بچهها بهخصوص نوجوانان ذهن کنجکاوی دارند و هیچ چیزی را همینطور بدون دلیل نمیپذیرند. مگر اینکه برایشان دلیل و برهان بیاوریم. درباره مسأله فلسطین و اتفاقاتی که اخیرا در حوزه مقاومت رخ داده هم احتمالا بهواسطه پروپاگاندای استکبار، شبهاتی در ذهن نوجوانها شکل گرفته است.
پرسشهایی همچون آیا فلسطین یک سرزمین خالی بود و صهیونیستها صاحب آن شدند؟ آیا صهیونیسم همان یهودیت است؟ آیا فلسطینیها داوطلبانه وطنشان را ترک کردند؟ آیا یهودیها ملتی بودند بدون سرزمین؟ علت جنگ اسرائیل با اعراب چه بود؟ و آیا افسانهها درباره مردم غزه صحت دارد؟ اینها بخشی از سوالاتی است که شاید ذهن فرزندان ما را به خود مشغول کند. حقیقت این است که کتابهای متعددی در حوزه صهیونیسمشناسی به رشته تحریر درآمده، یعنی برای بزرگسالانی که بخواهند با اسرائیل و تاریخ اشغالگری آن آشنا شوند کتاب هست، ولی در حوزه کودک و نوجوان خلأ داریم. حال یک تیم خوشذوق و باتجربه اقدام به ساخت کمیکموشن «زیتون سرخ» کرده که چند روزی است روی آنتن شبکه دو میرود.
مجموعهای که قرار است به شبهات نوجوانان پیرامون این موضوع پاسخ دهد. کمیکموشن زیتون سرخ در ۱۳ قسمت به کارگردانی مجید محمودی و تهیهکنندگی امید مرندی در مرکز انیمیشن سوره تولید شده است. این مجموعه هر روز ساعت ۱۵:۴۰ از شبکه دو و ساعت ۱۷:۳۰ از شبکه افق پخش میشود و روایتگر پیشینه جنگ فلسطین و اسرائیل است. همچنین به دروغهایی میپردازد که طی دهها سال رژیمصهیونیستی با اتکا به آنها، اشغال فلسطین را توجیه کرده و علیه مردم این سرزمین جنایت مرتکب شده است. این مجموعه کمیکموشن با روایتی تاریخی، اما ساده و روان سعی میکند به پرسشهای اساسی درباره تاریخ فلسطین پاسخ دهد. شنیدهها حاکی از آن است که تولید این مجموعه ادامه خواهد یافت.
مرندی، تهیهکننده مجموعه سالهاست در زمینه پویانمایی فعالیت میکند و آثار بسیاری را ساخته و روی آنتن فرستاده است، ازجمله مجموعههای حسنا کوچولو، اتلمتل یه جنگل، موچولوها، هیسطوری و حاجیوالی. وی درباره شکلگیری این مجموعه بیان میکند: فصل اول این مجموعه در۱۳قسمت طراحی شده. اما فکر میکنم موضوع مقاومت ظرفیت این را دارد که در فصلها و قسمتهای بیشتری ساخته شود. میتوانم بگویم کار سخت و بسیار پیچیدهای است. اواخر بهار بود که با پیشنهادی از طرف سازمان سوره مواجه شدیم مبنی بر اینکه برای سالگرد طوفان الاقصی اگر طرحی دارید استقبال میکنیم. با دوستان در خردادماه جلسات داخلی متعددی برگزار و منابع زیادی را بررسی کردیم تا به طرحی ایدهآل دست یابیم. محوریت این طرح بر این اساس نهاده شد که مسأله نزاع میان محور مقاومت و رژیم اشغالگر قدس را بهصورت ریشهای و به زبان ساده برای بچهها بیان کنیم. به این خاطر که نسل امروز ما یعنی کودکان و نوجوانان شبهات بسیاری در این موضوع دارند که حل نشده است. شاید برای ما که در میانسالی هستیم، حق و ناحق این مسأله شفافتر باشد.
