستیاران و حدود ۷۰۰ نفر از دانشجویان بین الملل غربالگری شدند.
طهماسبی گفت: یکی دیگر از دادههای نسبتا مطمئنی که میتوان به آن اشاره کرد طرح سیمای زندگی است که هم در وزارت علوم و هم در وزارت بهداشت هر دو سال یکبار انجام میشود که آخرین بار امسال در وزارت بهداشت انجام شد و حدود ۱۱ هزار دانشجو از شهرهای مختلف به صورت ملی بدون نام و مشخصات هویتی مورد ارزیابی قرار گرفتند که قسمت مربوط به خودکشی را به شما ارائه خواهم داد.
رئیس اداره مشاوره و سلامت روان وزارت بهداشت گفت: یک منبع دیگر برای صحبتهای من بحث اتوپسی روانشناسی افرادی است که خودکشی منجر به فوت داشته اند. در این چهار سال حدود ۳۵ نفر از اینها را توانسته ایم با همکاری مراکز مشاوره پرونده دقیقتر از آنها به دست بیاوریم و آنها را ارزیابی کردیم که علتها چه بوده است، چه تشخیصهایی وجود داشته و چه کم کاریهایی وجود داشته است و تحقیق کیفی آخر هم که استناد صحبت هایم خواهد بود به حدود چهارصد نفر از اعضای هیات علمی از دانشگاههای مختلف حدود یک ماه پیش بحث سواد سلامت روان و خود مراقبتی را آموزش دادیم.
وی افزود: علاوه بر این، آموزشهای دیگری هم داشتیم که توضیح آن مبسوط است که به آن اشاره خواهم کرد. اصل صحبتم این است که قرار است یک توصیف مبتنی بر داده و یک تحلیل مبتنی بر این دادهها داشته باشیم. در خصوص CCSM باید بگویم که ۱۳ زیر مقیاس دارد. ما حساسیت آن را برای افراد خودآسیب رسان بالا بردیم و حتی میتوانیم افرادی که به ندرت هم این فکر رو داشتن مورد شناسایی قرار دهیم و مداخله انجام دهیم.
این مقام مسئول اظهار کرد: حدودا ۱۶ درصد از دانشجویان فکر خودآسیب رسان را داشتند (در ارزیابی مربوط به سال تحصیلی اخیر این آمار ارائه شده است) در دستیاران این عدد بالاتر است و حدود ۲۱ درصد است. بالاترین زیر مقیاس مربوط به اضطراب بود. اضطراب مهم است و خیلی وقتها ما آن را نادیده میگیریم به خصوص برای دانشجویان ورودی جدید خیلی از این افرادی که اقدام منجر به فوت داشتند شروع مشکلاتشان با اختلالات اضطرابی بوده است که شناسایی زود هنگام آنها خیلی به ما کمک میکند.
طهماسبی افزود: یک کار خیلی مهم اینکه ما با انجام آمار استنباطی ببینیم تفاوت معناداری بین نمونههای اساتید با دانشجوها وجود دارد یا خیر؟. چون در بعضی از زیر مقیاسها اساتید نمرات بالاتری داشتند و در بعضی دانشجویان نمرات بالاتری داشتند. غیر از دو تا زیر مقیاس، ۱۱ تا زیر مقیاس تفاوت معناداری نداشت یعنی وضعیت سلامت روان اساتید هم مهم است و باید به آن توجه کنیم، آن هم یک توجه جدی. حتی در افکار خود آسیب رسان هم بین اساتید و دانشجویان به لحاظ آمار استنباطی تفاوت معناداری وجود ندارد.
وی گفت: در مشکلات تجزیهای و شکایات جسمانی تفاوت معنادار وجود داشت که شکایات جسمانی اساتید بالاتر و مشکلات تجزیهای دانشجویان بیشتر بود. ۲۲ درصد از اساتید احتمال وسواس را داشتند که جای بحث زیادی دارد که خود اساتید اعلام کردند که سیستم آموزشی و شیوه مدیریتی ما خودش پاتولوژی را ایجاد میکند. از آیین نامه ارتقا و ترفیع پایه گرفته تا انتظاراتی که وجود دارد به طوریکه ما فیلتر اشکال یابی بر ادراکمان نصب شده است. ۲۸ درصد از دستیاران هم مشکل خواب و بیداری داشتند. این یک بخشی از گزارش CCSM بود که در کار مداخله به ما کمک میکند.
