سفا
هر شب با یک داستان واقعی؛
نفهمید چطور خداحافظی کرد و در حالی که طبل را به سختی حمل می‌کرد، شروع به دویدن کرد تا به دوستانش برسد تا خدایی نکرده از غافله عقب نماند . . .
کد خبر: ۵۰۲۱۸۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۳