سعید صادقی، عکاس جنگ تحمیلی میگوید: سالها بعد از پایان جنگ و در سال ۱۳۸۱ با عکاسی عراقی دوست شدم و او را از بغداد به مسجدجامع خرمشهر آوردم و حسش را پرسیدم. میگفت: «نفس رزمندهها و شهدای ایرانی را حس میکردیم و از آن خوف داشتیم، به همین دلیل مقرّمان را دو خیابان پایینتر برپا کردیم.»
کتاب «پسران حاج ذبیحالله» که خاطرات «حسین رضوانمدنی» از سه برادر و داماد شهیدش است، با حضور مادر شهیدان، یادگاران دفاع مقدس در بوستان شاهد رونمایی شد .
به مناسبت هفته دفاع مقدس پای روایت دلچسب و غرورآفرین رزمنده و جانباز ۷۰ درصد تویسرکان و بخشی از رویداد مقدس هشت سال دفاع جانانه ملت ایران نشستیم که در ادامه میخوانید.
مداحی در دوران دفاع مقدس بیشتر محدود به این شیوه بود که مداح میخواند و حاضران سینه میزدند. نوع مداحی شهید جواد رسولی به گونهای بود که چندین سبک مداحی را با هم ادغام کرد و سبک تازهای از مداحی را تولید کرد.
دریادار سیاری گفت: افتخارات ماندگار ارتش مدیون ایثار و جانفشانی همه پیشکسوتانی است که امروز نسل جوان ارتش با بهره گیری از تجربیات گرانقدر آنان استفاده می کنند.
حسن فرزند کشاورزی ساده و از بچگی اهل کار و تلاش و زحمت و در محل زندگی اش هم اهل امر به معروف و نهی از منکر بود. از اراذل و اوباش و اشرار، ترسی نداشت. بسیار شجاع و دلیر بود و عاقبت طی شناسایی خط نبرد با گلوله تانک دشمن به مقام والای شهادت رسید.
ماجرای شهادت برادر حسن روشن در اوایل جنگ، داستان پرخطر سفر اشتباهی تیمملی فوتبال به خط مقدم تا خاطره تلخ هاشمیان از مادر و برادر شهیدش و ورزشکارانی که به جبهه جنگ رفتند و دیگر برنگشتند.
معلم ۱۲ سالهای به نام رضا پناهی از کرج که روزگاری مسافر کربلا بود و از برکات سفرش امروز، شرورها و قمه بدستها تربیت شده و سر براه میشوند، این داستان خواندنی، واقعی است.
در آن سالهای جنگ که عرصه برای حضور مردان بود،شیر زنانی بودند که دوشادوش مردان، برای حفظ خاک وطن و خدمت به رزمندگان در قسمتهای مختلف جبهه و پشتیبانی حضور پرشور و فعالی داشتند.