زن ۲۹ ساله در حالی که فریاد میزد دوست دارم پسرم را به آغوش بکشم، اما او چشم دیدن مرا ندارد درباره عشقی خاکستری و سرگذشت تلخ خود به کارشناس اجتماعی کلانتری توضیحاتی ارائه داد.
زن ۳۵ ساله در حالی که دادخواست ترک انفاق را روی میز مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان مشهد میگذاشت با چهرهای غم گرفته به تشریح ماجرای زندگی اش پرداخت .
دختر فریب خورده گفت: آن روزها من به قصد ازدواج با جوانی هم سن و سال خودم ارتباط برقرار کردم، اما نمیدانستم این روابط پنهانی مرا به گرداب فلاکت و بدبختی میافکند.
دختر ۲۴ ساله در حالی که وعدههای عشقی دروغین را باور کرده و آینده اش را به شعلههای هوس سپرده است با چشمانی اشکبار دریاره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری شفای مشهد توضیحاتی ارائه داد.
زمانی که در اوج جوانی دل به رابطهای هوس آلود بستم و بی پرده به این رابطه خیابانی تا مرز رسوایی ادامه دادم، هیچ گاه فکر نمیکردم که این روابط گناه آلود روزی به متلاشی شدن زندگی ام میانجامد.
دیگر کشتی زندگی من به گل نشسته است و امیدی به حرکت دوباره آن روی امواج متلاطم دریا ندارم. احساس می کنم به آخر خط رسیده ام چرا که خانواده همسرم مرا تباه کردند تا آبروی خانوادگی خودشان را حفظ کنند.
آن قدر گرفتار عشق پوشالی دختر ۲۷ ساله شدم که حتی همسر و فرزندانم را به فراموشی سپردم به طوری که همسرم خانه را ترک کرد، ولی برای من چیزی جز عشق «فروزان» اهمیت نداشت.
بارها ضرب المثل معروف «کبوتر با کبوتر، باز با باز- کند هم جنس با هم جنس پرواز» را شنیده بودم، اما آن قدر در یک عشق خیابانی غرق بودم که نمیخواستم حقیقت این سخن حکیمانه را باور کنم .
دختر ۱۷ ساله به همراه مادر پیرش وارد کلانتری شده بود تا از همسرش شکایت کند. و با چشمانی پر از اشک، عامل اصلی زندگی تباه شده اش را فقط یک عشق خیابانی میدانست.
زنی ۴۰ ساله که مدعی بود همسرش او را از منزل بیرون کرده است و حتی توان خرید یک نان را هم ندارد درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد توضیحاتی ارائه داد.
آن قدر در منجلاب مواد افیونی و الکل فرو رفته بودم که انگار بیهوده برای زنده ماندن دست و پا میزدم آن روزها فقط برای رسیدن به مواد تلاش میکردم و هیچ هدف دیگری نداشتم.