طهماسبی یادآور شد: در مورد اتوپسی که از ۳۵ دانشجو گرفتیم و تحلیل کردیم. ما ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ یک افزایش خودکشی داشتیم. در ۱۴۰۰ حدود ۳۰ درصد از افرادی که خودکشی منجر به فوت داشتند متعلق به یک دانشگاه بودند. دانشگاهی که پنج درصد از جمعیت کل دانشجویان علوم پزشکی را در بر میگرفت، در سال ۱۴۰۲، ۵۰ درصد از خودکشی منجر به فوت مربوط به همان دانشگاه بود و این یعنی یک اتفاقی در آن دانشگاه افتاده یا باید بیفتد که پیشگیری انجام شود.
رئیس اداره مشاوره و سلامت روان وزارت بهداشت خاطرنشان کرد: امیدواریم با تغییر مدیریت اتفاقات خوبی رقم بخورد. از ۳۶ تا ۵۴ درصد از افرادی که اتوپسی کرده بودیم اختلال قابل تشخیص داشتند که عمده آن MDD (اختلال افسردگی ماژور) بود که با توجه به پروندههای آنها متوجه شدیم. یعنی ما اگر انرژی خودمان را روی MDD بگذاریم از خیلی از خودکشیها میتوانیم پیشگیری کنیم. قصور بعضی از درمانگران را در این موارد دیدیم که ناشی از عدم توانایی اشان بود و هنوز روانشناسان ما توانایی مدیریت کیسهای سخت رو پیدا نکردند.
وی گفت: کیس اگر اختلال شخصیت داشته باشه احتمال اینکه خوب مدیریت نشود، زیاد است. در خصوص بعضیها پروتکل خودکشی اجرا نشده بود و اینها نشان میدهد که آموزشهای ما در دانشگاه و کارگاهها هم نیاز به تجدید نظر و به روز رسانی دارد.
طهماسبی گفت: تحلیل پایانی ام در مورد سیمای زندگی است که آخرین نسخه آن مربوط به اکنون است. از حدود ۱۱ هزار دانشجو از دانشگاههای سراسر کشور، ۲۳ درصد فکر خودکشی داشتند البته ما به ندرتها را هم در نظر گرفتیم ولی با در نظر گرفتن همیشه و اغلب اوقات حدود ۳.۴ میشود و ۲.۲ درصد هم نقشه جدی داشتند که قابل تامل است. به لحاظ فکر نسبت به ۱۴۰۱ دو درصد کاهش داشتیم، در نقشه، اقدام و فوتی هم کاهش داشتیم و احتمالا بیشتر مربوط به برنامههایی است که این یکسال برای دستیاران اجرا شده میشود و اگر این شرایط تغییر کند، دستیاران به لحاظ روانشناختی آسیب پذیر هستند و به راحتی آمارشان بالا و پایین میشود.
طهماسبی تاکید کرد: با یک تغییر مدیر گروه و حقوق شرایط بهتر میشود ولی تا توانمند سازی روانی صورت نپذیرد قابل اعتماد نیست. یافته آخری که از سیمای زندگی میخواهم بگویم این است که از دانشجویان پرسیدیم که اگر این افکار را داشتید اولین نفری که باهاش صحبت میکنید، چه کسی است که اول خانواده و بعد دوستان را انتخاب کردند و بعد پرسیدیم که اگر نقشه داشتید چه کسی میتواند شما را از این افکار منصرف کند که پاسخ اساتید بود و بعد خانواده. این نشان میدهد که نقش استاد چقدر ویژه است و توانمندسازی اساتید و آموزش سواد سلامت روانشان و مهارتهای خودمراقبتی چقدر اهمیت دارد.
وی گفت: جمله آخر من این است که ما به اندازه کافی در خصوص خودکشی پژوهش انجام نداده ایم و تا پژوهشهای مستند نداشته باشیم راه حلهای دقیقی نخواهیم داشت. متاسفانه غالب اظهارنظرها بدون پشتوانه تحقیقی و نظرات شخصی افراد است.