وی همچنین میافزاید: در پژوهشهای اولیه متوجه شدیم صهیونیستها خودشان عامدانه شبهاتی را ساخته و مطرح کرده و آن را گسترش و نشر دادهاند که ما طرحمان را بر این اساس شکل دادیم تا کمی جذابیت هم به کار افزوده باشیم. یعنی ۱۳ شبهه یا ۱۳ افسانه در خصوص فلسطین طرح میکنیم و در هر قسمت به یکی از شبهات میپردازیم و به یک سؤال پاسخ میدهیم، یعنی مثلا در قسمت اول این سؤال را طرح کردیم که آیا فلسطین سرزمین بدون ملت بود؟ چون یکی از نکاتی که صهیونیستها مطرح میکنند این است که فلسطین سرزمین بایری بوده که ما به آنجا آمدیم. در صورتی که فلسطین تاریخ دارد و اینگونه نبوده که آنها میگویند. یا در یکی از قسمتها مطرح کردهایم که آیا میتوان برای یهودیان عنوان ملت را استفاده کرد؟
مرندی در پاسخ به این سؤال که آیا طرح چنین موضوعاتی و درک آن برای بچهها سنگین و سخت نیست هم توضیح میدهد: از آنجا که حدود ۱۰ سالی است که با این تیم کار میکنیم، تا حدودی با زبان کودکان و نوجوانان آشناییم؛ بنابراین سعی کردیم با بیانی ساده این موضوعات را مطرح کنیم. ضمن اینکه گرافیک جذابی هم برای این کار انتخاب کردیم که تقریبا میتوان گفت با کمیکهایی که بچهها در فضاهای دیگر میبینند قابل رقابت است. یعنی سعی کردیم جذابیتهای بصری کار را بالاتر ببریم تا بچهها به تماشای این مجموعه ترغیب شوند. وی در ادامه عنوان میکند: ما کتاب «ده غلط مشهور درباره اسرائیل» نوشته ایلان پاپه را به عنوان مرجع اصلی محتوایمان انتخاب و در این کار از آن استفاده کردیم. اتفاقا نویسنده، یهودی و استاد دانشگاه است که در آن این ۱۰ غلط را از زبان خودش مطرح کرده است. این شخص به عنوان پژوهشگری با شهرت جهانی حرفهایی زده که مستند است. از این رو ما کتاب این نویسنده را به عنوان اولین مرجع در نظر گرفتیم. با کمک چند کتاب دیگر که عنوانشان در تیتراژ هست سعی کردیم از لحاظ علمی، تاریخی و پژوهشی کاملا دقیق حرف بزنیم. از طرف دیگر با زبانی ساده و گرافیکی جذاب بتوانیم این اثر را تولید کنیم. البته دو قسمت از این کارهمزمان با سالگرد طوفانالاقصی است که خودمان روایت کردهایم. یعنی نوشته گروه ما بر اساس اتفاقات سال گذشته است؛ که در این چند قسمت به این سوالات پاسخ میدهیم که آیا جنگ را آنها شروع کردند یا حماس؟ کنش بود یا واکنش؟ آیا به صهیونیستها ظلم شد؟ همه این موارد را برای بچهها روایت کردیم.
