بارخدایا! به تو پناه می برم از این كه با وجود توانگری تو، من تهیدست باشم، یا با وجود هدایتگری، در گمراهی به سر برم، یا با آن كه زمام اختیار امور در دست توست، من مقهور و خوار گردم.
اگر از در رحمت خویش برانیم به كدامین در پناهنده شوم و اگر از قلّه رافتت فرو افكنیم به كدامین دامنه بگریزم؟... كه صد افسوس از خجلت و رسوائیم و... هزار افغان از توشه راهم.
ای خدای مهربان من و ای معبود توانای من، آفرین باد بر تو که بهترین آفرینندگانی. عصاره ای از گل در قالب تن خاکی که به اراده تو حیات می یابد، به نام تو جان می گیرد.
یک نفر همیشه ما را می خواند. برای شنیدن صدایش باید گوشهایمان را بشوییم تا نغمه "بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را" در اعماق وجودمان ریشه بدواند و جان بگیرد.