جهل همان چیزی است که در کربلا ولی خدا را از قفا سر بریدند و بر این اقدام از هم سبقت میگرفتند و خود را با خون حسین(ع) به بهشت وعده میدادند. جهل همان است که اکنون زنجیر بر دستان ولی خدا امام سجاد(ع) بستهاند و خاندان پاک پیامبر(ص) را چون اسیران در شهرها میگرداندند و امروز... درس بگیریم که مبادا روزی از جهل ما علی تنها شود...
ريسماني كه نور را در كنار هم بسته بود شايد اين مظلوميتي بود كه بر جامعه بشري تحميل ميشد و اين مظلوميت نشان ميداد که ظلمت هرگز تحمل ديدار خورشيد را ندارد. زماني که حسين(ع) از آسمان بر زمين نظر ميکرد نور بود که ظلمت را رسوا ميکرد. ظلمت تاب تحمل خورشيد را ندارد زيرا آنگاه که خورشيد حتي بر ريسمان بسته شده است نيز ظلمتِ بر تخت نشسته را رسوا ميکند.
مظلومیت در منتها درجه خویش خود را به رخ میکشاند و او تنها کودکی است که در زیر سایه نخلی بر سنگی که آرامش بخشش به نظر میرسید به استراحت میپرداخت. حقیقت کاروانی است که به حرکت در آمده و کودکی که با تمام سختی مسیر و با پای پیاده و با تنی رنجور ساعتی را آرام در کنار نخلی چشمان خویش را بر واقعیت بست.