مرندی درباره چالشهای ساخت چنین آثاری میگوید: به هر حال ساخت هر اثری و در هر قالبی چالشهایی به همراه دارد. ما هم برای هفت قسمت از این مجموعه، با کیفیتی که عرض کردم، حدود سه ماه زمان صرف کردیم که حتی برای بچههای خودمان هم باور نکردنی بود که بتوانیم در این مدت این کار را با این کیفیت جمع و جور کنیم. خوشبختانه این اتفاق افتاد و ما توانستیم هفت قسمت از کار را آماده پخش کنیم و در ادامه هم سایر قسمتها را میسازیم. ما این مجموعه را با این نیت انجام دادیم که فارغ از اتفاقاتی که در این یک سال اخیر گذشته، این پرسش را پاسخ بدهیم که اصلا دعوا سر چیست و از کجا شروع شد. چه جوامع و کشورهایی مقصر بودند و دستشان به این جنایات آغشته است. ما سعی کردیم غیر جانبدارانه این مسائل را مطرح و از منابع بینالمللی استفاده کنیم تا لزوما جانبداری و شعارگونه نباشد. اما به بچهها حرف حساب بزنیم که یک بار با منطق خودشان منصفانه نگاه کنند، میپذیرند که چرا ما این حجم حمایت از محور مقاومت داریم. چون برای بچههای امروزی این سؤال پیش میآید که اصلا اتفاقات آنجا به ما چه ارتباطی دارد؛ بنابراین ما سعی کردیم با این مجموعه به این سوالات پاسخ بدهیم.
مرندی همچنین ادامه میدهد: ما در زیتون سرخ یک روایت کاملا تاریخی را با منابع خودشان کار کردیم. البته یکجاهایی به حواشی مسائل سیاسی هم اشاره کردهایم؛ البته قضاوت را به عهده خود بیننده گذاشتهایم. ما فقط به سوالات بچهها و شبهاتشان پاسخ دادهایم. خیلیهم تلاش کردیم تا کار را به سالگرد طوفانالاقصی برسانیم که خوشبختانه این اتفاق افتاد. امیدواریم که بازخوردهای مثبتی هم از مخاطبان بگیریم و بچهها این مجموعه را دوست داشته باشند.
وی در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر اینکه چقدر اتفاقات اخیر فلسطین و حزبا... و در کل مقاومت را در این مجموعه منعکس کردهاید، میگوید:، چون فیلمنامه ۱۳ قسمت از این کار را پیش از این در تابستان نوشته بودیم، در این فصل اشارهای به اتفاقات اخیر و شهادت سید مقاومت نشده است. البته که تمرکز ما در این فصل فلسطین و بهصورت خاص حماس بوده است، اما دو طرح در دست نگارش داریم مختص حزبا... لبنان و برای عماد مغنیه؛ البته در صورتی که حمایت شود، دوست داریم با همین شیوه کمیکموشن بسازیم و برای بچهها این تاریخ را روایت کنیم.
مرندی درباره انتخاب ژانر کمیکموشن برای این اثر هم بیان میکند:کمیکموشن برای قصهگویی است و بههمین دلیل این قالب را برای زیتون سرخ انتخاب کردیم؛ چون شخصیتمحور و پرتحرکتر است و قالب جذابی برای بچههاست.
وی درباره مخاطبان این مجموعه هم میافزاید: این کار برای بچهها بالای ۱۳ سال طراحی شده است؛ هم به لحاظ محتوا و هم به لحاظ بصری. اصلا یکی از دلایلی که شبکه دو برای پخش این مجموعه اقدام کرد همین مسأله بود، چون میتواند محتوای عمومی داشته باشد. این تهیهکننده درباره انتخاب علی مرادخانی بهعنوان راوی مجموعه هم توضیح میدهد: آقای مرادخانی تجربه مشابه با این مجموعه را در اجرا نداشت، اما مجری پخش زنده بوده و اجراهای بسیاری داشته؛ ضمن اینکه دغدغه محور مقاومت را دارد؛ بنابراین ایشان برای روایت این مجموعه انتخاب شد که خیلی هم به پروژه کمک کرد و اجرای خوبی داشت.
