به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران
به نقل از به فرانس24 ؛ هر روز خبر تعطيلي بخشي از صنايع فرانسوي و نيز اخراج شمار فزاينده اي از نيروهاي کارخانه ها منتشر مي شود.
نرخ بيکاري در منطقه يورو به يازده مميز چهار دهم رسيده است. در همه کشورهاي اروپايي رکود اقتصادي و برنامه هاي رياضت اقتصادي زندگي شهروندان اروپايي را دشوار کرده است. بحران يورو سه ساله شده و هزينه آن براي اروپايي ها بسيار سنگين شده است. بحران بدهي يونان همچنان وخيم است درحالي که اسپانيا بيش از پيش در معرض تقاضاي کمک مالي از اتحاديه اروپا قرار گرفته است. فرانسوا لانگله تحليلگر اقتصادي فرانسوي و سردبير خبر شبکه فرانس دو در کتاب خود خاطر نشان کرده است نجات يورو شکستي فجيع بوده است.
لانگله در اين کتاب خاطر نشان کرده است بحران يورو را نسلي به بار آورده که رو به پيري است و اينک مي خواهد هزينه آن را بر دوش فرزندان خود بگذارد.
لانگله در مصاحبه با شبکه فرانس 24 گفت: برنامه نجات يورو حول يک مطلب متکي است و آن بازپرداخت مجموع بدهي ها است. همه دولتها مي خواهند بدهي ها را بپردازند اما سئوال اصلي اينجا است که بدهي دولتها به چه کساني است؟ طلبکاران کدامند؟ آنان اغلب بيش از پنجاه سال سن دارند يعني همه آنها فرصت کافي داشته اند که سرمايه هاي زيادي جمع کنند. مشکل اينجا است که مدت زمان طولاني آنان اجازه دادند که بدهي ها روي هم انباشته شود و اکنون بار سنگين آن بر دوش جوانان افتاده است.
وي ادامه داد: در جنوب اروپا شاهد افزايش قابل توجه ميزان بيکاري در بين جوانان ايم. به نظر مي رسد که بين بار سنگيني که بر دوش اعضاي جديد قرار گرفته و مسئله تابوي مطرح نشدن بخشودگي بدهي ها به طلبکاران سالمندتر ، فاصله زيادي افتاده است.
لانگله در کتاب خود نوشته است يورو ساخته و پرداخته نسل قديمي در برابر جوانتر ها است و امروز نيز نسل قبلي مانع حل بحران مي شود. نسل اقتصاد ليبرال ، بيست سال پس از جنگ جهاني دوم ، موج انقلابي را به راه انداخت و اقتصاد را به کلي ليبرال کرد و موجب بدهي کلان کشورها شده است.
اين تحليلگر ادامه داد: اين نسل ابتدا به دنبال آزادي هاي بيشتر بود اما به تدريج همين خواسته خود را به اقتصاد انتقال داد. در دهه 1980 افرادي چون مارگارت تاچر و رونالد ريگان نيز در ترويج اين نوع افکار ليبرال اقتصادي بي تاثير نبودند. به اين ترتيب ليبراليسم به سبک اصلي سازماندهي اقتصاد تبديل شد تا اينکه اين روش در آستانه قرن بيست و يکم به تدريج ناکارآمد به نظر رسيد و کشورهاي غربي متوجه بدهي هاي کلان شدند. تنها راه حل براي خروج از اين بدهي کلان افزودن بدهي به بدهي ها يعني صدور اوراق قرضه اروپايي نيست . بلکه راه حل اصلي براي خروج از اين وضع، اعلام ورشکستگي مقطعي است.
به اين ترتيب مي توان بازپرداخت بهره را مدت زماني به حال تعليق انداخت، بخشي از بدهي هاي يونان را بخشيد، و امثال آن. در کشورهاي جنوب اروپا برنامه هاي بسيار سختگيرانه رياضت اقتصادي اعمال شده است در حالي که هر چه اين کشورها بيشتر بدهي خود را مي پردازند، بر بدهي آنها افزوده مي شود. هر چه دولت اين کشورها ماليات بيشتري برداشت مي کند، اقتصاد آنها يعني ثروتهاي ايجاد شده کمتر مي شود و در نتيجه درآمدهاي مالياتي شان کمتر مي شود و در پي آن کسري بيشتر مي شود و بازهم بر ميزان بدهي کشور افزوده مي شود. به همين علت به رغم آنکه اين کشورها تلاش زيادي مي کنند ولي متاسفانه درجا مي زنند.
وي ادامه داد: فرانسه تصميم گرفته است مالياتها را افزايش دهد و از ميزان بدهي خود بکاهد اما اين کشور نيز ممکن است همان دور باطل يونان و اسپانيا و ايرلند و پرتغال را دنبال کند.
لانگله ادامه داد: چنين وضعي موجب آشفتگي هاي اجتماعي زيادي شده است. در اسپانيا خواسته هاي استقلال طلبانه رو به افزايش است، در بسياري جوامع ناهنجاريهايي رخ مي دهد. فقدان رشد اقتصادي در يک قاره موجب زير سئوال رفتن همه زيرساختهاي سياسي و اجتماعي آن مي شود. اين حقيقت کنوني اروپا است و نتيجه سياستهايي است که مسئولان اروپايي اتخاذ کرده اند .
برخي عنوان کرده اند فدراليسم در اروپا بحران را حل مي کند. اما اين طرز فکر نيز محکوم به شکست است. نکته مهم اين است که يونان هيچ آينده اي در منطقه يورو ندارد و اين کشور بايد از اين ناحيه پولي خارج شود. اگر يونان پول کم ارزش تري نسبت به يورو داشته باشد اقتصاد آن رقابتي مي شود. اگر يونان از منطقه يورو خارج شود بايد به اين کشور کمک کرد. در چنين حالتي سرمايه هاي سراسر جهان بارديگر به سوي يونان خواهد آمد. مردم يونان بايد تصميم بگيرند آيا بايد اين وضع بسيار دشوار و رو به مرگ اقتصاد خود را تحمل کنند يا اينکه همه چيز را از صفر شروع کنند.
فرانسوا لانگله درباره سياستهاي اقتصادي فرانسه گفت: دولت تصميم گرفته است سال دوهزار و سيزده با افزايش ماليات از ميزان بدهي خود بکاهد و اين شامل همه اقشار جامعه مي شود. ميليون ها نفر مجبور به افزايش پرداخت ماليات مي شوند.