شیرودی بنیصدر را گرفت. کمی که صحبت کرد، گوشی را با عصبانیت سرجایش کوبید و گفت «بچهها انگار قرار نیست کسی به داد ما برسد! عیب ندارد. پاشید! توکل به خدا.»
در مدت خدمتش در ارتش بارها مورد تشویق و ارتقاء درجه قرار گرفت، امّا او که برای کمک به اسلام و قرآن میجنگید و هدفی الهی داشت، هیچ کدام از آنها را قبول نکرد.