مجید محمودی، کارگردان و انیماتور است که سابقه فعالیت در آثاری همچون اتل متل یه جنگل و جهادگران آسمانی را در کارنامه هنری خود دارد. وی کارگردانی این مجموعه را برعهده دارد که درباره تجربه ساخت این اثر میگوید: شرکت ما از سال ۱۳۹۴ در حوزه پویانمایی فعالیت میکند و از اینرو تجربه مشابه زیتون سرخ را پیش از این داشتیم. دو سالی است که ما درگیر یک پروژهای هستیم که رویکرد تاریخی برای مخاطب نوجوان دارد که آن هم از روی یکسری کتاب نوشته شده که مخاطب آنها نوجوانها هستند. ما از روی این کتابها یکسری داستانهایی استخراج کردهایم که هم جنبه تاریخی دارند و هم میتوانند دید تاریخی در بحث استعمار به بچهها بدهند، چون درباره تاریخچه استعمار هستند؛ بنابراین ما تجربه اینچنینی پیش از این هم داشتیم و زیتون سرخ اولین پروژه ما نبود.
وی ادامه میدهد: امیدواریم بتوانیم بعد از این پروژه، کار جدیدمان را هم به سرانجام برسانیم. ما در حوزه کمیک که اینگونه تاریخ را روایت میکند، پروژه دیگری داریم که پیش از این تولید کردیم، اما هنوز پخش نشده است. آن مجموعه درباره روایت جهاد سازندگی و با محوریت شخصیت حاج عبدا... والی است که در ۱۳قسمت آماده کردهایم. اما در مورد فلسطین بارها پروژههایی از این دست داشتیم و به همین خاطر از تجربیات ساخت آن آثار استفاده کردیم تا در کمترین زمان بتوانیم زیتون سرخ را با کیفیت مطلوبی بسازیم.
محمودی در پاسخ به این سؤال که چقدر قالب کمیکموشن میتواند برای بچهها تأثیرگذار و جذاب باشد و بتوان از این طریق حرفهای مهمی را به آنها زد هم میگوید: اگر بخواهیم به تاریخچه کمیکموشن دقت کنیم، میتوانیم بگوییم که یکی از قدیمیترین ژانرهایی است که با تصویرسازی، روایت یک داستان را انجام میدهد. در واقع میتوان گفت ژانر بسیار جذابی برای مخاطب است. از اینرو ما سعی کردیم برای مخاطبانمان که اغلب نوجوانها هستند، با توجه به امکانات، زمان و شرایطی که داریم، این موضوع را در بستر کمیکموشن روایت کنیم. اگر برای روایتمان سراغ چنین ژانری رفتیم، به این خاطر بود که ما یکسری محدودیتها داشتیم. یعنی اگر میخواستیم از قالب پویانمایی استفاده کنیم، ماهها باید زمان صرف آن میشد. اما با زمان کوتاهی که ما داشتیم، باید این کار را به سالگرد طوفانالاقصی میرساندیم. البته که پویانمایی جذاب است. اما زمانی که برای آن میگذاشتیم، خیلی بیشتر از کمیکموشن و فرآیند تولید آن متفاوت از این ژانر بود. به همین دلیل ما کمیکموشن را برای روایت انتخاب کردیم.
وی در پاسخ به این سؤال که چه جذابیتهایی در این اثر برای مخاطب وجود دارد هم توضیح میدهد: ما سعی کردیم گرافیک کار را بهگونهای درنظر بگیریم که تقریبا با کارهای بینالمللی همسطح باشد. همین رنگ و لعاب جذاب میتواند به جذب مخاطب کمک کند. ریتم کار هم در این زمینه بیتأثیر نیست. چون اگر نتوانید در همان دقایق ابتدایی مخاطب نوجوان را جذب کنید، دیگر نمیتوانید موفق شوید. به همین خاطر ما هم سعی کردیم رنگ و لعاب خوبی برای این مجموعه درنظر بگیریم و هم ریتم تند و موسیقی خوبی داشته باشیم که بتواند برای مخاطب نوجوان جذاب باشد؛ ضمن اینکه بتوانیم پیامهایی را به صورت کپسولی به مخاطب منتقل کنیم. چون اگر میخواستیم کل این تاریخ را روایت کنیم، باید برای هر قسمت یک مستند تقریبا دوساعته میساختیم، اما تلاش کردیم تا جان کلام و نکات کلیدی را که میتواند در ذهن مخاطب تأثیرگذار باشد، به صورت کپسولی به آنها منتقل کنیم.
