در یک پارک ملی در نامیبیا عقابها بر سر مار کبری برای ناهار مبارزه میکنند. هر زمان که یکی از عقابها مار را به چنگ میآورد عقابهای دیگر به سمتش هجوم میآورند تا طعمه را از چنگال او در بیاورند.
شاه کبرا در جنگل به حرکت درآمده است. همه حیوانات بوی این خزنده مرگبار و مهیب را احساس کرده اند. آهو های روی زمین و میمون های روی درخت همه بر خود می لرزند. او بزرگترین مار سمی جهان است.
زندان برای کبری یعنی جایی که به هر کس دل بسته ناگهان او را از دست داده است مثل شهلا، زن صیغهای ناصر محمدخانی فوتبالیست معروف که جرمش قتل همسر دائم شوهرش بود و یک روز کبری را بغل کرد و با ترس تویگوشش زمزمه کرد: «خداحافظ! مرا میبرند برای اعدام.»