علی مرادخانی پیش از این مجموعه هم تجربه اجرا داشته که محمودی درباره حضور او در این اثر میگوید: آقای مرادخانی تجربه اجرا برای نوجوانها را داشته است. از طرفی مدل صحبت و ارتباط برقرار کردن با نوجوانها را هم بهخوبی میداند؛ بنابراین انتخاب مناسبی برای این مجموعه بود. از آنجایی که هر اثری منبع و مأخذی دارد و این مجموعه هم براساس تاریخ روایت میشود، ممکن است مخاطب برای دریافت اطلاعات بیشتر نیاز به رجوع به این منابع داشته باشد که مرادخانی درباره منابعی که برای ساخت این مجموعه استفاده شده هم بیان میکند: ما در انتهای کار منابعمان را ذکر کردهایم. منتها در این حوزه خیلی کتابهایی را نمیتوان پیدا کرد که برای بچهها تاریخ را با زبان ساده روایت کرده باشد؛ بنابراین سعی کردیم کتابهایی را انتخاب کنیم که بتوانیم نکات تاریخی را با زبان ساده بیان کنیم. البته که پروژه ما مجریمحور هم هست. چون مجری یک سری توضیحاتی میدهد. اما اگر دقت کرده باشید، ما کار را با مجری آغاز نکردهایم؛ بلکه اول بخشی از کار را با ریتم تند پخش میکنیم و بعد نوبت به آیتم مجری میرسد. چون میخواستیم اینگونه مخاطب را غافلگیر کنیم؛ ضمن اینکه قضاوت را در نهایت در اختیار مخاطب گذاشتهایم. یعنی یکسری واقعیتهای تاریخی را بیان میکنیم و بعد این مخاطب است که میتواند خودش متوجه شود و از لابهلای این صحبتها، واقعیتها را دریافت کند.
علی مرادخانی چندسالی است که اجرای برنامههای مختلفی را برعهده داشته و از او کتاب «گرامافون» هم بهچاپ رسیده است. مرادخانی راوی مجموعه «زیتون سرخ» است که بخش مهمی از این مجموعه را تشکیل میدهد. او در کنار تصاویری که پخش میشود، بخشی از تاریخ را هم روایت میکند. وی درباره تجربه متفاوتی که داشته بیان میکند: آنچیزی که باعث میشود اینکار باکیفیت یا بیکیفیت شود، جزئیاتی است که درکنار مجری قرار میگیرد. یعنی فضای نورپردازی، موشن و بخشهای دیگر کار؛ بنابراین آنچیزی که میتواند روی کیفیت این کار موثر باشد و آن را جذاب کند، فضاهای فرامتنی مجری است. بهنظر میرسد اینکار ویژگیهای فنی خوبی داشت.
وی در ادامه درباره محتوا و فرم این مجموعه هم توضیح میدهد: درباره محتوا نکته اول این است که در این یکسالی که از طوفانالاقصی گذشت، ما هیچ دیالوگ جدیای با مخاطبمان درباره چرایی دشمنیمان با رژیم صهیونیستی انجام ندادهایم. یعنی ما فقط سوار بر موج احساسات و عواطف مردمیای شدیم که حملات وحشیانه صهیونیستها پدید آورده. ما مدام سعی کردیم با تصویری از کودکان زخمی و بچههایی که از دنیا رفتند و خانوادههایی که نابود شدند، برای دشمنیمان با رژیم صهیونیستی توجیه بسازیم. البته من مخالف استفاده از احساسات نیستم. اما گمانم این است که در تبیین واقعیت رژیم صهیونیستی و دلایل منطقی دشمنی با اسرائیل دچار کمکاری شدهایم. ما در این یکسال اخیر توضیحی مناسب کودکان درباره دلیل مبارزه با رژیم صهیونیستی ندادهایم. مگر بهصورت جستهگریخته که کارشناسان به برنامهها میآمدند و دراینباره صحبت میکردند. نکته دوم این است که درواقع ما در شبکههای اجتماعی و در دوران کمحوصلگی مخاطب باید چه کنیم؟ نکته اینجاست که «زیتون سرخ» یکی از برگبرندههای این جریان است. چون کار بسیار خوشرنگولعابی است که در ژانر کمیکموشن ساخته شده و جذابیت بصری دارد. درکل میتوانم بگویم برای این برنامه زحمت کشیده شده است.
از آنجا که موضوع مهم و سخت و ثقیلی برای این کمیکموشن انتخاب شده، اما مخاطبان آن نوجوانان هستند، مجری باید از شیوه خاصی در روایت استفاده کند؛ بنابراین وی در پاسخ به این سؤال که سعی کرده از چهشیوهای برای روایت استفاده کند که هم مفهوم و منظور را برساند و هم مناسب و قابلفهم برای بچهها باشد، توضیح میدهد: ویژگی مهم و جذاب این مجموعه برای من در باب محتوا این بود که دروغهایی که اسرائیل بر پایه آنها شکلگرفته را ازمنظر یک مورخ یهودی روایت میکند؛ چون بخش مهمی از محتوای این مجموعه از این کتاب برداشته شده است. این خیلی نکته مهمی است که از منظر یک یهودی روایت میکنیم.
وی درباره فرم این اثر که در قالب کمیکموشن است هم میگوید: یکی از مهمترین ویژگیهای این کار این است که کمیکموشن است. من به خاطر ندارم قبل از زیتون سرخ در این زمینه کار کمیکموشن کرده باشیم. در صورتی که این قالب بسیار جذابی برای مخاطب جهانی است. اینکه دوستان ما برای زیتون سرخ به سراغ کمیکموشن رفتهاند، بهنظرم یک هوشمندی و کار جدید و جذابی است. بههمین دلیل این کار جزو آثاری است که خودم دوست دارم.
مرادخانی، راوی این مجموعه درباره ویژگیهای این اثر به جامجم میگوید: زیتون سرخ محتوای یک کتاب را توصیف و تبیین میکند. ما در روزگاری هستیم که میدانیم مخاطب نوجوان خیلی وقتها حوصله کتابخواندن ندارد. اینجاست که تصویر بهکمک ما میآید؛ یعنی یک تصویر خوش رنگولعاب که بتواند محتوای کتابی را تبیین کند و مناسب مخاطبان کمحوصله باشد. اما ما میتوانیم از این منطق یعنی تولید بصری کوتاه از کتابهای مهمی که حرفهای جدی برای گفتن دارند، برای مخاطب استفاده کنیم. ویژگی دیگر «زیتون سرخ» همین است که چند کتاب را در یک زمان کوتاه با یک زبان جذابتر تصویری توصیف میکند؛ بنابراین میتوان دهها «زیتون سرخ» تولید کرد. ضمن اینکه ناشران ما میتوانند به این سمت بروند که برای کتابهای مهم خودشان چنین خروجیها و پیوستهایی را طراحی کنند. من فکر میکنم «زیتون سرخ» زبان مخاطب امروز است.
وی در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر اینکه چقدر اجرای این برنامه به داشتههای خودش افزوده هم میگوید: من آدم کممطالعهای نیستم. اما خیلیچیزها برای من جذاب بود. واقعیت این است که در ابتدا فکر نمیکردم به دانستههای خودم هم اضافه شود. اما بخشهایی از چیزهایی که در برنامه دربارهاش گفتیم و شنیدیم را خودم هم نمیدانستم و برایم جذابیت داشت.
منبع: جامجم